آثار البلاد و أخبار العباد
آثار البلاد و اخبار العباد | |
---|---|
پدیدآوران | قزوینی، زکریا بن محمد (نویسنده) |
ناشر | دار صادر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1998 م |
چاپ | 1 |
موضوع | جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14
جغرافیای تاریخی - متون قدیمی تا قرن 14 فرهنگ جغرافیایی - متون قدیمی تا قرن ۱۴ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | G 93 /ق4آ2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آثار البلاد و أخبار العباد، کتابى است در جغرافيا و جغرافياى تاريخى عمدتاً جهان اسلام و بخشى از سرزمينهاى آفريقايى، هند، جنوب روسيه و... كه توسط زكريا بن محمد قزوینى متوفى به سال 682، برابر 1283م، به زبان عربى تأليف شده و از آن با عنوان «عجائب البلدان» نيز نام برده مىشود.[۱]
کتاب، داراى سه مقدمه و هفت عنوان درباره هفت اقليم است. مقدمه اول، درباره نياز به پديد آوردن شهرها و روستاها است. مقدمه دوم، درباره خواص بلاد و داراى دو فصل مىباشد: فصل يكم درباره تأثير بلاد در ساكنان آن و فصل دوم درباره تأثير بلاد در معادن، گياهان و جانداران است. مقدمه سوم، درباره اقليمهاى زمين است.
پس از اين سه مقدمه، مؤلف اقاليم هفتگانه را زير عناوین مختلف بررسى مىكند و «بلاد» آن را به ترتيب حروف الفبا شرح مىدهد. اين بلاد، شامل نواحى، سرزمينها، مناطق جغرافيايى، كشورها، استانها، شهرها، شهركها، روستاها، جزاير، كوهها، دژها، ساختمانها و آثار تاريخى مىگردد كه در ميان همه اينها، بسيارى از جاها واقعى است و برخى داستانى و افسانهاى، مانند «جزيره زنان» در چين.
نویسنده به هنگام ياد كردن از هر مكان تاريخى، مطالب بسيارى درباره آنان به ميان مىآورد: روايات جاهلى، سنن و آداب، عالمان، اديبان، شاعران برخاسته از آن بلاد و اشعار سروده درباره آن سرزمين، داستانهاى محلى، احاديث نبوى، قنوات، فراوردههاى صنعتى و كشاورزى، پرندگان و وقايع. روىهمرفته در اين کتاب، اطلاعات جغرافيايى، ادبى، تاريخى و علمى فراوانى گردآورى شده است. «آثار البلاد» حاوى گزارشهایى درباره تعدادى از شاعران ايرانى بزرگ و نامآور است كه از آن ميان مىتوان اوحدالدين کرمانى، صدرالدين خجندى، رشيدالدين وطواط، انورى، فردوسى، حكيم عمر خيام و ناصرخسرو اشاره كرد.[۲]
مؤلف در آغاز پس از حمد و صلوات و اشاره به شيوه تأليف کتاب، مقدمات سهگانه کتاب را با جملهى «المقدمة الأولى في الحاجة إلى إحداث المدن و القرى» ذكر كرده است كه در آن بهاجمال به نياز به احداث شهرها و روستاها پرداخته و از معيشت انسان و اجتماع بشر و لزوم مشاغل... عوارض طبيعى... مساجد، گرمابه، حضور متفكران و صالحان و اقوام كرد، تركمان و اصلاح امور معادن و نباتات و حيوانات و ساختمانهاى مختلف و تجميع آنان بهصورت شهرها و روستاها و جوامع بزرگ انسانى گفته شده است.
در مقدمه دوم «المقدمة الثانية في خواص البلاد و فيه فصلان: الفصل الأول في تأثير بلاد في مكانها...»، كه به دو فصل تقسيم مىشود، از خصوصيات شهرها و تأثير آنان بر ساكنان سخن رفته است.
در فصل دوم مقدمه ثانى «في تأثير البلاد في المعادن و النبات و الحيوان؛ أما المعادن»، از وجود طلا و نقره، آهن، اراضى آتشفشانى و «الأراضي المائية و الأملاح» و پس از آن از نباتات و حيوانات و پرندگان و محل زندگانى آنان گفتگو شده است.
مقدمه سوم با عنوان «المقدمة الثالثة في أقاليم الأرض» با نقل از ابوالريحان الخوارزمى، در توضيح دايره معدل النهار آغاز شده و به بخشهاى شمالى، جنوبى، ربع مسكون، فواصل طولى و عرضى اقاليم شرق و مغرب و بهویژه به ارائه طرح دايره مضاعف به قطر حدود 10 سانتى متر همراه با تعيين خط استوا و جهات الشمال، الجنوب، المشرق، المغرب پرداخته و با تعيين مدارات شمالى، نقاط جهان همعصر مؤلف روى مدارات تعيين شده و بهویژه از «البلاد الزنج، خليج اخضر، سرنديب، سند، مكران، خليج فارس، عمان، کرمان، حجاز، شيراز، صعدا، مصر، يمن، زنگبار، بلاد افريقيه، بربر، خليج بربرى، بحر المغرب و الروم و الشام، قسطنطنيه، طنجه، اندلس» و پس از آن شرح مبسوطى از نقاط ارائه داده و مطالب با الإقليم الأول در شرح اقاليم سبعه آغاز گرديده است و به ذكر مسافات و مختصات جغرافيايى نقاط و ذكر بعضى مواضع معروف در هر اقليم پرداخته است و در ميان مطالب به ارائه شواهد اشعار عربى همراه با رنگهنویسى به سرخى، قلم زر و نوعى لاجورد پرداخته است و بهصورت الفبايى از سرزمينهاى النجه، بكيل، بلاد اكتبر، بلاد الجشه... نام برده و به تناسب به ذكرى از تاريخ و مشاهير هر ناحيه پرداخته است. اين قسمت را به جمله «...هذا آخر ما عرفنا من الأقاليم الأول و...پس از آن به قلم جلى و رنگهنویسى به زر عنوان «إقليم الثاني» را آغاز نموده و پس از ذكر الأبلق، أجأ و سلمى و ارائه چند بيت شعر به توضيح البحرين با ذكر موقعيت جغرافيايى آن در ناحيه «بين البصرة و عمان» پرداخته و شرحى از «الصدف بمجمع البحرين» و ذكرى از تاريخ و اقدامات قرمطيان در آن ناحيه داده است.
مؤلف در خاتمه اين بخش با عنوان «قال صاحب عجائب الأخبار» و نقلهايى در خصوص عجايب سرزمين هند با عنوان قال المسعودي و «قال صاحب تحفة الغرائب» ايضا از بلاذرى نام برده و در خاتمه به عنوان «إقليم الثالث» اشاره كرده و موقعيت اين اقليم را براساس نصف النهار مربوط به مختصات جغرافيايى آن و سرزمينهاى اين اقليم از مشرق «بلاد الصين ثم الهند و... و ينتهي إلى بحر المحيط» ذكر كرده و به شيوه معمول بر اساس حروف الفبا از نواحى و شهرهاى اين بخش با ذكر نام ابرقو «بلدة مشهورة بأرض فارس...»، نام برده است و پس از آن از ارجان، الأردن، الإسكندرية و... نام برده و مشاهير علما و حكماى هر قسمت را همراه با ذكر بعضى عجايب آن نواحى ذكر نموده است؛ از جمله در ذكر الإسكندرية از حكماى يونانى و مسعودى، باب السحره اسكندريه و منار عظيم آن را ايضا «من عجايبها ما ذكر ابوالريحان في الآثار الباقية» نام برده و طرحى با عنوان «هذه صورة المنارة الباقية الآن» ارائه داده است و از اصطخرى صاحب کتاب الأقاليم، «ابن الأثير الجزري في تاريخه...»، شهر «أسيوط و معادن و عجايبها» ذكر نموده است؛ آنگاه از افيق، انطاكيه و از گرماى خوزستان، حشرات آن ناحيه و انواع خرما و شكر، اهواز و «ناحية بين البصرة و فارس يقال لها خوزستان» نام برده است و بسيارى از نقاط و شواهد را پس از آن ارائه نموده؛ آنگاه به جنابه (گناوه كنونى) پرداخته و چنين نگاشته است:
«جنابة بليدة على ساحل بحر فارس... لا زرع بها... و ينسب إليها أبوالحسن القرمطي الجنابي خرج إلى البحرين و دعا العرب إلى نحلته فاجتمع عليه خلق كثير و كسر عسكر الخليفة...» كه اشارهاى به نهضت قرمطيان و معارضه آنان با خلفاى عباسى است و در خصوص رودخانههاى سرزمين عراق از دجله و فرات، پيوستگى و ريزش آنان به درياى فارس نام برده است...
مؤلف، زكرياى قزوینى كه از جغرافيون ايرانى اواسط قرن هفتم هجرى است، در تأليف «آثار البلاد و أخبار العباد» به تأليفات پيشينيان و نتايج مطالعات جغرافيايى قدما توجه داشته است؛ ازاينروست كه در بسيارى مواضع از کتابش از منابع و دانشمندان پيشين بهصراحت نام برده است و اينك «آثار البلاد و أخبار العباد» را همچون منبعى اصيل و معتبر در جغرافيا و جغرافياى تاريخى قرون وسطاى ايرانى در دسترس قرار داده است.
يكى از امتيازاتى كه آثار البلاد را متمايز مىسازد، ارائه مطالب همراه با طرح نقشهاى است كه در آغاز مطالب بهصورت دايره با تعيين جهات جغرافيايى به شيوه قدما همراه با ترسيم مدارات شمال و جنوب استوا و بهصورت مكمل مطالب با ذكر مواضع جغرافيائى و نواحى در اقاليم سبعه و ارائه نامهاى جغرافيايى مواضع در قرن هفتم هجرى است كه از جمله «خليج فارس» را در جوار و پيوند با عمان و مكران، بهوضوح نمايانده است.[۳]
پانویس
منابع مقاله
- عزيززاده فرزان، «يادگارهاى ماندگار: آثار البلاد و أخبار العباد»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: کتاب ماه تاريخ و جغرافيا، دى 1387، شماره 128.
2. جهانگيرميرزا قاجار، آثار البلاد و أخبار العباد (ترجمه)، چاپ اول، 1373، مؤسسه انتشارات اميركبير.
==وابستهها==