سیمای فرزانگان
سیمای فرزانگان | |
---|---|
پدیدآوران | مختاری، رضا (نویسنده) |
ناشر | دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1371 ش |
چاپ | 4 |
موضوع | اخلاق اسلامی
داستانهای اخلاقی - قرن 14 شیعه - روحانیت - اخلاق مجتهدان و علما |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 247/8 /م3س9 1371 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سيماى فرزانگان تألیف رضا مختارى با بيان داستانهايى از برخى عالمان و بزرگان دين به اهميت، جايگاه و مؤلفههاى مؤثر در خودسازى و تهذيب نفس پرداخته است. اين كتاب، جلد سوم مجموعهاى است كه در چهار جلد، تدوين شده است و اين جلد قبل از جلد اول و دوم به زبان فارسى در سال 1363ش منتشر شده است.
انگيزه اصلى نگارش كتاب، اين بوده است كه روحانیون و دانشجويان، از شيوه و چگونگى زندگى علما و دانشمندان بهره گيرند.
ساختار
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در هفده بخش، تنظيم شده است.
نویسنده داستانهاى اخلاقى علما و دانشمندان را از لابلاى صفحات زندگى آنان به دست آورده و پس از دستهبندى در اين كتاب، ذكر كرده است. وى در خلال مباحث و در سرآغاز فصلها و بخشها، از آيات، روايات و سخنان معصومان(ع) استفاده كرده و بدين وسيله، اين اوراق را مزين نموده است.
داستانهايى كه در كتاب گردآمده است، از روى مدارک معتبر و قابل استناد بوده و از ذكر داستانهايى كه در زبانها مشهور است ولى از منبع و مأخذ معتبرى سرچشمه نگرفته، پرهيز شده است. همچنين در نقل داستانهايى كه قرينه و شاهدى بر درستى آنها وجود نداشته، خوددارى شده است.
برخى از داستانها و مسائل مربوط به زندگى امام خمينى(ره)، به دليل فراوان نبودن منابع و مدارک دراينباره، از مجله «پاسدار اسلام» گرفته شده است.
براى رعايت شيوايى و يكدستى مطالب، غالباً ً در عبارات منقول از منابع و كتابها، تصرفاتى و تغييراتى صورى، لفظى و دستورى، صورت گرفته است، بدون آنكه به معنا و محتواى مطالب منقول، لطمهاى وارد آيد.
گزارش محتوا
در بخش اول كتاب به نخستين گام در راه خودسازى اشاره شده است. نویسنده به استناد سخنان بزرگان، معتقد است اولين كارى كه براى محصل علوم دينى لازم مىباشد، اين است كه درصدد تصفيه دل و تطهير روان و تهذيب نفس خود باشد، زيرا همه ارزشها، بر محور تزكيه نفس و پالايش دل از آلودگىها دور مىزند و تا شتشوى قلب از آلودگىها و صفات شيطانى و رذائل نفسانى تحقق نيايد، هيچ چيز، حتى علم، انسان را نجات نمىدهد.
در بخش دوم كتاب، اهميت استاد اخلاق و سيروسلوك مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده معتقد است كه تربيت شدن انسان، بدون استاد امكانپذير نيست و كسى نمىتواند مدعى شود بدون اينكه فردى او را ارشاد كند، قادر است قلب خود را صفا و جلا دهد و خويش را از رذائل اخلاقى بپيرايد؛ بنابراین، نخستين مسألهاى كه بايد بيش از هرچيز مورد توجه طالبان علم قرار گيرد، اين است كه در جستجوى استاد اخلاق باشند و انسان وارستهاى را براى تربيت خويش انتخاب كنند.در بخش سوم، دورى از گناه، شرط مهم موفقيت در تحصيل دانسته شده است زيرا انسانى كه مرتكب كارهاى حرام مىشود، قلبش سياه گشته و ديگر قابليت تابيدن نور علم- نه دانستن چند اصطلاح خشك- را ندارد.
در بخش چهارم، اهميت اخلاص و پاکسازى نيت، گوشزد شده است. به باور نویسنده، يكى از مسائل با اهميتى كه براى طلاب توجه به آن ضرورى مىباشد، اين است كه در پى تحصيل اخلاص، پاکسازى و تصفيه نيت خود باشند و از همان آغاز كار، فقط براى خداوند گام بردارند و هرگز قصد خود را رسيدن به اهداف آلوده دنيوى قرار ندهند.
در بخش پنجم، عبادت و پرستش الهى، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده معتقد است كه اين موضوع، نسبت به كسانى كه عالمان دينى و الهى هستند، داراى اهميت زيادى بوده و تأكيدى فزونتر دارد و از اين روست كه مىبينيم عالمان بزرگ ما در كنار ديگر ابعاد اين دين حنيف، به امر مزبور، توجه فوقالعادهاى مبذول داشته و علاوه بر علم، در مرحله عبادت و عمل نيز گوى سبقت از ساير مردم ربوده و در اين راه، بر فراز قلههاى عالى عبوديت و پرستش، صعود كردهاند.
يكى ديگر از مهمترين اسباب موفقيت كه در بخش ششم از آن ياد شده است، دعا، زيارت، توجه و توسل به ائمه(ع)مىباشد. همين توسلات، انسان را در تحصيل علم و كسب اخلاص و تهذيب نفس و ترك گناهان، فراوان يارى مىدهد.
سحرخيزى و نماز شب، تكريم و بزرگداشت عالمان راستين، تواضع و فروتنى، عفو و گذشت، روح مردمى، خدمتگذارى، دلسوزى و كمك به تنگدستان، توكل و اطمينان، مناعت طبع و عزت نفس، تقوا در مصرف اموال عمومى، ساده زيستى، آگاهى، بيدارى و ستيز با ستمگران، عنوان ساير بخشهاى كتاب مىباشد.
آنچه در اين كتاب گرد آمده است، سير در سينه زمان و درس آموختن از مشعلداران تاريخ بشريت است و مسلم است كه هيچ كس، بدون الگو و سيره، به جايى نمىرسد و پيشرفتى نخواهد داشت و نویسنده معتقد است كه اهميت و لزوم اقتدا به مردان بزرگ و پيروى از آنان، چيزى نيست كه بر كسى مخفى بوده و نيازى به تأكيد و توضيح زياد داشته باشد.
ممكن است برخى از افراد سست عنصر و ناآگاه، به بعضى از اين واقعهها و حوادث، مانند داستانهاى مربوط به سادگى زندگى مرحوم شيخ انصارى و عبادات سيد شفتى و حاج ملا هادى سبزوارى، به ديده شك و ترديد و احياناً انكار بنگرند. در پاسخ اينگونه افراد، نویسنده چنين پاسخ داده است كه: «در نيابد حال پخته هيچ خام».
نویسنده معتقد است كه پيامبران، رسولان الهى و امامان معصوم(ع) و پس از آنان، دانشمندان راستين، با تقوا، متعهد و دلسوز، نمونهها و الگويىهاى هستند كه هر كس در ترسيم خط خوشبختى خويش به آنان و دستورات و روش زندگىشان، نيازمند است؛ ولى وى به دلايلى كه در ذيل، اشارهوار مىآيد، به سراغ الگوهاى در رتبه دوم؛ يعنى عالمان و فرزانگان رفته و سيماى پرفروغ آنان را به نمايش گذاشته است:
- اگر به عنوان مثال، تنها گفته شود كه حضرت على(ع) اين گونه زندگى مىكرد و... ممكن است برخى بگويند، آن بزرگوار كجا و ما كجا؟ و با اين پندار، خود را به كلى از حركت در مسير آن حضرت بازدارند؛ البته درست است كه هيچ كس اميرالمؤمنين(ع) نمىشود، لكن لازم است انسان، در همان راهى حركت كند كه آن حضرت پيمود، گرچه فرسنگها عقبتر باشد.
- مردم آگاه شوند كه سيره و روش زندگى علماى دين، چگونه بوده و هست و دانشمندان واقعى محبوب خدا و رسول(ص) را، از زراندوزان دسيسهباز و دنيا طلب و نامجو، بازشناسند و متوجه شوند كه هر كه غير اين روش را دارد، از روحانیون نيست؛ گرچه لباس آنان را بر تن كرده باشد.
- افرادى كه در نظر دارند وارد حوزههاى علوم دينى و مشغول آموختن علوم اسلامیشوند، با خواندن اين كتاب، سختىها و مسؤوليتها و مجاهدتهاى خطير اين راه را درك كنند.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ، استدراكات، اعلام و كتابهاى مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها، به ذكر منابع و توضيح برخى از كلمات و عبارات متن، پرداخته شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.