أفضل التواريخ
افضل التواریخ | |
---|---|
پدیدآوران | افضل الملک، غلامحسین (نویسنده)
سعدوندیان، سیروس (به کوشش) اتحادیه، منصوره (به کوشش) |
ناشر | نشر تاريخ ايران |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1361 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق. مظفر الدین قاجار، شاه ایران، 1269 - 1324ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 1393 /الف7الف7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
افضل التواريخ، تألیف ميرزا غلامحسين افضلالملك شيرازى است. وی در سال 1314 هجرى قمرى از طرف مظفرالدين شاه مامور نوشتن تاريخ دورهى مظفرى شد. ميرزا غلامحسين خان پس از اتمام رساندن کتاب آن را افضل التواريخ نام نهاد و از اين جهت خود افضل نيز به «افضل الملك» شهرت يافت.
ساختار
افضل التواريخ، وقايع هر سال را جداگانه در يك مجلد تدوین و هر جلد را به چهار باب تقسيم كرده است. هر جلد خطبه و مقدمه جداگانه دارد.
جلد اول از آن رو كه فقط وقايع 43 روز از 18 ذيقعده تا ذيحجه سال 1313 ه.ق، سلطنت مظفرالدين شاه؛ يعنى از زمان تاجگذارى تا پایان سال را در بردارد، مختصرتر است و ابواب جداگانه ندارد.
مؤلف گوید كه شاه پس از تاجگذارى و پس از آنكه وى بخشى از کتاب اعلام الناس در وقايع خلفاى عباسى را به او تقديم كرد، او را مامور نگارش تاريخ عصر خود كرد و موظف ساخت اخبار هر سال كشور را در کتابى گزارش كند.
گزارش محتوا
کتابى در تاريخ 5 سال 1313 - 1317ه.ق از دوران پادشاهى مظفرالدين شاه قاجار و از منابع دست اول براى اين دوره تاريخى است.
اين کتاب؛ شامل 5 مجلد به شرح زير است:
جلد اول حاوى وقايع جلوس مظفرالدين شاه است كه در ابتداى آن اخبار مربوط به دربار و خاندان شاهى و سلامهاى اعياد و تلگرافهاى درج شده كه مظفرالدين شاه به پادشاهان ديگر كشورها فرستاده است.
سپس مطالبى در احوال شاه از دوران كودكى به بعد آمده است. و حوادث 43 روز اول دوران سلطنت مظفرالدين شاه نقل شده است. جلدهاى دوم تا پنجم به ترتيب وقايع سالهاى 1314 تا 1317ه.ق را دربردارد.
جلد اخير هرچند؛ همانند ساير مجلدات اين اثر مشتمل بر چهار باب است، در اواخر باب چهارم ناتمام مانده است. شايد دورى از ديوان و بروز حوادثى در داخل كشور مؤلف را از ادامه كار بازداشته است.
در بخش آخر هر مجلد وفيات آن سال و مختصرى از احوال درگذشتگان ذكر شده است. مؤلف در مواضع متعددى از کتابش استطرادهاى مفصلى دارد. چنانكه در باب دوم جلد چهارم، سرگذشت عباس ميرزا ملك آرا و، در باب چهارم جلد دوم، شرح مبسوطى در جغرافياى ممالك ربع مسكون ذكر شده است.
از فصول ديگر در مجلدات افضلالتواريخ، جغرافياى ايالات شش گانه ايران، ترجمه سفرنامه ميسو بابن و هوسه فرانسوى، شرح حال صفى عليشاه و ترجمه بخشهايى از اعلامالناس بما وقع للبرامكه من بنى عباس ياد كردنى است. افضلالملك در مطاوى اثر خود، گاه اصطلاحات ديوانى را معنى و شرح مىكند، تا پس از منسوخ شدن، براى آيندگان ناآشنا نباشد. نيز در هر مجلد افرادى را نام مىبرد كه سمتهاى وزارت يا پيشكارى يا حكومت ايالات را داشتهاند يا به دريافت لقب يا عنوان جديد نايل گشتهاند.
افضلالتواريخ، در پرتو گرايش مؤلف آن به حقگویى، از اخبار مهم و پشت پرده خالى نيست. افضلالملك خود را از مورخان رسمى و متملق برتر مىشمارد و به صراحت مىگوید كه از دوره صدرات امينالسطان يا ديگر صدراعظمها همچنان كه از دوران معزولى آنان به انصاف سخن رانده است. هر چند اين ادعا خالى از مبالغه نيست، شيوه اين مورخ با سبک مورخان ديگر آن روزگار، چون هدايت به ویژه سپهر، فرق دارد. افضلالملك حتى در چند مورد، به انتقاد از دولت و تلویحا از شاه پرداخته است، مضرات استقراض دولت ايران از دول خارجه را برشمرده و از ايجاد مراكز صنعتى و كارخانه به دست كمپانىهاى خارجى انتقاد كرده است. به نظر او پيش از تاسيس كارخانههايى مثل قندسازى يا كبريتسازى، كارخانه ماشين سازى و ريختهگرى در ايران ايجاد شود تا به وارد كردن كليه تجهيزات كارخانههاى مذكور از خارج نيازى نباشد. وى از تمدن دولت غرب و استغراق آن در ماديات نيز انتقاد كرده است. همچنين افضلالملك به مواجب هنگفتى كه رجال آن دوره دريافت مىكردهاند، به سختى اعتراض كرده است. وى، ضمن تمجيد از كفايت و بزرگى كسانى؛ چون عبدالحسين ميرزا فرمانفرما، جاهطلبىهاى فراوان آنان را آماج فراون ساخته است. در افضلالتواريخ، از ناصرالملك همدانى به نيكى و به عنوان يكى از سياستمداران مطلع و بزرگ عصر مظفرى ياد شده است. اظهار نظر جالبتر او درباره دكتر مصدق است، در زمانى كه وى در سالهاى آغاز جوانى و گمنامى بوده است.
وى مىنویسند، ميرزا محمدخان مصدقالسلطنه را امروز، از طرف شغل، مستوفى و محاسب خراسان گویند؛ لكن، رتبه، حسب، نسب، استعداد، هوش، فضل، حساب دانى و عاملى اين طفل كه يك شبه ره صد ساله مىرود، بالاتراز استيفاى اول و محاسب بودن ايالات و ولايات است. هر شخص قابل و لايقى مىتواند خود را با بضاعت مالى به استيفا و محاسبه نویسى ولايتى برساند، لكن مشاراليه مراتب ديگر دارند...
افضلالملك در زبان فارسى تعصب داشت و در مواردى براى پرهيز از لغات خارجى، كلمات جديد پيشنهاد مىكرد. در اثر خود ضروت تشكيل فرهنگستان را براى جلوگيرى از ورود بى رویه كلمات خارجى توصيه و وزير علوم را به دليل كوتاهى در تاسيس آن نكوهش كرده است.
اين شخص برحسب دستخط مظفرالدين شاه مأمور بوده است كه هر سال وقايع سلطنت وى و اخبار مملكت را در کتابى فراهم آورد. جلد اول اين کتاب در شرح وقايع نخستين مظفرالدين شاه؛ يعنى سال 1313ه.ق، است، كه آن را جلوس مظفرى نام نهاده، و جلد دوم را، كه مربوط است به سال 1314ه.ق، افضل التواريخ ناميده و جلد سوم مخصوص وقايع سال 1315هق، است.
همين جلد سوم كه با شرح عزادارى محرم (1315) آغاز مىشود، در کتابخانه اعزاز ثقفى، فرزند دكتر خليلخان اعلمالدوله، موجود است و به اظهار جهانگير قائم مقامى دوره چهار ساله اين کتاب در کتابخانه مجلس شوراى ملى وجود دارد.
سبک نگارش کتاب افضلالتواريخ پخته و روان و دلكش است.
وضعيت کتاب
اين اثر به اهتمام «سيروس سعدونديان» و «منصورهى اتحاديه» تصحيح گشته است.
در پایان کتاب فهرستى از اعلام مذكور در کتاب ذكر شده است.
منابع مقاله
فرهنگ آثار ايرانى - اسلامى جلد اول.