ولاية الفقية، تأريخها - مبانيها

    از ویکی‌نور
    ‏ولاية الفقية، تاريخها - مبانيها
    ولاية الفقية، تأريخها - مبانيها
    پدیدآورانحیدری، محسن (نويسنده)

    صفوان، موسی (مصحح)

    معرفت، محمدهادی (مقدمه نویس)
    ناشردارالولاء
    مکان نشرلبنان- بیروت
    سال نشر2003م/1424ق
    موضوعولایت فقیه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏BP‎‏ ‎‏223‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏9‎‏و‎‏8‎‏

    ولایة الفقیه؛ تأریخها، مبانیها، اثر شیخ محسن حیدری، کتابی است به زبان عربی در یک جلد با موضوع فقه امامی و با مقدمه محمدهادی معرفت (متوفی 1427ق).

    نویسنده این اثر، به بیان مبانی مبحث ولایت‌فقیه و تاریخ طرح بحث آن در فقه امامی پرداخته و تصویر جامعی از مسائل ولایت‌فقیه را پیش‌روی خواننده قرار می‌دهد. این اثر میان اسلوب متین و رصین حوزوی و شیوه ادبی سهل و ممتنع جمع کرده تا مطالبش را در اختیار تحصیل‌کردگان و علاقه‌مندان در این مسئله قرار دهد.[۱] این کتاب با توجه به منابع فقهی درصدد رسیدگی به این موضوع است که ثابت ‌کند ولایت‌فقیه یکی از بدیهیات فقه شیعه است و شک در آن در مخیله هیچ فقیه واقعی نمی‌گنجد.

    ساختار

    کتاب دارای مقدمه ناشر، مقدمه آیت‌الله محمدهادی معرفت، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در چهار فصل است.

    گزارش محتوا

    ولایت‌فقیه از مسائل ریشه‌دار دیرین اسلامی است. این مسئله از مسائلی است که در امتداد مسئله ولایت کبری، مسئله امامت بعد از عهد رسالت، قرار می‌گیرد. از دوران غیبت کبری در سال 329 هجری، علمای شیعه تلاش‌های فراوانی در بحث در این مسئله کرده‌اند. این مسئله برای شیعیان عمیق و بزرگ بود و ازاین‌جهت مرجعیت شیعه پس از غیبت، فوراً مورد سؤال قرار گرفت. از زمان عمید طایفه شیخ مفید و شاگردانش مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و پس از آن‌ها امثال علامه حلی و دیگران، تا به امروز تحقیقات جامعی حول این مسئله انجام شده است. این کتاب‌ها و رسائل، درباره امهات مباحث این مسئله به بیان و تفصیل پرداخته‌اند.[۲] در میان معاصران، شیخ محسن حیدری نیز در این اثر، بار سنگینی را به دوش کشیده و از وجه تاریخ بحث ولایت‌فقیه پرده برداشته و مبانی این بحث را در پرتو هنر بحث عقلانی، ستوده است.[۳]

    شیخ محسن حیدری در مقدمه‌ای که نگاشته ذکر می‌کند که مبحث ولایت‌فقیه پیش از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) هم وجود داشته و فقط با انقلاب ایران به ثمر نشسته است. وی عبارتی از محمد حسنین هیکل نقل می‌کند: «ولاية الفقيه لغم زرعه الإمام أمير المؤمنين عليه‌السلام في القرن الأول الهجري و فجره الإمام الخميني في نهاية القرن الرابع عشر»؛ یعنی ولایت‌فقیه دانه‌ای بود که امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در قرن اول هجری کاشت و این دانه در انتهای قرن چهاردهم هجری شکافت و ثمر داد.[۴] اما برای برخی مشتبه شده که بحث ولایت‌فقیه اختصاص به امام خمینی(ره) دارد. برخی از آن‌ها با نگاه به کلام شیخ انصاری در کتاب «مکاسب» یا کلمات آیت‌الله خویی در برخی کتاب‌هایش مانند «التنقیح» و... بحث ولایت‌فقیه را رد کرده‌اند. ولی با نگاه به کتاب‌های فقهای شیعه مانند شیخ مفید و شیخ طوسی در اوایل دوران غیبت کبری تا محقق حلی و علامه حلی و شهیدین و محقق کرکی و مقدس اردبیلی و دیگرانی از متأخرین مانند نراقی و کاشف الغطاء و صاحب جواهر و شیخ اعظم انصاری در همان کتاب «مکاسب» و دیگر کتاب‌هایش مانند کتاب القضاء و الزکاة و الخمس و... و معاصرینی مانند آیت‌الله خویی در بسیاری از کتاب‌هایش به‌ویژه در چاپ بیست و هشتم «منهاج الصالحين» و دیگرانی از فقها، عباراتی را مشاهده می‌کنیم که حاکی از اعتقاد عمیق آنان به ولایت‌فقیه به‌مثابه یک طریق شرعی بوده که فقها با ارشاد ائمه(ع) یا با ادله عقلی، برای حل مشکل رهبری امت اسلامی و پر کردن این خلأ پس از امام معصوم(ع)، به آن رسیده‌اند.[۵]

    این کتاب با توجه به منابع فقهی درصدد رسیدگی به این موضوع است که ثابت ‌کند ولایت‌فقیه یکی از بدیهیات فقه شیعه است و شک در آن در مخیله هیچ فقیه واقعی نمی‌گنجد.[۶] مطالب این اثر ضمن چهار فصل ارائه می‌شود: در فصل اول نظریه حکم و نظام سیاسی در اسلام مطرح می‌شود. در فصل دوم، کلمات بزرگان فقهای شیعه از متقدمین و متأخرین و معاصرین درباره ولایت‌فقیه درباره ولایت‌فقیه بیان می‌گردد. در سومین فصل، مبانی ولایت‌فقیه و ادله آن نزد فقها ارائه می‌گردد و چهارمین فصل کتاب حاوی بیانی در نظریه محقق خویی درباره ولایت‌فقیه است.[۷]

    وضعیت کتاب

    فهرست‌های مصادر و مطالب به ترتیب در انتهای کتاب ذکر شده است. پاورقی‌های کتاب علاوه بر ذکر ارجاعات حاوی توضیحاتی درباره محتوای مطالب و... است. در صفحه 9 کتاب، رونوشت دستخط آیت‌الله محمدهادی معرفت در مقدمه کتاب، آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه ناشر، ص6
    2. ر.ک: مقدمه آیت‌الله محمدهادی معرفت، ص7
    3. ر.ک: همان، ص8
    4. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص12
    5. ر.ک: همان، ص12-13
    6. ر.ک: همان، ص13
    7. ر.ک: همان، ص14

    منابع مقاله

    مقدمه‌های کتاب.


    وابسته‌ها