تفسير أبي‌علی الجبائي

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تفسير أبي‌علی الجبائي
    تفسير أبي‌علی الجبائي
    پدیدآورانجبایی، محمد بن عبدالوهاب (نویسنده)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر1428ق. = 2007م.
    چاپچاپ يکم
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/ج2ت7 / 93 BP

    تفسير أبي‌علی الجبائي، تألیف ابوعلی محمد بن عبدالوهاب جبائی (متوفی 303ق)، از جمله تفاسیر مهم معتزله است. این کتاب با تحقیق خضر محمد نبها تحقیق و گردآوری آن از منابع مختلف تفسیری صورت گرفته است. رضوان سید نیز بر این کتاب مقدمه نوشته است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه رضوان سید، مقدمه محقق و دو باب است که در باب اول شرح حال جبائی، بررسی افکار و تفسیر او و در باب دوم تفسیر آیات مختلف به‌ترتیب سور قرآن با سوره بقره آغاز و به سوره عصر ختم شده است.

    گزارش محتوا

    رضوان سید در مقدمه کتاب به بررسی پیشینه نگارش تفاسیر معتزلی پرداخته است. به گفته او این اثر عبارت از جمع و بازگوکردن تفاسیر معتزله اولیه و عتیق با استفاده از منقولات سه تفسیر عمده قرآنی یعنی تبیان طوسی (متوفی 460ق)، مجمع البيان طبرسی (متوفی548ق) و تفسیر فخر رازی (متوفی 606ق) است[۱]‏. همچنین خضر محمد نبها به روایات تفسیری منسوب به هشام بن حکم (متوفی 179ق) متکلم و مفسر بزرگ شیعی نیمه دوم قرن دوم هجری اشاره کرده است. هشام بن حکم شاگرد امام جعفر صادق(ع) بوده و مناظرات کلامی بزرگی با مخالفانش از معتزله، مرجئه، جهمیه، قدریه و متفلسفه در طول حدود نیم قرن داشته است. ازآنجاکه کتاب او از بین رفته است، محقق کتاب مطالب پراکنده و آنچه را از او در کتب شیعه امامیه پس از قرن چهارم نقل شده، تتبع کرده است[۲]‏.

    تفاسیر ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان اصم (متوفی 240ق)، محمد بن بحر اصفهانی (متوفی 322ق)، عبدالله بن احمد کعبی (متوفی 319ق) و ابوعلی محمد بن عبدالوهاب جبائی (متوفی 303ق) نیز از تفاسیر معتزله قرن سوم هجری است که در مقدمه به آنها اشاره شده است[۳]‏.

    خضر محمد نبها، بخشی از مقدمه را به ذکر انگیزه و سبب نگارش کتاب اختصاص داده است. او علت نگارش این اثر را کتاب «سعد السعود للنفوس» عالم شیعی سید بن طاووس (متوفی 664ق) دانسته که فهرست کتابخانه بزرگ سید بن طاووس است و از ترس سرقت کتابخانه نوشته شده است. رویه ابن طاووس این بوده که از کتب فراوان کتابخانه‌اش متونی را به‌طور کامل ذکر کرده است. به گفته خودش، آنچه توجه وی را به هنگام مطالعه جلب کرد، این بود که گلچین کاملی از مطالب اولین مفسرین معتزله در این کتاب بود. از اینجا بود که فکر جمع این نصوص و نشر آن در بحثی مستقل، به جهت اهمیت این تفاسیر در ذهنش جرقه زد. پس از اقتباس این نصوص از «سعد السعود»، سؤال دیگری به ذهن وی رسید: اگر این کتب در کتابخانه سید بن طاووس در قرن هفتم هجری موجود بوده است، آیا منطقی نیست که بگوییم مفسرین شیعه که پیش از سید بن طاووس بوده‌‌اند، مانند: شیخ طوسی و طبرسی آن مطالب را دارا بوده‌اند و سید بن طاووس از آنها نقل کرده است. آیا ممکن نیست که مفسرین اهل سنت (متوفی 606ق) و بزرگان معتزله مانند قاضی عبدالجبار (متوفی 415ق) نیز از او اقتباس کرده باشند؟ این سؤالات وی را به مطالعه این کتاب واداشت. پس متوجه شد که قاضی عبدالجبار، شیخ طوسی، شیخ طبرسی و رازی از تفاسیر اولیه نقل کرده و به این مطلب تصریح کرده‌اند. پس از آن استاد او رضوان سید وی را بر اتمام این کار تشویق کرد و آن را کاری مهم و بزرگ، بلکه اختراع و اکتشاف نامید. پس شروع به گردآوری این نصوص و ترتیب آن برحسب سور قرآن کریم نمود تا آن را به محققین و علاقه‌مندان ارائه نماید. نام این کار را «اعاده بنای تفاسیر معتزله» نامید؛ چراکه تفاسیر اولیه معتزله از بین رفته است و این کار در حقیقت تجدید بنای این تفاسیر و گردآوری نصوص پراکنده در نوشته‌های تفسیری فراوانی است که امروز در دست است [۴]‏.

    ابوعلی جبایی، از جمله مفسران معتزلی است که با صـراحت تـمام در نقد و ردّ دیدگاه‌های‌ مفسران‌ گذشته اعم از معتزلی و غیر معتزلی کوشیده و تلاش کرده‌اند در تفسیرهای خویش مستقلاً نظری ارائه دهند یا از میان گفتارهای تفسیری، قول خاصی را برگزینند[۵]‏.

    پیـدایش علم کلام، نتیجه دفاع عـقلانی عـالمان دیـنی از اسلام بوده است. در قلمرو‌ تفسیر قرآن یکی از جلوه‌های بارز این دفاع رواج تفسیرهای کلامی‌ به‌ معنای‌ متعارف آن است که به‌لحاظ قـدمت، بـه قـرن سوم و چهارم هجری بازمی‌گردد. در این میان ‌‌مـعتزلیان‌ و تـفسیر آنان بر کتاب الهی نقطه عطفی بشمار می‌روند. برخی تفاسیر شیعی‌، از‌ جمله‌ تفسیر تبیان نیز با روش استدلالی و عـقلی، امـا مـتمایز از معتزله از مبانی کلامی شیعه‌ دفاع کرده‌اند. کلام شیعی و کلام مـعتزلی به‌لحاظ رویکرد روش‌شناسی باهم‌ متفاوتند. اساس و قوام کلام‌ شیعه‌ به امامت بستگی تام دارد و مرجعیت فکری خـویش را وام‌دار امـامان معصوم(ع) می‌داند. شیعه در تفسیر مقولات دینی ضمن بهره‌گیری از روش استدلال‌های عقلی، بـه روایـات معصومین به‌مثابه منبع فهم‌ و تفسیر وحی نیز اهتمام جدی دارد و عقل برتر، یعنی عقل آموزگاران مـعصوم را تـکیه‌گاه خـود قرار می‌دهد؛ برخلاف معتزله که به‌نوعی قائل به عـقل‌بـسندگی‌اند‌. وجـه‌ تمایز دیگر در روش استدلالی شیعه و معتزله آن است که تفکر معتزلی هرچند عقلی است، امـا جـدلی اسـت؛ برخلاف شیعه که برهانی است. شیعه با‌ توجه‌ به مبنا قرار دادن احـادیث در حـوزه تأویل آیات قرآنی با معتزلیان متفاوتند. امامیه تأویل‌هایی را که برخلاف گفته امـامان مـعصوم(ع) بـاشد نمی‌پذیرند. این در حالی است که‌ تأویل‌ آیات در میان معتزله باید با اصول عقلی‌ا‌شان در عـدل و تـوحید هماهنگ باشند. جنبه کلامی این تفسیر که مورد تأکید محققان بوده، ریـشه در مـنازعات ایـن‌ قبیل‌ مباحث‌ در عصر شیخ طوسی داشت‌. یکی‌ از‌ قراین آشکار کلامی بودن این تفسیر، طرح انـدیشه‌های تـفسیری مفسران معتزلی نظیر ابوعلی جبایی، ابوالقاسم بلخی، رمانی، ابن اخـشید‌ و مـحمد‌ بـن‌ بحر اصفهانی است. گرچه نمی‌توان از رهگذر گفته‌ها‌ و گزارش‌ شیخ طوسی به بازسازی کامل تفسیر ایـن افـراد دسـت یافت؛ زیراکه شیخ طوسی نیز خود همه آرای آن‌ها‌ را‌ نیاورده‌ یا مـفسران دیـگری نظیر طبرسی یا امام فخر رازی که‌ به طرح دیدگاه‌های تفسیری ابومسلم اصفهانی و امثال او پرداخته‌اند، بـعضاً مـواردی را گزارش کرده‌اند که شیخ طوسی‌ سخنی‌ در‌ مورد آن‌ها ندارد. بااین‌حـال طـرح اندیشه معتزلی در تفسیر‌ تبیان‌ نسبتاً گسترده اسـت. طبیعی است که شیخ طوسی نیز با دیدگاه‌های آنان اسـتدلالی و مـحققانه برخورد‌ نماید‌. بیشترین توجه در تفسیر شیخ طوسی به‌ دیدگاه‌های‌ ابوعلی جبایی بوده است و پس از آن متعلق بـه رمـانی، بلخی‌ و ابن‌ اخشید‌ و محمد بن بـحر اصـفهانی[۶]‏.

    وضعیت کتاب

    در انتهای اثر، فهارس اعلام، قبائل و جماعات، احادیث نبوی، قافیه‌ها و مصرع‌ها، سور قرآنی و فهرست محتویات ذکر شده است.

    ابوعلی فارسی نحوی و لغوی ایرانی، از ادبای بزرگ شیعه و پیشوای علمای نحو زمان خود بـر ‌تـفسیر ابوعلی جبایی متکلم معتزلی که تفسیر کلامی است، شرحی نوشته با‌ نام‌ «التـتبع‌ لكـلام أبي‌علي الجبائي في‌ التفسير» که‌ حدود صد برگ بوده است. شیخ طوسی در تفسیر التبيان خـود به‌صورت فراوان از این کتاب نقل قول می‌کند[۷]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحه ب
    2. ر.ک: همان، صفحه ب و ج
    3. ر.ک: همان، صفحه ج
    4. ر.ک: مقدمه، صفحات ه-‌و
    5. ر.ک: قاسم‌پور، محسن، ص95
    6. ر.ک: همان، ص98-96
    7. ر.ک: رحیمی، مرتضی، ص‌103

    منابع مقاله

    1. رحیمی، مرتضی، «نگارش‌های قرآنی: مفسران خطه فارس»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کوثر، تابستان و پاییز 1388، شماره 32، صفحه 101 تا 108، به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/426693
    2. قاسم‌پور، محسن، «شیخ طوسی و آرای تفسیری معتزله»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، سال ششم، 1388، شماره 11، صفحه 85 تا 104، به آدرس اینترنتی:

    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/900391


    وابسته‌ها