موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين
موسوعة تاریخ العراق بین احتلالین | |
---|---|
پدیدآوران | عزاوی، محامی عباس (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | تاریخ العراق بین احتمالین |
ناشر | الدار العربية للموسوعات |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1425 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | عراق - تاریخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 8 |
کد کنگره | DS 70/9 /ع43 ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين نوشتۀ عباس عزّاوى محامى(متوفاى 1350) است.
اين كتاب، پژوهشى درباره حوادث و وقايع سياسى عراق از زمان اشغال آن از سوى مغولان تا پايان حاكميّت عثمانىها و اشغال آن توسط انگليس است. اين تاريخ بر اساس اسناد و مدارك معتبر، حوادث را به صورت سالشمار و نيز بر اساس حكومتها و حاكمان از سال 656 تا 1335 هجرى بيان داشته است. استمرار سنّت تاريخنگارى را با شرح و شيوۀ سالشمار رويدادهاى مهم و وفيّات بزرگان است. در اين اثر با بيانى نو مىتوان ديد، با اين تفاوت كه اثر، از تحليل و تفصيل برخوردار است.نويسنده به مناسبت، وضعيّت عراق و شهرهاى آن را از حيث جغرافيايى، فرهنگى و اقتصادى بررسى كرده و با معرفى حاكمان و اميران آن، روابط سياسى عراق با ديگر كشورها و نيز خسارتهاى مالى و انسانى كه بر اساس اين اشغالگرىها بر عراق تحميل شده، تبيين كرده است.
ساختار
اين پژوهش در هشت مجلّد، به ترتيب ذيل نگارش يافته است:
مجلد اوّل - حكومت مغول(656-738 قمرى)(1258-1338 ميلادى)
مجلد دوّم - حكومت حلايريان(738-814 قمرى)(1338-1411 ميلادى)
مجلد سوم - دوران حكومت تركمانان، قراقويونلو و آققويونلو(814-941 قمرى)(1411-1534 ميلادى)
مجلد چهارم - دوره اوّل حكومت عثمانى(941-1049 قمرى)(1534-1639 ميلادى)
مجلد پنجم - دوره دوم حكومت عثمانى(1049-1163 قمرى)(1534-1639 ميلادى)
مجلد ششم - دوره حكومت مماليك(1163-1247 قمرى)(1750-1831 ميلادى).
مجلد هفتم - دوره سوم حكومت عثمانى(1247-1289 قمرى)(1831-1872 ميلادى)
مجلد هشتم - پايان حكومت عثمانى(1298-1335 قمرى)(1872-1917 ميلادى)
گزارش محتوا
مجلد اوّل اين مجموعه، حوادث سالهاى 656-738 قمرى(1258-1338 ميلادى) سرزمين عراق را كه به رويدادها، دوران حكومت مغول اختصاص دارد، بازگو نموده است.
اين جلد، با مقدمه كه 220 صفحه و حدودا يك و سوم اثر را تشكيل مىدهد. با معرّفى، نقد، بررسى منابع و مصادرى كه مؤلف در تدوين اثر از آنها سود جسته است، آغاز مىشود. اين منابع، شامل «الكامل» ابناثير، تاريخ ابوالفداء، «المختصر فى اخبار البشر» ابن وردى، «سيرة جلالالدين شكبرتى» شهابالدين محمد بن على بن محمد معروف به «النسوى»، تاريخ وصاف، جامع التواريخ(تاريخ غازانى) رشيدالدين فضلالله، مختصرالدول ابوالفرج، الحوادث الجامعة كمالالدين شيبانى مروزى، نظم التواريخ بيضاوى، طبقات الشافعيه سبكى، تاريخ ابنخلدون، «الدرر الكامنه فى اعيان المائة الثامنة» ابنحجر عسقلانى و كتاب «جهانگشاى جوينى» كه به زبان فارسى توسط عطاملك جوينى كه از صاحب منصبان حكومت مغول بود، نگارش يافته است، مىباشد.
در ادامۀ مقدّمه، مؤلف قبل از اينكه وارد بحث از حوادث اين سالها شود، وارد بحث حكومت ايلخانيان مىشود.
و اين دولت يا قدرتيابى «هلاكوخان» آغاز مىشود كه به دستور برادرش «منگو» قاآن مامور تكميل فتوحات مغول در مغرب شد. و طى 10 سال تاخت و تاز، فتوحات پيش را تثبيت و تكميل كرد. او اسماعيليان الموت و ميمون دژ را برانداخت و در 5 صفر 656 قمرى با فتح و تسخير بغداد به حكومت 525 ساله عباسيان خاتمه داد. از اينجا مؤلف وارد بحث از احوال اين قوم فاتح مىشود و به معرّفى چنگيزخان و روشى كه او بر خود و اعقابش ترسيم نموده، مىپردازد و از اصل و نسب او كه به اقوام ترك برمىگردد همچنين از ارتباط بين قبايل ترك و عرب و ارتباط بين مغول و قوم تاتار، از شناسنامه مغول، سلاطين مغول، و از مأوا و محل سكونت آنها كه در مغولستان و اطراف آن تا مرزهاى چين پراكنده بودند، بحث مىشود.
پس از حكومت چنگيزخان، جنگلها نبردهاى او با قوم قنقرات، تاتارها، تانگوت، نايمانها (كوجلوك خان) صحبت مىشود كه موجب انقراض پادشاهى «نايمانها» و «قراخنائيان» شد و او بر تمامى مغولستان و چين شمالى تسلّط يافت و در اينجا سدّ ميان مغولستان و دول اسلامى درهم شكست. و در ادامه جهانگشايى خود به علاءالدين، محمد خوارزمشاه اعلان جنگ نمود. و در نبردهاى مختلف توانست شهر «اترار»، «خجند» و بخارا تصرف كند. و در ادامه، عزّم فتح خوارزم را نمود و جلالالدين خوارزمشاه كه به جانشينى پدر رسيده بود و در خوارزم مستقر بود، آنرا محاصره، و سپس به تصرف درآورد. و بعد از آن تمامى شهرهاى خراسان و هرات را هم گرفت با مرگ جنگيزخان در 624 قمرى حكومت به پسر سومش «اوكتاى قاآن»(624)، و بعد پسر اوگتاى، «گيرك» (644) و بعد حكومت به «منگو» كه فتح بغداد به دستور او صورت گرفت، رسيد، و در ادامۀ مقدمه، وصّيت منگو به هلاكو، تدابير هلاكو براى تسخير بغداد بيان مىشود. اين مباحث كه به طور فشرده در اينجا ذكر شد، به طور كامل و مبسوط در مقدّمه آمده است.
بعد از مقدّمه، حوادث به طور سالشمار با اين مباحث پىگيرى مىشود.
وزرات ابن علقمى منصوب شدن عطاءملك جوينى به حكومت بغداد و بين النهرين(657 تا 681)، شيوه كارگزارى و زمامدارى ايلخانيان در عراق، ولايات ايلخانيان، بخشهاى ادارى عراق، نظام مالياتى مغولان(فرمانروايى ارغونخان 683-690)، شورش«بايدو» نوادۀ هلاكوخان بر ارغون خان(694) سياست كلى ايلخانان، وفات هلاكوخان(663) و «سلطنت آياقا خان»، مسيحيّان و يهوديان در دوران فرمانروايى ايلخانيان، مسلمانان در دوران حكمرانى ايلخانيان، به سلطنت رسيدن محمد خدابنده، بعد از وفات غازانخان(703) و به دنيا آمدن پسرش ابوسعيد بهادرخان(704)، مرگ سلطان محمد خدابنده(716) و آغاز سلطنت پسرش ابوسعيد بهادرخان(717) و سرانجام در پى درگذشت، ابوسعيد بهادرخان(736) و ايجاد اختلاف بيان نوادگان هولاكو بر سر تاج و تخت، شيخ حسن جلايرى در 738 بر بغداد چيره شده و به حكومت مغولان(ايلخانيان) پايان داد.
از افرادى كه در اين طول زمانى فوت نمودند و شرح حال آنان ذكر شده، مىتوان از مشهورترين آنها، شيخ خباز زاهد، صرصرى، على بن سنجر ابن سباك، مخرالدين مخرمى، ابنطاووس، ابوبكر شيبانى بغدادى، شيخ على واسطى، سراجالدين دجيلى، ابوالفداء و ابن فوطى.
در پايان كتاب، از عشاير عراق در دوران حكومت مغول؛ از جمله قبيله طى، خفاجة بنىاسد، ربيعه، كعب و... و از حكومتهايى كه مجاور اين دولت بودهاند، در عراق نام برده شده است و بعد خاتمه قرار گرفته كه در آن از تشكيلات ادارى و حكومتى كه در دوران حكومت مغول بر سرزمين عراق بوقوع پيوسته نتيجهگيرى مىنمايد.
وضعيّت كتاب
در صفحات پايانى كتاب، فهرستهاى اعلام، اقوام، قبائل و طوايف، اماكن و بقاع و فهرست كتب به ترتيب حروف الفباء درج شده است. و بعد از آن فهرست تصاويرى كه در اثر درج شده، آمده است. فهرست مطالب آخرين صفحات اين اثر مىباشد.
در متن آنچه نقل شده از كتب مختلف، ارجاعات آنها در پاورقىها مشخص شده است.و بعضى از اعلام كه در متن آمده، تراجم آن در پاورقى براى روشن شدن بيشتر آمده است.
گزارش محتواى مجلد دوّم
در جلد دوّم، حوادث تاريخى و تشكيلات ادارى و فرهنگ و تمدن سرزمين عراق در دوره حكومت جلايريان، در فاصله سالهاى 738 تا 814 قمرى(1337-1411 ميلادى) بررسى شده است.
اين جلد نيز با مقدّمه، كه اوّل به معرّفى منابعى كه مؤلف از آنها در تدوين 1 ص مجلد سود جسته آغاز مىشود. اين منابع؛ شامل «بزم و رزم» اثر فارسى اردشير استرآبادى، عجائب المقدور فى نوائب تيمور اثر احمد عربشاه، «تاريخ تيمور لنگ» مرتضى بغدادى،«تاريخ غياثى» اثر عبداللّه بن فتحالله بغدادى، ملقب به غياث، انباء المغر فى ابناء و العمر اثر ابن حجر عسقلانى، الضوء اللامع فى اعيان القرن التاسع اثر شمسالدين سخاوى و روضة الصافى سيرة الانبياء و الملوك و الخلفاء، به زبان فارسى اثر حميدالدين محمد مير خواند مىباشد. و بعد به معرفى حكومت جلايريان(ايلكانيان) مىپردازد. تام اين سلسله از جلاير، يكى از قبايل مهم و بزرگ مغول، گرفته شده است. نياى جلايريان، «ايلكانوبان» از اميران بزرگ قبيله جلاير در زمان هولاگو خان و نيز از فرماندهان سپاه او در فتح بغداد بود. مشهورترين فرزند او، «آقبوقا» نام داشت، «حسين» ملقب به گوركان مشهورترين پسر به جاى مانده از «آقبوقا» بود. زيرا دختر «ارغون» را به همسرى برگزيده و از سرداران با نفوذ «اولجايتو» بود. از او دو پسر به نامهاى شيخ حسن و شيخ على به جا مانده از «آقبوقا» بود. زيرا دختر «ارغون» را به همسرى برگزيده و از سرداران با نفوذ «اولجايتو» بود. از او دو پسر به نامهاى شيخ حسن و شيخ على به جا ماند. شيخ حسن جلايرى در 738 بر بغداد تسلّط يافت و با پايان دادن به حكومت ايلخانيان، سلسله جلايريان را در اين شهر بنياد نهاد.
بعد از مقدّمه، حوادث اين سلسله كه مهمترين مباحث آن از اين قرارند.
شيوه كارگزارى و زمامدارى جلايريان در عراق، بخشهاى ادارى آنان كه اساس كار و تشكيلات ادارى آنها بر ديوان دلبخش ديگرى از دستگاه ادارى دوران حكومت جلايريان، ديوان استيفاء بود، نظام مالياتى جلايريان و در ادامه داخل شدن تيمور لنگ به بغداد(803) كه در ضمن آن شرح زندگانى او، بررسى روش سياسى و جنگى او، ليست اولاد و نوادگان او بيان مىشود. تاسيس فرقۀ حروفيه، عقايد آنان و مشاهير اين فرقه از ديگر اين جلد مىباشد.
آخرين سلطان قدرتمند جلايريان سلطان احمد بود كه به سال 813 درگذشت. از اين سال به بعد، بغداد نيز از دست جلايريان خارج شد و به دست قراقزنيلوها افتاد.(814) از مشهورترين افرادى كه در دوره حكومت جلايريان فوت يافتهاند و شرح حال آنان همراه تأليفات آنها آمده، مىتوان از ابن خلدون، صفالدين شمايل بغدادى، ابن وردى(749)، سعيد ذهلى حريرى، مورخ عراقى، مورخ معروف حمدالله مستوفى(750)، شاعر فارسى خواجوى کرمانى(كمالالدين ابوالعطاء).
در صفحات پايانى اين اثر، ليست سلاطين جلايوى، حكومتهاى محاور عراق در زمان جلايريان است، عشاير عراق در اين دوران، بررسى اوضاع سياسى حكومت جلايريان، علوم و معارف در حكومت جلايريان و ليست مدارس كه توسط آنها ساخته يا تعمير شد، بررسى هند و معمارى در اين دوران و در پايان خاتمه قرار گرفته است.
وضعيت كتاب
در صفحات پايانى ابن مجلد فهرستها اعلام اقوام، قبائل و فرق، آثار و اماكن، كتب الفاظ غريبه، و فهرست تصاويرى كه در اين مجلد آورده شده است، گنجانده شده است. در پايان فهرست مطالب قرار گرفته است.
در متن، آنچه از كتب ذكر شده، آدرس آنها در پاورقى مشخص شده است. در متن اعلام يا مطالبى آمده كه احتياج به روشنگرى دانسته، در پاوقى اين توضيحات آمده كه در فهم مطالب براى خواننده مفيد است.
گزارش محتواى مجلد سوم
در جلد سوم كتاب اين مجموعه، حوادث سالهاى بيان 814 - 941 قمرى(1411-1534 ميلادى) عراق را به رويدادهاى دوران حكومت تركمانان، قراقويونلو و آققويونلو اختصاص دارد، بازگو شده است.
اين جلد نيز با مقدمه و نقد و بررسى منابع آغاز مىگردد و با اين مباحث پىگيرى مىشود.
سلسله قراقويونلو يا «بارانى»، عمادالدين تيمى از رهبران حروفيّه، شرح حال قرايوسف، انقراض جلايريان، وفات امير اسكندر قراقوينلو در سال 841، ظهور مشعشعيان و عقايد آنها، صوفيان وفاعيه، در عراق، پير برداق قراقويونلو، حسن على و انقراض قراقوينلوها، آققوينلوها يا «بايندريان» (سلطان خليل، سلطان يعقوب و...)، صفويان، طريقت صفويّه، شاه اسماعيل، فتح بغداد توسط سلطان سليمان قانونى، قبايل تركمان در عراق، حكومت همجوار با تركمانان(قادريه، قرامان، آل مشعشع، مماليك مصر) و خاتمه.
گزارش وضعيّت
در پايان كتاب، فهرستهاى اعلام، اقوام، قبائل و فرق، اماكن و آثار، كتب، الفاظ غريبه و فهرست تصاوير به ترتيب حروف الفباء درج شده است. در پايان فهرست مطالب آمده است.
پاورقىها مربوط به آدرسى كه مطالب متن از آنجا نقل شده است، مىباشد. و در مواردى شرح حال و تراجم افراد مىباشد.
گزارش محتوا مجلد چهارم
در اين مجلد، حوادث سالهاى 941 - 1049 هجرى قمرى(1534-1639 ميلادى) سرزمين عراق را كه به رويدادهاى دورۀ اوّل حكومت عثمانى اختصاص دارد، بازگو شده است.
بغداد كه در 936 قمرى توسط شاه طهماسب صفوى تصرف شده بود، در 941ق سلطان سليمان قانونى پادشاه عثمانى آن را از دست صفويان بازپس گرفت و پس از آن تا 1031ق حكّام بغداد از سوى عثمانيان تعيين مىشدند.
تا اينكه دوباره در 1032 قمرى توسط شاه عباس اوّل تصرّف و باز صفويّان بر آنجا تسلّط يافتند و اين وضع به مدّت 16 سال ادامه داشت تا اينكه در 1048 قمری «مراد پاشا» سلطان عثمانى دوباره توانست عراق را فتح و بر آنجا حاكم شود.
تويسنده، در مقدّمه اوّل بحث از كتابشناسى اين مجلّد را مطرح مىكند.
كتابهاى حوادث اين مجلد عبارتند از:
مراجع محلى؛ شامل: تاريخ آل افراسياب، زاد المسافر و گلش خلفاء و مراجع عمومى؛ از جمله تاريخ مطراقى، عبدالعزيز آل قره چلبى(تاريخ به زبان تركى)، مراة الممالك اثر سيد على رئيس، تاريخ يغما از يغما افندى، منشآت فريدون اثر فريدون پاشا، مراة كائنات از محمد قدسى و الاعلام باعلام بيتاللّه الحرام قطبالدين مكّى بعد از كتابشناسى، نويسنده، بررسى كلى به اوضاع احوال بغداد به دست عثمانيان و ايرانيان مىپردازد و بعد شرح دخول و اقامت سلطان عثمانى در بغداد را بازگو مىكند. بعد از اين مقدّمه نويسنده به رويدادهاى سالهاى مورد نظر پرداخته كه عناوين اصلى آن بدين قرار است:
واليان مختلف بغداد و بصره، تشكيلات ادارى در زمان حكومت عثمانىها، معرفى قبيله قشم، حكومت اردلان و محاصره شهرزور، بررسى وقايع «سليمان پاشا» و «بيرى رئيس»، نيروى دريايى در حكومت عثمانى، تأليفات عرب در علوم دريايى، طاعون، شرح احوال «فضولى بغداى» مشهورترين شاعر ترك و شمسى بغدادى، بررسى اوضاع عراق در هنگام حركت سلطان مراد(1047) و حوادثى كه منجر به تصادف بغداد توسط او شد، بناى مساجد، بازارها و كاروانسرا، مولویه و عقايد آنها، تاسيس ضرابخانه در بغداد، تاسيس مدرسه تيراندازى با كمان و تفنگ بعد از اتمام حوادث عشاير عراق، حكومتهاى عراق(ادرلان، يزديه، صورانيّان، پايان، عماريّه، افراسياب)، دولت عثمانى در اين دوران و سلاطين عثمانى قبل و بعد از فتح بغداد، تشكيلات ادارى، تشكيلات قضايى، سپاه در حكومت عثمانى، ارتباط ايران با عراق در اين دوران، دولت صفويه، ولايات عراق، ارتباط عراق با دولتهاى هند و پرتغال، فرهنگ و علوم و در پايان خاتمه آمده است.
گزارش وضعيّت
در صفحات پايانى اين مجلد، فهرستهاى اعلام اقوام، قبايل و فرق، اماكن، آثار، كتب، الفاظ محلى و غريبه، تصاوير به ترتيب حروف الفباء آمده است. و در آخر هم فهرست مطالب گنجانده شده است.
در متن مطالبى از كتب نقل شده است كه آدرس آنها در پاورقى آمده است. در متن اعلام يا مطالبى آمده كه نياز به توضيح دانش تراجم و اين توضيحات در پاورقىها ذكر شده است.
در جلد پنجم، حوادث تاريخى، تشكيلات ادارى، فرهنگ و تمدن سرزمين عراق در دوره دوّم حكومت عثمانى، در فاصلههاى 1048-1163 هجرى قمرى(1638-1750 ميلادى) بررسى شده است.
نويسنده حوادث تاريخى، اجتماعى و فرهنگى اين دوران را به گونه سال شمار تشريح نموده و همزمان به تاريخ و مماليك همجوار؛ مانند صفويّه، ساير قلمروهاى عثمانى و دولتهاى كوچك محلّى توجّه نموده است.
اين جلد نيز با مقدّمه و نقد و بررسى منابع(كتابشناسى)آغاز مىگردد. منابع از:منابع محلّى همان است كه در جلد چهارم آمد و مراجع و مصادر رسمى در مورد:دولت عثمانى: تاريخ اسلحدار محمد آغا خواجهزاده، تاريخ راشد ابوالمكارم، معروف به راشد تاريخ جلبىزاده اسماعيل عاصم؛ معروف به جبلىزاده، تواريخ سامى و شاكر و تاريخ عزّى بعد از كتابشناسى، نويسنده يك بررسى كلى به اوضاع عراق در اين دوران مىكند: بعد از فتح دوباره عراق در 1048 توسط سلطان مراد چهارم، او «حسن پاشا كوچك» را به حكومت آنجا گماشت. پس از آن تا 1116 قمرى مجموعا 38 پاشا بر بغداد حكومت كردند كه همه به سبب بروز اختلاف با حكومت مركزى، يا شورش و اعلام استقلال، دوران حكومت كوتاهى داشتند. و آنها در جهت آبادانى بغداد گام مهمى برنداشتند. در زمان حكومت «حسن پاشا»(1116 - 1136 قمرى) و فرزندش «احمد پاشا» اوضاع بغداد تا اندازهاى سر و سامان يافت.
بعد از اين مقدّمه، حوادث و رويدادها اين، دوران بازگو شده كه عناوين مهم كتاب از اين قرارند.
واليان مختلف بغداد، بصره و موصل در اين دوره، ذكر وقايع دوران حكومت آنها، فرستادن سفير به سوى هند، ينادى مدارس و مساجد و پلها واقعه احساء و شرح احوال اين شهر و دوران حكومت عثمانى، صلح بين ابراهيم پاشا حاكم بكرو حسين پاشا افراسياب، حوادث بصره، عصيان عشاير، عشاير عراق(بنى لام، غرير و شهوان، شمرء غزيه)، نظم و امنيّت در دوران حكومت حسين پاشا و احمد شاه، نظارت مملوكان بر امور، ماليات در دوران آنها، ساختن قعلههاى بسيار، دوبار محاصره نادر شاه، و مقاومت احمد پاشا.
بعد از اتمام حوادث مباحث ليست سلاطين عثمانى در اين دوران، ادارۀ عراق در اين زمان(مالى، قضائى، سپاهى)، ارتباط عراق و ايران، فرهنگ و تاسيس اوّلين چاپخانه در استانبول، در پايان خاتمه قرار دارد.
گزارش وضعيّت
فهرستهاى اعلام، اقوام، و قبائل و فرق، اماكن و آثار، كتب، الفاظ و اصطلاحات و تصاوير بعد از ذكر حوادث در پاورقىها، آنچه از كتب در متن نقل شده است، آدرس آنها آمده است. در متن اگر مطلبى، نياز به توضيح داشته يا اعلام در متن ذكر شده و توضيح مىخواسته، در پاورقى گنجانده شده است.
گزارش محتواى مجلد ششم
در جلد ششم، حوادث سالهاى 1163-1247هجرى قمرى(1740-1831 ميلادى) سرزمين عراق را كه به رويدادهاى حكومت مماليك اختصاص دارد، بازگو شده است.
حكومت مملوكان در عراق رسما از 1163 قمرى با روى كار آمدن سليمان پاشا (1162-1175 قمرى) آغاز شد. اساس و شالودۀ سلطه مماليك را حسن پاشا و پسرش احمد پاشا زمانى كه آنان را براى نظارت «ينىچرىها»(لشكريان مخصوص عثمانى) به كار گماشتند، بنا گذاشتند.
اين جلد نيز با مقدّمه و نقد و بررسى مراجع و منابع(كتابشناسى) آغاز مىگردد.اين منابع شامل كتب عراقى، تركى و تواريخ رسمى؛ از جمله «واصف» به نام «محاسن الآثار و حقائق الاخبار»، تاريخ احمد لطفى، تاريخ عاصم، تاريخ شافى زاده، أس ظفر اثر اسعد، تاريخ احمد جودت و تواريخ فارسى؛ از جمله تواريخ دولت زنديه، قاجاريه مىباشد.
بعد از كتابشناسى، رويدادهاى دوران مماليك پرداخته كه عناوين اصلى آن بدين قرار است:
دوران وزارت سليمان پاشا (1162-1175 قمرى) و اقدامات او در راه توسعه مدارس و مراكز علمى و سپاهى، نظم و امنيّت در دوران او، توسعه امور بازرگانى در زمان وزارت سليمان پاشا، وزارت على پاشا (1176-1177) وزارت عمر پاشا (1177-1189) محاصره بصره توسط كريم خان و تصرف آن(1189 ق)، بروز مرض طاعون، به حكومت رسيدن سليمان پاشاى كبير(1194 م،) سركوب شورشيان؛ از جمله شيخ خزعل، ساختن خندق در كرخ(غرب و بغداد)، بناى مدارس، پلها و قلعهها، احساء وهابيون، به حكومت رسيدن على پاشا (1217-1222 ق)، جنگ با ايران، واليان ديگر سليمان، پاشاى كوچك(1222-1225 ق) و سعيد پاشا (1228-1232 ق) و سرانجام داوود پاشا (1232-1247 ق)، وقائع دوران داود پاشا (واقعه زبير، واقعه، صفوق، تجاوز ايران به حدود عراق)، ساختن مدارس و مراكز علمى و توسعه در زمينه بازرگانى، كشتيرانى و كشاورزى، حمله، محمد على ميرزاى قاجار به بغداد.
بعد از ذكر حوادث، نويسنده اوضاع عراق را به صورت كلى در عهد مماليك مىآورد:حكومتها و عشاير؛ از جمله وقايع پايان، يزيديه، منتفق، دليم، و...، تشكيلات ادارى و در زمان مماليك، فرهنگ در دوران حكومت مماليك، ارتباط با همسايگان؛ از جمله دولت زيديه، دولت قاجار، ال سمود و وهابيت و در پايان خاتمه قرار داد.
فهرستهاى اعلام، شعوب و قبائل و فرق، اماكن و آثار، كتب، الفاظ غريبه، و تصاوير به ترتيب حروف الفباء بعد از ذكر حوادث قرارداد و در پايان كتاب فهرست مطالب درج شده است.
در متن آنچه از كتب بازگو شده است، آدرسها در پاورقى آمده است. در مواردى كه در متن اسم اعلام يا مطلبى آمده كه نياز به توضيح داشته، اين توضيحات در پاورقى گنجانده شده است.
گزارش محتواى مجلد هفتم
در جلد هفتم، حوادث تاريخى، تشكيلات ادارى، فرهنگ و تمدن سرزمين عراق در دورۀ حكومت عثمانى، در فاصلۀ سالهاى 1247-1289 هجرى قمرى(1831-1872 ميلادى) بررسى شده است.
پس از انقراض فرمانروايى مماليك(1247) حكومت به دست واليان عثمانى افتاد كه اوّلين آنها «على رضا پاشا» (1247-1258) بعد محمد نجيب پاشا (1258-1265) و بدجت پاشا (1286-1289 قمرى) كه از لجال سرشناس عثمانى بود، در اين مجلد تا دوران او بازگو مىشود.
اين جلد نيز با مقدمه و نقد و بررسى منابع(كتابشناسى) آغاز و با اين مباحث پىگيرى مىشود:
انقراض حكومت عماديه و پايان، واقعه محمّده(خرمشهر)، آغاز حركت اصلاح و تجددخواهى در دولت عثمانى با فرمان گلخانه عبدالحميد در 1255 قمرى(معروف به تنظيمات)، طغيان آب دجله و فرات و محاصره بغداد، تبديل تاريخ هجرى به ميلادى، درخواست انگليس براى اجازه كشتيرانى در فرات، شورش مردم كربلا (واقعه كربلا) وزارت نجيب پاشا (1285) و اصلاحات او در امور ديوانى و مالى، ظهور باب(على محمد شيرازى) و فرقه بهائيت و در ايران(1260)، تشكيل مجلس كبير در بغداد بعد از فرمان گلخانه، جنگ روسيه، دولت عثمانى(1270)، توسعه كشاورزى، ورود كشتىهاى تجارتى براى حمل كالا بين بغداد و بصره، اقدامات «محمد رشيد پاشا» در زمان وزارت خود، يهود در اين دوران، نظر و بررسى كلى مؤلف نسبت به اقدامات محمد رشيد پاشا، عهد جديد و مدحت پاشا در بغداد(پدر آزادگان-1286)، اقدامات سياسى و عمرانى او، تشكيلات ادارى، تاسيس مدارس علمى و نظامى، راهاندازى نخستين چاپخانه به نام الولاية(صنعت چاپ)، انتشار نخستين روزنامه رسمى حكومتى به نام الزوراء، مدحت پاشا و نظام جديد ولايت، ساختن بيمارستان، سفر ناصرالدين شاه به بغداد و مذاكرات او در عراق و لايروبى و پاكسازى دجله و فرات بعد از رويدادهاى 1289 قمرى، مؤلف تحت بحثى به عنوان بررسىها كلى به مباحثى دولت عثمانى در اين دوران، تشكيلات ادارى(عناصر ادارى: شامل وزراء، والى، معاون والى، يك مدير براى امور خارجه، امور مالى، سپاه و تشكيلات قضائى و فرهنگ، ارتباط با دولتهاى همجوار در اين دوران، ارتباط با دوّل خارجى(بيگانه) مىپردازد و در پايان نتيجهگيرى درج شده است.
گزارش وضعيّت
فهرستهاى اعلام، اقوال، قبائل و فرق، اماكن و آثار، كتب، الفاظ غريبه و مهم و تصاوير به ترتيب حروف الفباء تنظيم در ادامه آمده است و در پايان فهرست مطالب گنجانده شده است.
در پاورقىها، آدرس آنچه از كتب در متن بازگو شده آمده است. اگر مطالبى در متن آمده و مؤلف ديده خواننده نياز به اطلاعات بيشترى در اين زمينه دارد، در پاورقى كتب مربوط معرفى شده است.
در جلد هشتم، حوادث تاريخى، تشكيلات ادارى، و فرهنگ و تمدن سرزمين عراق در آخرين دوره حكومت عثمانيان، در فاصله سالهاى 1298-1335 هجرى(1872-1917 ميلادى) بررسى شده است.
اين جلد نيز با مقدّمه و نقد و بررسى منابع آغاز مىگردد. مؤلف، بعد از كتابشناسى، بعيّه حوادث تا 1298 را درج نموده است و مىتوان اين را تعليمى بر جلد هفتم دانست. و در آن ذكرى از واليانى است كه پس از «مدحت پاشا» يكى پس از ديگرى به سرعت بر سر كار آمدند و كار مهم و زيادى انجام نداند؛ از جمله محمد «رؤوف پاشا»، «عاكف پاشا» و عبدالرحمن پاشا و تابع و حوادث دوران حكومت اين واليان و مختصرى از وقايع و اقداماتى كه «مدحت پاشا» در زمان وزارت خود انجام داده بود و همچنين تشكيلات ادارى اين دوران بغداد و بصره، پول رايج(نقود) در عراق، دستور براى تشكيل پارلمان(1293)، از ديگر مباحث اين دوران مىباشد.
در 1326 قمرى همزمان با اعلام مشروطيّت در مماليك عثمانى، در بغداد نيز بخشهايى پديد آمد و مراكز و جمعيّتها خواستار حكومت مشروطه شدند و سرانجام در همان سال، با اعلان مشروطيّت، تشكيل مجلس، آزادى مطبوعات، اطلاحات اساسى در زمينههاى مختلف، عراق و به تبع آن بغداد، وارد دوره جديدى از حيات سياسى و اجتماعى خود شد كه مىتوان از مهمترين آنها اعزام سه نماينده از بغداد و از شهرهاى ديگر كربلا، كركوك، موصل به مجلس نمايندگان عثمانى ياد كرد و ديگر انتشار بسيار روزنامه و مجلات در اين دوره است؛ از جمله روزنامه الزوراء، بغداد، الرقيب، الزهور، المصباح، صدى بابل، و از مجلات لغة العرب، تنوير الافكار، العلم و النور و الحياء نام برد.
از مباحث مهم ديگرى كه مطرح مىشود:
مقامات مهم در اين دوران شامل هيئت مديره معارف هيئت مديره تاپو، ادارۀ ثبت و دادگاههاى مدنى، سازمان ادارى در اين دوران(شامل والى در قرار است و شورابى كه نيمى از آن منتخب و بقيّه انتصابى بودند، و يك قائم مقام كه اينها به والى كمك مىكردند، تاسيس مدارس ابتدائى و دانشسراى مقدّماتى، اوزان و...
اين وضع ادامه داشت تا اينكه در سال 1332 قمرى(1914 ميلادى) دولتهاى آلمان و عثمانى همراه اتريش، تشكيل اتحاديه دولتهاى محور را دادند و اين بهانۀ لازم را به دولت «بريتانيا»(انگلستان) داد تا براى دفاع از منافع خود به دولت عثمانى در بغداد حمله كند. بصره در 1914 ميلادى(1332 قمرى) سقوط كرد. پيش روى نيروهاى انگلستان به سوى بغداد پس از فتح بصره تا فتح كامل بغداد نزديك به 4 سال طول كشيد. عثمانيان تا 1916 ميلادى(1334 ق) نتوانستند واكنش مؤثرى در برابر انگليسىها نشان دهند؛ امّا در همين سال، در «كوت» نزديك «العماره» بيان راه بصره و بغداد، با گرفتن پنج ژنرال انگليسى و 13300 هزار اسير ضربه مؤثرى به نيروهاى انگلستان وارد آوردند، اندكى بعد انگليسىها، تجديد نيرو كردند و دوباره به مقابله با سپاه عثمانى پرداختند و سرانجام در 17 جمادى الأول 1335 قمرى(11 مارس 1917 ميلادى) بغداد را فتح و بر آن تسلّط يافتند. سقوط بغداد در واقع در حكم شكست قطعى امپراتورى عثمانى در سرزمينهاى عربى بود.(ص 361). وقايع و حوادث اين دوران كه مصادف با جنگ جهانى اوّل است؛ به طور مفصّل در كتاب بيان شده است، همچنين حوادث وقايع واليان بغداد در طول اين دوران ذكر شده است.
بعد از پايان يافتن اين حوادث 1335 قمرى، مؤلف به بررسى كلى اين دوران از حيث سلاطين عثمانى، وزراء و تشكيلات ادارى، فرهنگ در اين دوران(كه مهمترين سازندۀ فرهنگ مدارس و دانش آموختگان هستند، به معرّفى آنها پرداخته مىشود)، ارتباط با دولتهاى همجوار (شامل ايران، عربستان و كويت)، ارتباط با دول غير مسلمان(اجانب) مىپردازد، در پايان خاتمه آمده است.
گزارش وضعيت
فهرستهاى اعلام، اقوام، قبائل و فرق، آثار و اماكن، كتب، الفاظ وارداتى و غريبه، تصاوير به ترتيب تنظيم حروف الفباء بعد از خاتمه قرار گرفته است و در پايان مجلد، فهرست مطالب درج شده است.
پاورقىها، آدرس مطالبى كه از كتب در متن بازگو شده، آمده است.
منابع مقاله
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 10 و 12 دانشنامه جهان اسلام، ج 3.