کتابشناسی عدم تحریف قرآن
کتابشناسی عدم تحریف قرآن نوشته کاظم استادی (معاصر)، اثری است در موضوع قرآن و تحریف، این نوشتار بر آن است که با معرفی و کتابشناسی تألیفات جدید و قدیم در باب عدم تحریف قرآن، کمک و دستیاری باشد برای پژوهشگران این موضوع برای تحقیق دقیق و عمیق در این باب. این کتاب به زبان فارسی در یک جلد و در سالهای اخیر به رشته تألیف درآمدهاست.
کتابشناسی عدم تحریف قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | تدوین پژوهشکده حج و زیارت (به کوشش) کاظم استادی (نويسنده) |
ناشر | حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، موسسه فرهنگی هنری مشعر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۵ |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن -- تحریف -- کتابشناسی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | Z،۷۸۳۵،/الف۵الف۵ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب دارای پیشگفتار در چند قسمت و یازده بخش است.
گزارش محتوا
پیشگفتار کتاب حاضر پیرامون اهمیت موضوع عدم تحریف قرآن است؛ موضوع عدم تحریف کتب آسمانی در تمام ادیان موردتوجه قرار گرفته است و با توجه به معجزه بودن قرآن بهطور ویژهتری این موضوع در دین اسلام موردتوجه قرارگرفته است، زیرا پذیرش هرگونه تحریفی در قرآن به معنای تزلزل در کثیری از معارف و باورهای دینی است[۱].
سپس به مقایسه روش تألیف کتب عدم تحریف قرآن از سابق تاکنون پرداخته و روش نگارش کتب قدیم در این موضوع را روش تاریخی و روایی میداند و روش کتب متأخر را روش متمایل شده بهروشهای فلسفی و کلامی میداند. با توجه به اهمیت کتابشناسی در هر علمی و اینکه هر محقق و پژوهشگری برای تحقیق علمی نیاز حیاتی به کتابشناسی آن علم دارد لذا نوشتار حاضر بر آن است این نیاز خطیر و ضروری را در برآورده کرده و پژوهشگران این رشته را در انجام تحقیقات خویش یاری نماید[۲].
نگارنده در ادامه مباحث مقدماتی به سیر پیدایش بحث تحریف در قرآن در طی قرون متمادی پرداخته و در مبحث بعد درباره نهضت ردیه نویسی بر تحریف قرآن سخن به میان آورده است. وی بر این باور است که از پایان قرن چهارم تاکنون فقط چند نفر از علمای شیعه شناختهشدهاند که از احتمال حذف یا تغییر در مصحف عثمانی حمایت کردهاند که برای دفع این نظریات نوشتههای مستقل و غیرمستقلی نگاشته شد که برخی از آنها عبارتاند از:
- نفی التحريف عن القرآن الشريف، نوشته ابوالحسن علی واحدی نیشابوری.
- رسالة في نفی النقیصة، نوشته علی بن عبدالعالی کرکی.
- كشف الحجاب و النقاب في نفی تحريف القرآن، نوشته ملا محمد سلیمانی.
اما بهواسطه نگارش یک کتاب نهضت ردیه نویسی بر قرآن به اوج خود رسید، یکی از کتابهای جنجالی متأخر که احتمال تحریف و نقیصه را در مصحف عثمانی را صحیح دانسته است کتاب «فصل الخطاب في تحريف القرآن»، نوشته محدث نوری است که در سال ۱۲۹۲ق تألیف و در سال ۱۲۹۸ق به انتشار رسید. ایشان در خصوص غیر آیات احکام بر این باور است که در قرآن نقیصه واقعشده است و اخباری که مفصلاً در کتابش نقل کرده است، اجمالاً این ادعا را ثابت میکند.
همین امر موجب اعتراضات گستردهای در جهان اسلام خصوصاً در جهان تشیع شد و کتابها و مقالاتی در کفر شیعه و نیز مقالات کتب بسیاری در رد کتاب فصل الخطاب خصوصاً توسط علمای شیعه به نگارش درآمد که برخی از آنها عبارتاند از:
- كشف الإرتياب في عدم تحريف رب الأرباب، تألیف محمد بن علی قاسم.
- حفظ الكتاب الشريف عن شبهة القول بالتحريف، نوشته سید محمدحسین شهرستانی.
- تنزيه التنزيل، نوشته سید محمدعلی شهرستانی.
- البرهان علی عدم التحريف، نوشته میرزا مهدی بروجردی.
البته بعدها محدث نوری بعد مواجهه با ردیات ضمیمهای به کتاب خویش اضافه نمود و همواره میفرمود راضی نیستم کسی کتاب فصل الخطاب را بدون ضمیمه مطالعه کند، ایشان بر این باور بود که مراد من از کتاب، قرآن موجود میان دفتین نیست؛ به علت آنکه قرآن بر آن حالتی که بین الدفتین در زمان عثمان بود اینک هنوز باقی است؛ نه زیادی بر آن عارض شده است نه نقصان. بلکه مراد من کتاب الهی نازلشده است[۳].
پس از تألیف کتاب محدث نوری و برخی کتب اهل سنت پیرامون تحریف قرآن تاکنون بیشترین حجم کتابها و مقالات در موضوع عدم تحریف قرآن در جامعه شیعی نگاشته شده است، بهگونهای که حتی علمای متأخر از محدث نوری، در خلال دروس خارج اصول فقه، به مناسبت بحث حجیت ظواهر قرآن، به بحث پیرامون عدم تحریف قرآن میپردازند[۴].
در بخش بعدی، مؤلف به ویژگیهای تدوین کتابشناسی عدم تحریف قرآن اشاره میکند. اولین آنها دشواری کتابشناسی است که کاری طاقتفرسا و زمانبر است و مراجعهکنندگان محدود دارد. دوم اینکه بخشی از مصادر و مراجع قدیمی شیعه و سنی، شامل گزارههای واحد یا مختصری پیرامون موضوع تحریف قرآن هستند؛ اما نوشتههایی نیز اختصاصاً به این موضوع پرداختهاند که آنها را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
- عناوین مستقل را بهصورت جزوه و کتاب یا مقاله یا پایاننامه به موضوع تحریف یا عدم تحریف قرآن پرداختهاند.
- عناوین غیرمستقل که به مناسبتی پیرامون عدم تحریف قرآن مطلب نوشتهاند. این عناوین فرعی را میتوان در نوشتههای علوم قرآنی، تفسیر، اصول فقه و اصول عقاید یافت. عناوین غیرمستقل، کار یک تدوین را بسیار مشکل میکند. چراکه برای جامعیت کار باید تمام کتابهایی را که احتمال میدهد به مناسبتی پیرامون این موضوع سخن گفتهاند را ببیند[۵].
بخش بعدی به معرفی منابع تدوین کتابشناسی عدم تحریف پرداختهشده. برخی از منابعی که این کتابشناسی از آن استخراجشده است بدین قرار است:
- الكتب المصنفة في القرآن، نوشته ابن ندیم؛
- کتابشناسی ملی ایران، بینام؛
- کتابشناسی ده ساله ایران، نوشته ایرج افشار؛
- فهرست المطبوعات العراقية، عبدالجبار عبدالرحمن؛
- معجم الدراسات القرآنية، نوشته مرهون الصفار؛
- نرمافزار مشکاتالأنوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور؛
- و...[۶].
نگارنده در فصل بعد به معرفی چهار اثر در کتابشناسی عدم تحریف بهصورت اختصاصی میپردازد:
- کتابشناسی افسانه تحریف نوشته محمد صحتی، این کتابشناسی اولین نوشتار مستقل در این موضوع است که مشتمل بر یکصد و سیوچهار اثر است. در فصل اول آن به کتابهای مستقل در موضوع عدم تحریف اشاره میکند که چهل اثر میباشند. در فصل دوم به کتب غیرمستقل اشاره میکند که شامل چهلوچهار اثر است و در ادامه به ترتیب فصول این اثر را توضیح میدهد.
- کتابشناسی تحریف ناپذیری قرآن کریم، نوشته محمدامینی، این کتابشناسی دومین اثر در این رابطه است که دارای یکصد و شصتوشش اثر است که چهلوپنج اثر آن با کتاب محمد صحتی مشترک است و صدوبیست و یک مورد با آن متفاوت است.
- اثر سوم در این باب کتاب مأخذ شناسی افسانه تحریف قرآن است، نوشته محمد مولوی که مشتمل بر سیصد و سیویک اثر است[۷].
آخرین اثر در این موضوع، همین تألیف پیش روست که مشتمل بر پانصد اثر است که صد و سیوچهار اثر آن از کتابشناسی آقای صحتی اخذشده؛ صدوبیست و سه عنوان از کتابشناسی آقای امینی و هفتادوپنج عنوان از کتابشناسی آقای مولوی و مابقی عناوین متفاوت است.
مؤلف بر این باور است که کتابشناسی تحقیق و پژوهش او در این کتاب بهصورت غیرحضوری و اینترنتی بوده و درمجموع حدود دویست ساعت برای جمعآوری آن تلاش کرده و حالآنکه یک کتابشناسی که پانصد عنوان در آن است، برای اینکه به بهترین شکل به کتابشناسی آنها پرداخته شود، نیاز به ششصد ساعت وقت دارد؛ فلذا توقع حد اعلی از این نوشتار نمیرود و ممکن است ایراداتی که بر سایر کتابشناسیهای در موضوع عدم تحریف قرآن نوشتهشده بر این اثر نیز وارد باشد؛ اما این اثر دارای مزایای قابلتوجهی است که در سایر آثار یافت نمیشود، مزایایی همچون:
- افزایش تعداد عناوین به بیش از دویست اثر نسبت به آخرین اثر قبل از این اثر.
- ارجاعات کاربردی در سرفصلهای مختلف بهطوریکه این ارجاعات میتواند حتی به تحقیقات و پژوهشهای آماری پیرامون موضوع کمک کند و گویای اطلاعات مفیدی برای گزارههای تاریخی و پژوهشی باشد که اگر عالمانه و با دقت به نتایج این ارجاعات نظر شود حتماً بیهوده و لغو پنداشته نخواهد شد.
- تصحیح و تکمیل اطلاعات شناسنامهای عناوین کتابشناسیهای قبلی.
- یکپارچگی و یککاسه شدن کلیه عناوین پیرامون موضوع عدم تحریف قرآن اعم از کتاب مستقل و غیرمستقل.
- ترتیب و نظم مناسب در دادهها و اطلاعات شناسنامهای.
- همراه نمودن توصیفات موجود در سراچههای کتابخانهها به شناسنامه عناوین که بسیاری از آنها برای محققین کارساز و قابلتوجه هستند.
- درج محل نگهداری اثر که این قابلیت دسترسی و مراجعه محققین به اثر را میسور میسازد[۸].
در ادامه نگارنده محترم در طول یازده بخش به برشمردن پانصد اثر در موضوع کتابشناسی عدم تحریف قرآن میپردازد که هر یک از این یازده بخش، به روش خاصی، اطلاعات آثار مذکور را ارائه میدهد. بخش اول، فهرست بندی کتب است به اساس نام خانوادگی مؤلف؛ بخش دوم، بر اساس عنوان اثر؛ بخش سوم بر اساس نام کوچک؛ بخش چهارم بر اساس مکان نگهداری اثر؛ بخش پنجم بر اساس تاریخ اثر؛ بخش ششم بر اساس نام مترجم؛ بخش هفتم بر اساس نوع اثر؛ بخش هشتم بر اساس مکان نشر، بخش نهم بر اساس ناشر اثر؛ بخش دهم بر اساس جنس اثر و بخش یازدهم بر اساس زبان اثر، مورد چینش قرارگرفته است[۹].
وضعیت کتاب
در ابتدای کتاب فهرست محتویات ذکرشده است.
در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکرشده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.