تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)
تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا علیهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | قاضی طباطبایی، محمدعلی (نويسنده) |
ناشر | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1383 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-422-695-x |
موضوع | حسین بن علی(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - اربعین واقعه کربلا، 61ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 41/5 /ق2ت3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)، تألیف سید محمدعلی قاضی طباطبایی، تحقیقی است درباره نخستین اربعین حضرت سيدالشهداء(ع) که نویسنده در آن به بررسی اقوال گوناگون درباره این مسئله پرداخته که آیا کاروان کربلا در بازگشت از شام، توانسته است خود را در اولین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده کربلا برساند یا نه؟
نویسنده در ضمن بررسی مطلب مزبور، از موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فقهی و... سخن به میان آورده است.[۱].
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب بدون فصلبندی و تبویب خاصی، در عناوین مختلف و گوناگونی تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه ضمن اشاره به موضوع کتاب، این نکته بیان شده است که: «در میان شیعه روز اربعین سيدالشهداء(ع) که روز بیستم صفر است، شهرت بسیار دارد و عموماًآن روز را روز ورود اهلبیت(ع) پس از خلاصی از اسارت شام به کربلا میدانند و از ائمه اهلبیت(ع) زیارت مخصوصی برای آن روز وارد شده و از علمای امامیه تا قرن هفتم هجری شبهه و اشکالی در این موضوع دیده نشده است و اول کسی که شبهه کرده غیر از سید اجل اعظم سید رضیالدین علی بن طاووس حسنی (قدسسره) در کتاب اقبال سراغ نداریم»[۲].
یکی از شبهات موجود در حوزه تاریخ اسلام، این است که آیا کاروان اسرای کربلا و خاندان مطهر حضرت سيدالشهداء(ع) در بازگشت از شام، در نخستین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده نینوا بازگشتهاند یا نه؟ در بیان اهمیت این بحث تاریخی، همین بس که نخستین بار دو تن از علمای طراز اول شیعه، سید بن طاووس در کتاب مشهور خود به نام «اللهوف علی قتلی الطفوف» و محدث نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان» در درستی مسئله ورود کاروان عاشورا در نخستین اربعین به سرزمین کربلا دچار تردید و ارائه شبهه شدند. بعدها این تردید به آثار شفاهی و کتبی شاگردان آن دو عالم برجسته راه یافت و بدینگونه مدخل مهمی در کتب دینی شیعه و حتی سنی برای بحث به وجود آمد[۳].
دلیل عمده آن دسته از علمایی که در این مسئله تردید داشتند و دارند، بعد مسافت میان سرزمین شام و عراق (دمشق و کربلا) میباشد. این افراد معتقدند چگونه ممکن است کاروان عاشورا در طول 40 روز، مسافت طولانی کربلا تا شام را در ضمن اقامت در برخی شهرهای بین راه سر کند و پس از مدتی توقف در شام، دوباره همان مسیر را بازگردد. بنابراین، کاروان عاشورا یا در بیستم صفر سال 62ق (یک سال پس از شهادت) وارد کربلا شده و یا در اربعین دوم حضرت سيدالشهداء(ع) (80 روز پس از شهادت) به آن مکان مقدس وارد آمده است.[۴].
در این میان، نویسنده در کتاب حاضر، با بررسی منابع دینی، تاریخی و فقهی و پژوهش در آثار و اقوال «تاریخ عاشورا»، با ارائه دلایل عقلی و نقلی، غبار تردید از چهره این مسئله برداشته است.[۵].
جالب اینکه وی عمدتاًً با بهرهگیری از آثار علمای طراز اول تشیع، اثبات میکند که کاروان امام حسین(ع) در همان اربعین اول حضرت سيدالشهداء(ع) وارد کربلا شده است. او مینویسد: «کسی که در این اواخر بسیار پافشاری در شبهه و اشکال راجع به اربعین کرده و اصرار بر آن ورزیده، عبارت از علامه متبحر محدث حاج میرزا حسین نوری(ره) صاحب کتاب «مستدرك الوسائل» است که در کتاب خود «لؤلؤ و مرجان» هرچه میتوانسته خواسته موضوع آمدن اسرای اهلبیت(ع) را در اربعین اول سال 61 هجرت نفی نماید، بلکه همت داشته که از محالات بشمارد و بعد از وی شاگردانش تبعا به استاد خودشان که طبعا در اینگونه امور و امثال آن پا فراتر میگذارند و شدت پیدا میکنند و از روی تعصب استاد و شاگردی در این صدد میشوند که ادعای استاد را به مرحله واقعی و حقیقت برسانند، موضوع اربعین اول را که اسرای اهلبیت(ع) به کربلا آمده باشند، از اکاذیب شمرده و آن دیگری آن را افسانه و از اساطیر به حساب آوردهاند»[۶].
محدث نوری از جمله کسانی است که بازگشت اهلبیت(ع) را در همان اربعین بعید شمرده و اشکالات هفتگانهای در این موضوع مطرح کرده است که عبارتند از:
- عدم تناسب زمان چهل روز، با حادثه رفتن به شام و برگشت به کربلا؛
- سکوت منابع کهن تاریخی درباره بازگشت آنان به کربلا؛
- حرکت اهلبیت(ع) از شام بهسوی مدینه و رسیدن آنان به مدینه در بیستم صفر؛
- سکوت برخی منابع تاریخی کهن از دیدار اهلبیت(ع) با جابر در کربلا؛
- مسافت طولانی بین شام و کربلا و منازل متعدد و حوادث میان راه؛
- اینکه در منابع مختلف، جابر بن عبدالله انصاری را اولین زائر اربعین شمردهاند، نه اهلبیت پیامبر(ص) را؛
- اینکه کربلا در مسیر شام به مدینه نیست و قدر مشترکی هم بین این دو مسیر (کربلا به مدینه) وجود ندارد[۷].
نویسنده همه این اشکالها را در حد «استبعاد» میداند که دلیلی بر محال بودن این زیارت در اربعین نمیشود و با ۱۷ دلیل به همه آنها پاسخ داده است.[۸].
در این کتاب، سلسله مباحث حاشیهای و استطردادی هم وجود دارد، مانند: سیری در حوادث کربلا و سفر امام حسین(ع) به این سرزمین و سفر اهلبیت(ع) به کوفه و شام؛ بحث در مورد مدفن حضرت زینب(ع) در شام؛ شرح حال عطیه عوفی و جابر بن عبدالله انصاری؛ برخی مطالب مجعول یا نقلهای ضعیف در منابع ضعیف؛ رد برخی شبهات تاریخی؛ نمونههایی از شیوههای عزاداری برای سيدالشهداء(ع) در مناطق و دورههای مختلف[۹].
در پایان میتوان گفت که کتاب حاضر با توجه به روح علمی حاکم بر آن، یک اثر پژوهشی و تحقیقاتی است؛ چراکه مؤلف در آن میکوشد، با مراجعه به منابع بیشمار، پرده ار رخسار عروس مطلوب حقیقت براندازد؛ فلذا نمیتوان گفت که بخشی از آن علمی و بخش دیگری از آن، غیر علمی است.[۱۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست نام افراد و کتابهای مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع[۱۱]، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.[۱۲].