مجموعه آثار استاد شهید مطهری
نام کتاب | مجموعه آثار استاد شهید مطهری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 4/6 /م6م3 |
موضوع | اسلام - مجموعهها
اسلام - مسایل متفرقه |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | قم - ایران ج: 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 21, 22, 23, 24, 25, 26, 27, 28
تهران - ایران ج: 30 |
سال نشر | 1376 ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3323AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، دربردارنده مجموعه تأليفات و متن سخنرانىهاى شهيد مرتضى مطهرى، به زبان فارسى مىباشد كه شوراى نظارت بر نشر آثار ايشان، از سال 1368ش به بعد، شروع به تهيه و تدوين آنها كرده است.
گردآورندگان معتقدند كه مناسبترين آثار از نظر صحّت، غناى محتوا، شيوايى بيان و پرداختن به شبهات القايى زمان براى معرّفى مكتب اسلام، آثار استاد شهيد مطهّرى مىباشد، ازاينرو اقدام به تنظيم اين مجموعه كردهاند.
ساختار
اكثر مجلدات، با مقدمه شوراى نظارت، در بيان محتواى هر جلد آغاز و مطالب در سى جلد ارائه گرديده است.
همه آثار استاد، به حسب موضوع، در نه بخش، تقسيمبندى شدهاند كه عبارتند از: بخش اصول عقايد، فلسفه، تاريخ، سيره معصومين(ع)، فقه و حقوق، اخلاق و عرفان، اجتماعى- سياسى، تفسير و متفرقات.
«مجموعه آثار»، طرحى است كه در مورد آثار نويسندگان پراثر و ارزشمند به اجرا درمىآيد و هدف از آن، حفظ آن آثار و سهولت يافتن مطلب مورد نظر در آن است.
آثار شهيد مطهّرى، با انقلاب اسلامى پيوندى ناگسستنى داشته و معرّف تفكّر و خطّ مشى اين انقلاب الهى مىباشد و از طرفى نيز بارها از سوى امام خمينى(ره) مورد تأييد قرار گرفته و مطالعه آنها توصيه و تأكيد شده است؛ اين دو ويژگى، لزوم اجراى اين طرح در مورد آثار ايشان را افزون كرده است.
اين مجموعه، بيشتر، به كار اهل تحقيق و كسانى مىآيد كه مىخواهند بارها و بارها به اين آثار مراجعه كنند.
گزارش محتوا
مجلد اول كه جلد اول بخش عقايد مىباشد، شامل سه كتاب زير است:
- «عدل الهى»: كتاب، با مقدمه مؤلف در تعريف موضوع جبر و اختيار آغاز شده و مطالب، در نه بخش ارائه شده است. نويسنده، پس از تعريف مفهوم عدل به راهها و مسالك مختلفى كه در حل مشكلات مربوط به مسئله عدل وجود دارد، اشاره كرده و در پايان، چنين نتيجهگيرى نموده است كه افرادى كه به خدا و آخرت ايمان داشته و اعمالى با انگيزه تقرّب به خدا انجام مىدهند، عمل آنها مقبول درگاه الهى بوده و استحقاق پاداش و بهشت مىيابند، اعمّ از آنكه مسلمان باشند يا غير مسلمان.
- «انسان و سرنوشت»: محصول يكى از بحثهاى عقيدتى استاد در هيئتهاى مؤتلفه اسلامى است كه هدف از آن، رفع شبهات مطرح شده در اطراف اسلام و هدايت مبارزه بر اساس مكتب خالص اسلام بوده است.
- مسئله قضا و قدر، آزادى و اختيار، تغييرناپذيرى در طبيعت و منطق اختصاصى قرآن از جمله مباحث مطرح شده در اين كتاب است.
- «علل گرايش به مادىگرى»: در شرايطى نگارش يافته است كه سران منافقين، در حال گرايش به ماركسيسم بوده و سرانجام تغيير ايدئولوژى دادند و گرايش به مكاتب مادى، در ميان جوانان مشاهده مىشد. استاد، براى جلوگيرى از اين انحراف، اقدام به نگارش كتاب نمودند.
مقدمه اين كتاب، مقالهاى است تحت عنوان «ماترياليسم در ايران» كه براى برملا ساختن نقشههاى جديد ماترياليستها در ايران به رشته تحرير درآمده و طىّ آن، توطئه ماترياليست خواندن برخى عرفاى تاريخ اسلام و از آن مهمتر تفسير مادى كردن قرآن توسط برخى گروهكها و افراد چپ آشكار و خنثى گرديده است. اين مقاله را مىتوان از عوامل مهم ترور و شهادت استاد به شمار آورد.
مجلد دوم، با عنوان «مقدمهاى بر جهانبينى اسلامى»، مشتمل بر شش بخش «انسان و ايمان»، «جهانبينى توحيدى»، «وحى و نبوت»، «انسان در قرآن»، «جامعه و تاريخ» و «زندگى جاويد يا حيات اخروى» است. اين كتاب، آخرين اثر قلمى استاد شهيد مىباشد و تاريخ نگارش آن به سالهاى دوره نهضت اسلامى بازمىگردد.
از آنجا كه استاد، انحرافات زيادى در برخى نشريات و آثار بعضى روشنفكران مسلمان در جهانبينى اسلامى مىديدند، اقدام به نگارش اين كتاب نموده و در آن بسيارى از لغزشگاههاى فكرى روشنفكران مسلمان را نشان دادهاند.
از نكات جالب توجه كتاب، اين است كه استاد، در بخش «جامعه و تاريخ» به ضرس قاطع پيشبينى كرده است كه رژيمهاى سوسياليستى، همانند رژيمهاى سرمايهدارى، سرنگون خواهند شد و اصولا اين بخش، خصوصا فصل «اسلام و مادّيّت تاريخى» را مىتوان از شاهكارهاى ايشان به شمار آورد.
بيان كتاب، تا حدّ امكان ساده و روان بوده و همين امر موجب شده است تا برخى به سوى اين پندار سوق پيدا كنند كه اين اثر مختصّ سطوح متوسط است؛ حال آنكه غوامضى از مسائل اعتقادى، در آن، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است كه برخى از آنها نياز به توضيحات اساتيد فن دارد.
مجلد سوم و چهارم كه جلدهاى آخر از بخش عقايد مىباشند، به بررسى برخى مباحث عقيدتى اختصاص يافتهاند، از جمله:
- جهانبينى الهى و مادّى: به گفته نويسنده، مقدمهاى بر اين دو جهانبينى بوده و در ضمن بيان مباحث اين دو نوع نگرش، به سه منبع جهانبينى كه عبارتند از علم، فلسفه و دين، اشاره شده و هر يك مفصلا توضيح داده شده است.
- كلام: جزء كتاب «كليات علوم اسلامى» بوده و در ضمن هشت درس، اين علم را توضيح داده است.
- استدلال قرآن به مسئله حيات بر توحيد: به بررسى استدلالات قرآن پيرامون تشبيه رستاخيز به زنده شدن طبيعت، پرداخته است.
- دستگاه ادراكى بشر: بحثهاى مربوط به خودشناسى را مطرح كرده است.
- ايمان به غيب: به بررسى مسئله ايمان به غيب و اينكه ايمان، موضوعى است كه مربوط به روح آدمى است، نه بدن او، پرداخته است.
ختم نبوت، پيامبر امى، ولاءها و ولايتها، مديريت و رهبرى در اسلام، امدادهاى غيبى در زندگى بشر، درسهايى كه از فصل بهار بايد آموخت، نبرد حق و باطل، معاد، امامت و رهبرى و اصل عدل در اسلام، از جمله مباحث مطرح شده در اين دو جلد است.
برخى از اين مباحث، مربوط به كتاب «بيست گفتار» مىباشند.
مجلد پنجم كه جلد اول از بخش فلسفه مىباشد، مشتمل بر چهار بخش زير است:
- مقاله كوتاهى است تحت عنوان «سير فلسفه در اسلام» كه نظر به اهميتى كه استاد براى سير تاريخى مسائل فلسفى و تأثير آن در فهم بهتر اين مسائل قائل بودند، مدخل بخش فلسفه قرار گرفته است.
- «كليات منطق» و «كليات فلسفه» را تشكيل مىدهد كه اين دو بخش، در اصل، جلد اول كتاب «آشنايى با علوم اسلامى» مىباشند.
- اين كتاب، جزوه درسى دانشجويان بوده و در نوع خود كمنظير و ابتكارى است و در عين برخوردارى از نكات مهم و دقيق، از بيانى شيوا و روان برخوردار است؛ بهطورى كه خوانندهاى را كه هيچگونه آشنايى با منطق و فلسفه ندارد، گام به گام در اين وادى پيش برده و شايد اولين بار باشد كه يك استاد مسلّم فلسفه، كتابى به اين سبك به رشته تحرير درآورده است.
- شامل كتاب «شرح منظومه» مىباشد كه قبلا در دو مجلّد منتشر شده است. اين بخش، نيز در اصل، از جزوات درسى استاد بوده و از نظر سلاست بيان و غناى محتوا، در نوع خود كمنظير است. در بخش «اتحاد عاقل و معقول»، از يادداشتهاى استاد نيز استفاده شده و به همين جهت برخى قسمتهاى اين مبحث، نسبت به ساير مباحث اين كتاب، از سطح بالاترى برخوردار است.
مجلد ششم، جلد دوم از بخش فلسفه بوده و شامل كتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مىباشد كه در پنج جلد منتشر شده است.
اين كتاب، از شاهكارهاى علامه سيد محمدحسین طباطبايى و استاد مطهرى به شمار رفته و از نظر پرداختن به مسائل بديع فلسفه و ابتكارات فلسفى، شيوايى و سادگى بيان، پرداختن به شبهات روز، آشكار كردن بىاساسى فلسفه مادى و نيز از نظر روشن ساختن ارزش و منزلت حكمت متعاليه يا فلسفه صدر المتألّهين شيرازى، از مقامى رفيع و پرارج برخوردار است.
همچنين است تأثير اجتماعى و سياسى اين كتاب در زمان انتشار اوليه آن كه تبليغات حزب توده جوّ مسمومى ايجاد كرده بود و مىرفت كه پايه اعتقادات مذهبى بسيارى از جوانان را سست نمايد. با اين احوال، اين اثر هنوز منزلت درخور خويش را در جامعه ما نيافته است.
اين كتاب، مشتمل بر يك دوره مختصر فلسفه است؛ مهمات مسائل فلسفه را بيان مىكند و نويسنده سعى كرده است مطالب، ساده و قابل فهم براى عموم باشد تا كسانى كه ذوق فلسفى دارند، با داشتن اطلاعات مختصرى، به فراخور حال خود استفاده كنند و لذا از ذكر دلايل و براهين متعدد در هر مورد خوددارى شده و نويسنده، براى اثبات هر مدعا، سادهترين راهها و بسيطترين براهين را انتخاب كرده است.
ايشان، در عين اينكه از تحقيقات گرانبهاى هزار ساله فلاسفه اسلامى استفاده كرده، به آراء و تحقيقات دانشمندان بزرگ اروپا نيز توجه كامل داشته است.
وى، هم مسائلى را كه در فلسفه قديم نقش عمده دارد و هم مسائلى را كه در فلسفه جديد حائز اهميت مىباشد، مطرح كرده است.
در ضمن مباحث كتاب، قسمتهايى وجود دارد كه در فلسفه اسلامى و اروپايى بىسابقه مىباشد، مانند معظم مسائلى كه در مقاله پنجم حل شده و آنچه در مقاله ششم بيان شده است.
در مقاله ششم، با طرز بىسابقهاى به نقّادى دستگاه ادراكى و تميز و تفكيك ادراكات حقيقى از ادراكات اعتبارى پرداخته شده است. در اين مقاله، هويت و موقعيت «ادراكات اعتبارى» نشان داده شده و فلسفه از آميزش با آنها بركنار داشته مىشود و همين آميزش نابهجاست كه بسيارى از فلاسفه را از پا درآورده است.
در اين اثر، در عين اينكه فلسفه حريم خود را حفظ كرده و با علوم مختلط نمىشود، رابطه فلسفه و علم محفوظ مانده است، ولى رابطه فلسفه با طبیعیات و فلكيات قديم بهكلى قطع شده و در برخى موارد، از نظريات علمى جديد نيز استفاده شده است.
جلد چهارم كتاب، پس از شهادت استاد منتشر شده است؛ بدين ترتيب كه متن اين جلد(شامل مقالات دهم تا سيزدهم) به قلم علامه طباطبائى(ره) مقارن با نگارش ساير مقالات، نگارش يافته بود، ولى پاورقىهاى استاد به اتمام نرسيده بود و پس از شهادت ايشان همان مقدارى كه نگارش يافته بود، همراه با متن كتاب و نيز همراه با يادداشتهاى استاد بر مقالات مذكور به چاپ رسيد كه البته چون در طرح «مجموعه آثار» مجلداتى براى يادداشتهاى استاد در نظر گرفته شده است، يادداشتهاى مذكور در اين مجلد از مجموعه آثار آورده نشده است.
برخى از نقل قولهاى كتاب، نقل به مضمون بوده و عين كلام گوينده نيست؛ گر چه اكثر قريب به اتفاق آنها با متن اصلى مطابقت داده شده است.
مجلد هفتم، كه جلد سوم از بخش فلسفه و جلد اوّل از «فلسفه ابن سينا» مىباشد، مشتمل است بر درسهاى استاد از برخى آثار فلسفى ابن سينا، از جمله درسهايى از كتابهاى «اشارات»، «نجات» و «الهيات شفا».
مطالب بخش اوّل و قسمتى از بخش سوم(ترجمه و تعليقات دو فصل اوّل از مقاله اوّل الهيات شفا)، توسط استاد به رشته تحرير درآمده است. مباحث مقالات چهارم و پنجم و ششم الهيات شفا تقريرات خصوصى دكتر قندى از بيانات استاد بوده است كه از اتقان بيان خود استاد برخوردار نيست. ساير مطالب كتاب، مباحثى است كه پس از استخراج از نوار تنظيم شده است.
مباحث اين مجموعه نيز، خصوصا مباحثى كه به قلم استاد بوده است، مانند مباحث مجلّدات قبلى بخش فلسفه، مناسب متن درسى دانشپژوهان مىباشد.
مجلد هشتم، مقاله هشتم و نهم ابن سينا تحت عناوين «شناخت مبدأ اول براى همه وجود و شناخت صفات او» و «در صدور أشياء از تدبير اول و معاد به سوى او» مىباشد.
مجلد نهم و دهم كه مربوط به بخش فلسفه مىباشند، دربردارنده كتاب «شرح مبسوط منظومه» بوده كه در اصل، تقرير درسهاى منظومه حاج ملا هادى سبزوارى توسط استاد مىباشند.
در بين درسها، سؤالاتى از طرف حضار مطرح شده و استاد پاسخ گفتهاند كه اين پرسش و پاسخها در پاورقى كتاب قرار گرفتهاند و اكثر اين سؤالات مفيد و راهگشاست.
شرح مبسوط منظومه، خصوصياتى دارد كه از آن جمله است: ظهور برخورد فلسفه اسلامى و فلسفه غرب در برخى موضوعات، بعضى تقريرات نوين و ابتكارى و برخى نظريات ابداعى استاد كه براى اولين بار در فلسفه اسلامى مطرح مىشود و نيز شيوه بيان استاد كه آسان كننده مسائل معضل و نشان دهنده تسلط ايشان بر فلسفه مىباشد.
مجلد يازدهم كه جلد هفتم فلسفه است، به مباحث مربوط به «حركت»، از درسهاى اسفار استاد اختصاص دارد.
انتخاب اين مباحث، طبق ممشاى هميشگى استاد، بر معيار نياز زمان صورت گرفته و مقصود نهايى مقابله با ادعاهاى مادىگرايانه آن دوران بوده است. در عين حال، اين كتاب، به جهت تبيين يكى از مباحث مهم حكمت متعاليه توسط يكى از اساتيد مسلّم فن، يك گنجينه غنى به شمار مىآيد كه همواره مىتواند براى دانشپژوهان و محققين فلسفه اسلامى راهگشا باشد؛ بهويژه آنكه در طىّ اين دروس، بهمناسبت، از مباحث منطقى و فلسفى بىشمارى مانند اثبات نفس، اصل تضاد، اصل تناقض، معاد جسمانى، نفس كلى عالم، رابطه مادى و مجرد، خير و شر، كلى طبيعى، مقولات ارسطويى، كليات خمس و مانند آن سخن به ميان آمده است.
آنچه بر غناى اين مباحث افزوده، يكى، توجه خاص استاد به نظرات علامه طباطبايى و ديگرى، اشاره ايشان به نظرات خودشان مانند «تشكيك تبعى ماهيت» است. اين خصوصيات به همراه ويژگىهاى ديگر، مانند درجهبندى اهميت پارهاى از مباحث فلسفى توسط استاد در ضمن برخى جلسات، كتاب را به مجموعهاى ارزشمند مبدل ساخته است.
مجلد دوازدهم نيز مانند مجلد يازدهم، شامل درس اسفار استاد شهيد مرتضى مطهرى از سال 1354 تا 1357ش، است.
اين جلد حاوى هفتاد جلسه درس (از جلسه چهل و نهم تا جلسه صد و هجدهم) است كه مبحث زمان را در بر مىگيرد.
مباحث اين كتاب از فصل 30 مرحله 7 تا فصل 9 از مرحله 9، مبحث «قوه و فعل» كتاب اسفار را شامل مىشود.
در جلسات صد و ششم تا صد و هشتم؛ يعنى طى سه جلسه، استاد نگاهى دوباره به بحث حركت دارند كه در آن ضمن اشاره به بىنظمى در ترتيب مباحث كتاب اسفار و ترتيب صحيح مباحث باب حركت، مطالب اين باب را دستهبندى و كلاسه كردهاند.
در پايان كتاب، متن اسفار به همراه توضيحات استاد هنگام تدريس آمده است.
لازم به ذكر است كه تنظيم اوليه اين جلد از كتاب توسط حجتالاسلام آقاى صدرا هادىزاده (نوه استاد شهيد) انجام شده است.
مجلد سيزدهم كه آخرين جلد از بخش فلسفه مىباشد، شامل سه بخش زير است:
- «مقالات فلسفى» كه غير از مقالات «اصالت روح»، «قرآن و مسئله حيات»، «توحيد و تكامل» و «پرسشهاى فلسفى ابوريحان از بوعلى»، بقيه پس از شهادت استاد منتشر شده و مقاله «اصل تضاد در فلسفه اسلامى» تركيبى است از چند سخنرانى و يك مقاله استاد در اين زمينه. ساير مقالات، نوشتههايى نسبتا مدوّن از استاد مىباشد كه پس از شهادت ايشان از ميان يادداشتهايشان انتخاب شده است. البته همه مقالات اين بخش، فلسفى محض نيست؛ برخى از آنها جنبههاى ديگر نيز دارد.
- «مسئله شناخت»: مجموعه ده سخنرانى استاد درباره «مسئله شناخت» است كه در سال 1356ش، ايراد شده و پس از شهادت استاد، تنظيم و منتشر شده است. انتخاب موضوع «شناخت» توسط استاد بىجهت نبوده است؛ در آن زمان، تبليغات ماركسيستى باعث شده بود كه عدهاى از جوانان مسلمان، گرايشات ماركسيستى پيدا كنند و برخى يك مكتب التقاطى پديد آورده بودند كه باطن آن ماركسيسم و ظاهر آن اسلام بود و مسئله شناخت، از اولين مسائلى بود كه به آن مىپرداختند. از قضا اين سخنرانىهاى استاد تأثير زيادى بر آن جوّ مسموم داشته و تا حد زيادى تبليغات مذكور را خنثى نمود.
- «نقدى بر ماركسيسم» كه فراهمآمده از حدود چهل و پنج جلسه بحث درباره فلسفه ماركسيسم مىباشد، در سالهاى 1355 و 1356ش، در شهر قم و در يك جمع خصوصى از طلاب ايراد شده است. اين بحثها، شامل دو قسمت است:
الف) سيرى در فلسفه ماركسيسم كه بر اساس كتاب «ماركس و ماركسيسم»(نوشته آندره پىيتر)، انجام شده است. در اين قسمت، تنها آشنا شدن با ديدگاههاى فلسفه ماركسيسم مورد توجه قرار گرفته است؛ با اين حال، گاهى نيز به نقد و بررسى اجمالى نظريات ماركسيسم پرداخته شده است. در اين قسمت، سير بحث، مطابق فصلبندى كتاب «ماركس و ماركسيسم» پيش رفته است و البته همه بخشهاى فصول كتاب مذكور مورد بررسى قرار نگرفته، بلكه بخشهايى انتخاب شده است.
ب) مشتمل بر نقد و بررسى مسائل گوناگون ماركسيسم و بيان اختلاف نظرهاى اسلام و ماركسيسم درباره اين مسائل است.
اين كتاب، تنظيم شده تقريرات يكى از حاضرين در آن جلسات بوده، لذا در برخى موارد، عين كلام استاد نبوده و نارسا مىباشد؛ با اين حال، اين بخش، داراى نكات بديع فراوان و حاكى از دقت نظر و نكتهسنجى استاد در مسائل فلسفى است كه مىتوان آن را نوعى فلسفه تطبيقى دانست.
مجلد چهاردهم، اولين جلد از بخش تاريخ است كه دربردارنده كتاب «خدمات متقابل اسلام و ايران» مىباشد.
به باور نويسنده، ما مسلمانان ايرانى، به اسلام، به حكم اينكه مذهب ماست، ايمان و اعتقاد داريم و به ايران، به حكم اينكه ميهن ماست، مهر مىورزيم؛ ازاينرو، سخت علاقهمنديم كه مسائلى را كه از يك طرف با آنچه به آن ايمان و اعتقاد داريم و از طرف ديگر با آنچه به آن مهر مىورزيم پيوند دارد، روشن درك كنيم و تكليف خود را در آن مسائل بدانيم. وى، معتقد است كه عمده اين مسائل، در سه پرسش ذيل خلاصه مىشود:
- آيا تضاد و تناقضى ميان احساسات مذهبى و ملى ما وجود دارد؟
- وقتى اسلام به ايران وارد شد، چه تحولات و دگرگونىهايى در آن به وجود آورد؟ آن دگرگونىها در چه جهت بود؟ از ايران چه گرفت و به ايران چه داد؟ آيا ورود اسلام به ايران براى آن موهبت بود يا فاجعه؟
- سهم ايرانيان در راه نشر و بسط تمدن اسلامى چقدر و انگيزه ايرانى در اين خدمات چه بوده است؟
كتاب مذكور، مشتمل بر سه بخش زير است كه به ترتيب پاسخگوى سه پرسش فوق، شكل گرفته است:
- اسلام و مسئله مليت؛
- خدمات اسلام به ايران؛
- خدمات ايران به اسلام.
در ايران اسلامى، جرياناتى رخ داده كه برخى از آنها، دستآويزى براى برخى شده است كه آنها را بهعنوان يك مقاومت و عكس العمل مخالف روح ايرانى در برابر اسلام معرفى كنند؛ از قبيل نهضتهاى شعوبى، زبان فارسى، تصوف و حتى تشيع، همچنانكه برخى شخصيتها از قبيل فردوسى و شيخ اشراق، بهعنوان مظهرى از اين مقاومت معرفى شده و مىشوند. نويسنده، معتقد است كه مباحث اين كتاب، مىتواند پاسخگوى مفيدى به همه اين مسائل باشد.
مجلد پانزدهم كه جلد دوم از بخش تاريخ است، دربردارنده كتاب «فلسفه تاريخ» مىباشد.
اين كتاب، تنظيم شده بيش از شصت جلسه درس فلسفه تاريخ است كه در سالهاى 1356 و 1357ش، در منزل استاد تشكيل مىشده است.
در آن دوره، مسائل فلسفه تاريخ در ميان اهل فكر و دانشجويان و روشنفكران به شدت مطرح بود و عدهاى نيز گرايش ماركسيستى پيدا كرده بودند و جامعه و تاريخ را به شكل ماترياليستى و ماركسيستى تحليل مىكردند. استاد، اين درس را تشكيل دادند و در ابتدا برخى متون ماركسيستى مورد تجزيه و تحليل قرار مىگرفت و در هر جلسه يكى از حضار مبحثى را بهصورت كنفرانس عرضه مىكرد و استاد اظهار نظر نموده و مطالب لازم را بيان مىفرمودند. پس از آن، فلسفه تاريخ در قرآن مورد تحقيق واقع شده است.
كتاب، از شيوايى بيان- هرچند گفتارى- و غناى محتوا برخوردار است كه موضوعات بديعى در آن مورد بحث قرار گرفته و نظرات قابل توجهى ابراز شده است.
مجلد شانزدهم كه جلد اول از بخش سيره معصومين(ع) مىباشد، مشتمل است بر پنج كتاب:
- «سيرى در سيره نبوى»: داراى ديباچه، مقدمه و يك ضميمه مىباشد. ديباچه، شامل دو مقاله است تحت عنوان «دعوتهاى سه بعدى» و «موج اسلامى» كه در اصل مقدمههاى جلدهاى اول و دوم كتاب محمد(ص) خاتم پيامبران مىباشد كه مجموعه مقالاتى است از چند تن از نويسندگان اسلامى كه در سال 1346ش منتشر شده است.
- مقدمه، بحثى است كوتاه درباره اين فكر كه «ما قادر به پيروى از اولياى دين نيستيم» و استاد، قبل از ورود به بحث، «سيره نبوى» را مطرح كردهاند. عنوان اوليه اين بحث، «منابع شناخت از نظر اسلام» بوده است كه استاد پس از برشمردن چند منبع، سيره اولياى دين را بهعنوان يكى از منابع شناخت از نظر اسلام معرفى نموده و از آنجا وارد بحث «سيره نبوى» شدهاند.
- ضميمه را يك سخنرانى و ترجمه صد سخن از پيامبر اسلام(ص) تشكيل مىدهد. اين سخنرانى تاريخچهاى است از زندگانى رسول اكرم(ص) و نيز تحليل سخنانى چند از آن بزرگوار كه در سال 1348ش ايراد شده است و آن صد سخن، توضيحى دارد كه در همين بخش ذكر شده است.
- قسمت اصلى اين بخش، مجموع هشت سخنرانى استاد تحت عنوان «سيره نبوى» است كه در ايام فاطميه سال 1354ش ايراد شده است.
- «جاذبه و دافعه على(ع)»: مجموعهاى است از چهار سخنرانى كه در رمضان سال 1388ش، ايراد شده است. اين كتاب، مشتمل است بر يك مقدمه و دو بخش. در مقدمه، كلياتى درباره جذب و دفع بهطور عموم و جاذبه و دافعه انسانها بهطور خصوص بحث شده است.
- در بخش اول، جاذبه على(ع) كه همواره دلهايى را بهسوى خود كشيده و مىكشد و فلسفه، فايده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است.
- در بخش دوم، دافعه نيرومند آن حضرت كه چگونه عناصرى را به سختى طرد مىكرد و دور مىانداخت، توضيح و تشريح شده است. نويسنده، معتقد است همانگونه كه على(ع) داراى اين دو نيرو بوده، هر كس كه بخواهد در مكتب او پرورش يابد نيز بايد صاحب اين دو نيرو باشد.
- از آنجا كه به نظر نويسنده، دو نيرويى بودن به تنهايى كافى نيست كه معرّف مكتب على باشد، وى كوشش كرده است تا حد امكان نشان دهد كه جاذبه على(ع)، افرادى از چه طراز را جذب مىكرد و دافعه او چه سنخ افرادى را طرد مىنمود. در قسمت دافعه، به بحث درباره خوارج اكتفا شده است.
- «سيرى در نهجالبلاغة»: مجموع مقالات متسلسلى است كه در سالهاى1351 و 1352ش، در مجله گرامى «مكتب اسلام» منتشر شده است.
- كتاب، با مقدمه استاد در بيان نحوه آشنايى ايشان با «نهجالبلاغة» آغاز و مطالب، در هفت بخش، ارائه گرديده است. الهيات و ما وراء الطبيعه، سلوك و عبادت، حكومت و عدالت، اهل بيت(ع) و خلافت، موعظه و حكمت و دنيا و دنياپرستى، از جمله موضوعات مطرح شده در كتاب مىباشند.
- «مشكلات على(ع)»: حاوى تحليل عميقى است درباره مشكلات على(ع)، خصوصاً مشكل اساسى آن حضرت؛ يعنى خوارج كه حاصل سخنرانى استاد در رمضان 1390ش، مىباشد.
- مشكل نفاقى كه پس از كشته شدن عثمان به وجود آمد، اولين مشكلى است كه نويسنده، به آن اشاره كرده و معتقد است انعطافناپذيرى در اجراى عدالت، مشكل بعدى آن حضرت بوده است. به باور نويسنده، اين مشكل، از يكسو مربوط به روش آن حضرت و از طرفى حاصل تغييرى بود كه مسلمين پيدا كرده بودند؛ بعد از پيامبر(ص)، سالها بود كه جامعه اسلامى عادت كرده بود به امتياز دادن به افراد متنفّذ و على(ع) مردى بود انعطافناپذير كه حاضر نبود سر مويى از عدالت منحرف شود.
- ايشان، صراحت و صداقت در سياست را مشكل سوم و خوارج را اساسىترين معزل خلافت آن حضرت دانسته و به توضيح آنها پرداخته است. وى، سه خصيصه براى خوارج ذكر كرده است كه عبارتند از: شجاعت و فداكارى زياد، عبادت بسيار(همان چيزى كه ديگران را زياد به شك و شبهه مىانداخت كه على(ع) مىفرمود: غير از من كسى ديگر جرأت نمىكرد اينها را بكشد) و جهالت و نادانى زياد.
- «صلح امام حسن(ع)»: شامل دو سخنرانى تحت همين عنوان مىباشد. اين كتاب، در دو بخش ارائه گرديده است:
الف) كلياتى در مسئله جنگ و صلح از نظر فقه اسلام كه پس از تحليل رابطه پيامبر(ص) و امام على(ع) با موضوع صلح، موارد جهاد در فقه شيعه را مورد بررسى قرار داده است. قتال اهل بغى، صلح در فقه شيعه و صلح حديبيه، از موضوعات ديگر مطرح شده در اين بخش است.
ب) شرايط زمان امام حسن(ع) و تفاوت آن با شرايط زمان امام حسين(ع) كه پس از بيان تفاوتها، عوامل دخيل در قيام امام حسين(ع)، بررسى شده و با شرايط زمان امام حسن(ع) مقايسه گرديده است.
نظر به اينكه سير تاريخى در اين مجموعه و مجلدات بعدى بخش «سيره معصومين(ع)» حفظ شده است، اين بخش مىتواند گذشته از دارا بودن نكات بديع و انديشههاى ناب، تا حدودى تحليل تاريخ اسلام در دوره معصومين(ع) نيز باشد و از اين نظر نيز براى محققين، دانشجويان و همه ارادتمندان پيامبر(ص) و ائمه(ع) مفيد واقع شود.
مجلد هفدهم، شامل دو جلد كتاب «حماسه حسينى» مىباشد كه در دو بخش سخنرانىها و يادداشتها ارائه شده است. نويسنده، پس از توضيح واژه «حماسه»، از نهضت حسينى با عنوان حماسهاى مقدس و عامل شخصيت يافتن جامعه اسلامى ياد كرده و ضمن اشاره به تحريفهايى كه در واقعه تاريخى كربلا صورت گرفته، به تشريح ماهيت قيام حسينى پرداخته است. در ادامه، عنصر تبليغ و امر به معروف و نهى از منكر در نهضت حسينى مورد تحليل و بررسى قرار گرفته است.
مجلد هجدهم كه جلد سوم از بخش سيره معصومين(ع) است، شامل دو كتاب زير مىباشد:
- «سيرى در سيره ائمه(ع)» كه از يك مقدمه و هشت فصل به ترتيب زير تشكيل شده است:
- مقدمه، يادداشتى است از استاد تحت عنوان «مقايسه روش امام حسين(ع) با ساير ائمه(ع)».
- فصل اول، بحث كوتاهى است درباره امام چهارم(ع) كه استاد در ادامه سخنرانى «خرافه سيزده» كه در سال 1349ش، شده است، به تناسب زمان ايراد نمودهاند.
- فصل دوم را يك سخنرانى تحت عنوان «امام صادق(ع)» تشكيل مىدهد كه در تاريخ 1381ق، ايراد شده است.
- فصل سوم، بحثى است با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله خلافت» كه به تشريح اوضاع سياسى و اجتماعى آن امام پرداخته است.
- فصل چهارم، عبارت است از يك سخنرانى با عنوان «امام موسى بن جعفر(ع)» كه پس از بيان آثار زندانى شدن به جرم آزادگى، قانون تضاد و تصادم را مورد بررسى قرار داده است.
- فصل پنجم، متن يك سخنرانى تحت عنوان «موجبات شهادت امام موسى كاظم(ع)» كه ضمن بررسى تأثير مقتضيات زمان در شكل مبارزه، علت دستگيرى امام(ع) مورد تحليل و بررسى قرار گرفته است. در ادامه، جريان بشر حافى و امام(ع) تعريف شده است.
- فصل ششم، مشتمل بر بحثى پيرامون «مسئله ولايتعهدى امام رضا(ع)» است كه پس از بررسى رفتار عباسيان با علويان، نقلهاى تاريخى مختلف، از جمله نظر شيخ مفيد و صدوق پيرامون مسئله ولايتعهدى امام رضا(ع) مورد تحليل قرار گرفته است.
- فصل هفتم، بحثى است با عنوان «سخنى درباره امام حسن عسکری(ع)» كه استاد در ادامه يكى از سخنرانىهاى «سيره نبوى»، در سال 1354ش، ايراد فرمودهاند. در اين بخش، پس از تعريف عدالت و پاسخ به اين سؤال كه آيا عدالتخواهى فطرى است يا نه، ديدگاههاى مختلف، از جمله نظر افرادى چون: نيچه، ماكياولى و برتراند راسل، مورد تحليل و بررسى قرار گرفته است.
- آخرين فصل را دو سخنرانى درباره حضرت مهدى(ع) با عناوين «عدل كلى» و «مهدى موعود» تشكيل مىدهد كه در سال1349ش، ايراد شدهاند. مهدويت در قرآن و احاديث نبوى، قيام مختار و اعتقاد به مهدويت، قيام «نفس زكيّه» و اعتقاد به مهدويت، نيرنگ منصور عباسى، اعتقاد به مهدويت در جهان تسنن و ماهيت قيام مهدى موعود(عج) از جمله موضوعات مطرح شده در اين بخش مىباشند.
- از ابتداى جلد شانزدهم تا پايان اين بخش، نظر به اينكه ترتيب تاريخى در آن حفظ شده است، مىتواند بهعنوان تحليل گوشههايى از تاريخ صدر اسلام مورد مطالعه قرار گيرد؛ گر چه كتاب بعدى نيز در بعضى قسمتها مىتواند اين نقش را ايفا كند.
- «داستان راستان» كه دربردارنده حكايتها و داستانهايى شيرين و حكمتآميز است، چون شامل سيره معصومين(ع) و ساير راستان و نيكان مىباشد، در اين مجلد قرار گرفته است.
- اين كتاب كه در سال 1344ش، از سوى كميسيون ملى يونسكو در ايران برنده جايزه يونسكو گرديد، يكى ديگر از شاهكارهاى استاد به شمار مىرود و نشانى از ذو فنون بودن ايشان در خود دارد. بر خلاف تصور برخى، اين كتاب، مخصوص نوجوانان و جوانان نيست، بلكه براى تمامى سنين و اقشار، سودمند و فرحزاست و خواننده را با سيره معصومين(ع) و اولياى خدا آشنا مىسازد.
مجلد نوزدهم كه جلد اول از بخش «فقه و حقوق» را تشكيل مىدهد، مشتمل بر چهار كتاب است:
- «نظام حقوق زن در اسلام» كه با يك مقدمه و پيشگفتار آغاز شده و مطالب، در يازده بخش، ارائه گرديده است.
- مقدمه، به اين نكته اشاره دارد كه «نظام حقوق و تكاليف خانوادگى»، از جمله مسائل مهمى است كه اقتضا مىكند دقيقتر از گذشته، مورد ارزيابى قرار گيرد.
- نويسنده، در پيشگفتار، پس از اشاره به مشكل جهانى روابط خانوادگى، به انتقاد از كسانى پرداخته است كه مىپندارند مسائل مربوط به روابط خانوادگى، از مسائلى است كه در ميان اروپاييان حل شده و اين ما هستيم كه بايد از آنها تقليد و پيروى كنيم.
- در بخش اول، پس از پاسخ دادن به اين سؤال كه آيا خواستگارى مرد از زن، اهانت به اوست يا نه، اين نكته مطرح شده كه غريزه مرد داراى طلب و نياز بوده و غريزه زن، مقتضى جلوه و ناز است. نويسنده، معتقد است كه مرد، خريدار وصال زن بوده، نه رقبه او و رسم خواستگارى، يك تدبير ظريف و عاقلانه براى حفظ حيثيت و احترام زن مىباشد.
- بخش دوم، بحث ازدواج موقت را مطرح كرده و نويسنده، از بين سه مسئله رهبانيت موقت، كمونيسم جنسى و ازدواج موقت، به دنبال نشان دادن بهترين و صحيحترين راه براى حل مشكل دوره بلوغ و بحران جنسى براى جوان امروز مىباشد. در اين بخش، نظريه راسل پيرامون ازدواج موقت، مورد بررسى قرار گرفته است.
- بخش سوم، استقلال زن در انتخاب سرنوشت را ستوده و از شوهر دادن قبل از تولد و نكاح «شِغار» كه عبارت است از معاوضه دختران يا خواهران انتقاد كرده است.
- بخش چهارم، مسئله اسلام و تجدد زندگى را مطرح كرده است. نويسنده، اين توهم را كه هر تغييرى در اوضاع اجتماعى غرب، از تكامل و پيشرفت سرچشمه گرفته است، از گمراهكنندهترين افكارى مىداند كه دامنگير مردم امروز شده است.
- بخش پنجم، مقام انسانى زن از نظر قرآن، بخش ششم، مبانى طبيعى حقوق خانوادگى و بخش هفتم، تفاوتهاى زن و مرد را مورد بررسى قرار داده است.
- بخش هشتم، پس از بيان تاريخچه مهريه، به اين سؤال پاسخ داده است كه آيا مهريه و نفقه، يادگار عهد مملوك بودن زن است يا خير؟
- مسئله ارث، در بخش نهم، طلاق، در بخش دهم و تعدد زوجات، در آخرين بخش، مورد بررسى قرار گرفته است.
- «مسئله حجاب» با دو مقدمه انجمن اسلامى پزشکان در تعريف از كتاب و مقدمه نويسنده، در بيان پرسشهايى كه كتاب در پى پاسخگويى به آنهاست، آغاز شده و مطالب، در پنج بخش، ارائه شده است.
- نويسنده، معتقد است كه ريشه بيشتر انحرافات دينى و اخلاقى نسل جوان را بايد در لابهلاى افكار و عقايد آنان جستوجو كرد.
- هدف ايشان، از طرح «مسئله حجاب»، اين است كه احساس مىكردند گذشته از انحرافات عملى فراوانى كه در زمينه حجاب به وجود آمده، اين مسئله و ساير مسائل مربوط به زن، وسيلهاى شده است در دست كسانى كه از اين پايگاه، عليه اسلام، جار و جنجال تبليغاتى راه بيندازند.
- آيا اسلام طرفدار پردهنشينى زن است، همچنانكه لغت «حجاب» بر اين معنى دلالت مىكند، يا اينكه زن در حضور مرد بيگانه بدن خود را بپوشاند، بدون آنكه مجبور باشد از اجتماع كنارهگيرى كند؟ و در صورت دوم، حدود پوشش چقدر است؟ آيا در اسلام مسئلهاى به نام «حريم عفاف» وجود دارد يا نه؛ يعنى آيا در اسلام، مسئله سومى كه نه پردهنشينى و محبوسيّت و نه اختلاط باشد، وجود دارد يا خير؟ و به عبارت ديگر آيا اسلام، طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است يا نه؟ اينها پرسشهايى است كه اين كتاب، بدانها پاسخ گفته است.
- در دو كتاب فوق، وضع و موقعيت زن، وظايف، حقوق و نقش او در زندگى بررسى و منطق اسلام در اين مسائل روشن شده است.
- پس از پيروزى انقلاب، استاد، شروع به نگارش مقدمه جديدى براى كتاب «مسئله حجاب» با توجه به فضاى جديد حاكم بر كشور و دنياى اسلام نمودند. اين مقدمه به اتمام نرسيده و استاد به شهادت رسيدند. اين مقدمه كه ناقص مىباشد، در ابتداى اين كتاب قرار گرفته است.
- نكته مهم درباره اين دو كتاب، تأثير شگرفى است كه بر جوّ فاسد و مسموم قبل از انقلاب در كشور گذاشته و بعد از انقلاب نيز در آشنا ساختن افكار با منطق اسلام در اين مسائل و خنثى كردن تبليغات گذشته تأثير بسزايى داشته است.
- «پاسخهاى استاد به نقدهايى بر كتاب مسئله حجاب»، مشتمل است بر نقدهاى يكى از فضلا بر كتاب مسئله حجاب و پاسخهاى استاد به آن نقدها.
- در هر نقد و پاسخى، ابتدا متن كتاب مسئله حجاب با ذكر صفحه آن مطابق با همين مجلد از «مجموعه آثار»، سپس نقد آن متن با حروف ريزتر و به دنبال آن پاسخ استاد با حروف سياه و عرض كمتر ذكر گرديده است.
- مطالعه اين كتاب، علاوه بر اينكه تا حدى روش فقهى استاد را آشكار مىسازد، نشان مىدهد كه چگونه استاد از يكسو با تز استعمارى «اسلام منهاى روحانيت» مبارزه مىكند و از سوى ديگر با جمود و تحجّر درمىآويزد.
- پاسخهاى استاد در اين كتاب، شامل نكات بديع و ناب فقهى است كه خصوصاً براى اهل فن، مغتنم است و نكته جالب توجه در آنها، شباهتى است كه ميان اين پاسخها و آراى فقهى امام خمينى(ره)، حتى از نظر لحن سخن، مشاهده مىشود.
- «اخلاق جنسى» نيز در اصل مقالاتى بوده است كه در حدود سال 1353ش، در مجله «مكتب اسلام» به چاپ مىرسيده و بعداً بهصورت كتاب درآمده است و در واقع تطبيقى است ميان اخلاق جنسى در اسلام و جهان غرب.
- همه مطالب اين مجلد، در اطراف حقوق و مسائل مربوط به زن بوده و از اين جهت داراى امتياز مىباشد.
مجلد بيستم كه جلد دوم از بخش فقه و حقوق را تشكيل مىدهد، مشتمل بر فصلهاى زير است:
فصل اول را جلد سوم كتاب «كليات علوم اسلامى» تشكيل مىدهد كه داراى دو بخش «اصول فقه» و «فقه» مىباشد و در اصل، بخشى از جزوههاى درسى استاد است.
فصل دوم، مقالهاى است تحت عنوان «الهامى از شيخ الطائفه». اين مقاله، تدوين و تفصيل يافته سخنرانى استاد است در كنگره هزاره شيخ طوسى كه در سال 1349ش، برگزار شد.
فصل سوم، مقالهاى است با عنوان «مزايا و خدمات مرحوم آیتالله بروجردى» كه در سال 1340ش، پس از فوت آن مرحوم، توسط استاد نگارش يافته است.
فصل چهارم را يك سخنرانى استاد تحت عنوان «اصل اجتهاد در اسلام»، تشكيل مىدهد كه در كتاب «ده گفتار» به چاپ رسيده است.
فصل پنجم، مشتمل است بر يك سخنرانى در موضوع «امر به معروف و نهى از منكر» كه در سال 1339ش، ايراد شد.
فصل ششم را مباحث «جهاد» تشكيل مىدهد. اين مباحث، حاصل چهار جلسه سخنرانى استاد در سال 1350ش، است.
فصل هفتم، مباحثى درباره «مسئله ربا و بانك» است كه در سال 1354ش، در سلسله جلساتى كه در انجمن اسلامى پزشکان برقرار بوده ايراد شده است. در آن جلسات، قبل از استاد، به ترتيب، آقايان مهندس اكبر طاهرى، مهندس بازرگان و شهيد دكتر بهشتى در اين موضوع سخن گفتهاند، لذا استاد، ضمن بيانات خود، اشاراتى به نظريات آنها دارد.
فصل هشتم، مباحثى است درباره «مسئله بيمه». اين مباحث، مجموع سخنرانىهايى است كه در سال 1352ش، در انجمن اسلامى پزشکان انجام شده است.
فصل آخر را كتاب «نظرى به نظام اقتصادى اسلام» تشكيل مىدهد. اين كتاب، مشتمل بر يادداشتهاى استاد تحت همين عنوان است.
مجلد بيست و يكم كه جلد سوم از بخش فقه و حقوق مىباشد، مشتمل است بر دو جلد كتاب «اسلام و نيازهاى زمان» و دو سخنرانى استاد در اين زمينه. كتاب، در سه بخش زير تنظيم شده است:
بخش اول و دوم، شامل دو جلد كتاب «اسلام و نيازهاى زمان» است. اين كتاب، مجموعهاى است از يك مقدمه كوتاه به قلم استاد تحت عنوان «اسلام و مقتضيات زمان» و 26 سخنرانى ايشان تحت همين عنوان در سالهاى 1345 و 1351ش.
«تك سخنرانىها»، آخرين بخش اين مجلد است كه مشتمل بر دو سخنرانى ايشان تحت عنوان «اسلام و نيازهاى جهان امروز» و «قوانين اسلام در مقايسه با توسعه و تحول دنياى جديد» مىباشد.
اين كتاب، همچون دو مجلد قبلى، تا حد زيادى حاكى از روش فقهى استاد است و قرابت آن را با نظرات امام خمينى(ره) نشان مىدهد.
مجلد بيست و دوم كه جلد اول از بخش اخلاق و عرفان مىباشد، مشتمل بر چهار كتاب زير است:
- «حكمت عملى» كه قسمتى از مباحث استاد در كتاب «كليات علوم اسلامى» است.
- علم اخلاق يا فلسفه اخلاق، در پى پاسخ دادن به اين پرسش است كه انسان، بايد چه رفتارى را پيشه كند كه فضيلت و بايسته است؟ حكما و فلاسفه، به اين پرسش، پاسخهاى مختلف دادهاند كه گرچه اين پاسخها مختلف است، ولى غالباً متضاد و متناقض نيستند؛ يعنى غالباً هر كدام از اين مكتبها، به گوشهاى از آنچه انسان بايد پيشه كند توجه كردهاند.
- سعى نويسنده، در اين كتاب، بيان نظريات صاحبنظران علم اخلاق در پاسخ به اين پرسش است؛ ازاينرو، به بررسى نظريات افرادى چون افلاطون، ارسطو، كلبيون، شكاكان، اپيكوريان، رواقيون و همچنين نظريات جديد، پرداخته است.
- «حكمتها و اندرزها» كه مجموعهاى است مشتمل بر مقالاتى كوتاه از استاد در سالهاى 1339ش تا 1341ش، براى يك برنامه عمومى آشنايى با فرهنگ اسلامى كه به صورت گفتار و خطابه نوشته شده است.
- نويسنده، در اين كتاب، مباحثى چون خداشناسى، اركان سعادت بشر، محاسبه نفس، ظلم به نفس، سادهزيستى و پرهيز از تكلف، خصوصيات حق از نظر على(ع)، مرگ از نظر مردان خدا، موجبات كاهش تأثير تعليمات دين و... را مطرح كرده است.
- مطالعه اين بخش، در آشنايى با راه و رسم صحيح زندگى، درك درست از مفاهيم اسلامى و تهذيب و پالايش نفس، تأثير خواهد داشت و براى عارف و عامى سودمند و فرحزاست.
- «فلسفه اخلاق»، مشتمل بر سيزده سخنرانى است كه در دو قسمت تنظيم شده است:
- الف) بخش اعظم مباحث را تشكيل داده و مشتمل بر بحثهاى مسجد ارك تهران است كه طى ده جلسه در سال 1351ش، ايراد شده است. در اين مبحث، علاوه بر فلسفه اخلاق، درباره اخلاق اسلامى نيز بحث شده است.
- فعل طبيعى و فعل اخلاقى، اخلاق اسلامى، خودشناسى، بحرانهاى معنوى و اخلاقى در عصر حاظر و نظريههاى زيبايى، وجدانى و... از جمله مباحث مطرح شده در اين بخش است.
- ب) سه سخنرانى استاد با عنوان «معيار فعل اخلاقى»(كه نظريات افلاطون، كانت و ديگر فلاسفه در آن مطرح شده است)، «اخلاق كمونيستى»(كه مكتب اخلاقى راسل در آن بحث شده است) و «مسئله خودى در اخلاق»(كه به دنبال پاسخ به اين سؤال است كه چرا بشر نياز به روش اخلاقى و تربيتى دارد؟).
- «تعليم و تربيت در اسلام» كه مشتمل بر دو بخش است:
- الف) سخنرانىهايى كه در جمع دبيران تعليمات دينى ايراد شده است و دربردارنده مباحثى همچون پرورش عقل، تربيت عقلانى انسان، پرورش استعدادها، مسئله عادت، بررسى نظريه نسبيت اخلاق، پيوند عبادت با برنامههاى تربيتى، كرامت نفس در قرآن و حديث و... مىباشد.
- ب) بحثهايى كه در انجمن اسلامى پزشکان تحت عنوان «تربيت اسلامى» صورت گرفته است. در اين مباحث، امورى چون پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانى، تاريخچه تعقل از نظر مسلمين، عوامل تربيت تقويت اراده، عبادت، محبت، حس حقيقتجويى، مراقبه و محاسبه، تفكر، محبت اولياء، ازدواج، جهاد و كار، مورد بررسى و تحليل قرار گرفته است.
اين مجلد، علاوه بر بحثهاى نظرى درباره اخلاق، به اخلاق اسلامى نيز پرداخته است و طبعاً مىتواند در اصلاح و تهذيب نفوس مؤثر واقع شود.
مجلد بيست و سوم كه جلد دوم از بخش اخلاق و عرفان مىباشد، مشتمل بر پنج كتاب است كه بيشتر آنها جنبه عرفانى دارند:
- «عرفان»: قسمتى از مجموعه كليات علوم اسلامى است كه دربردارنده ده درس مىباشد. برخى از موضوعات مطرح شده در اين كتاب عبارتد از:
- الف) عرفان و تصوف: در آن، از جنبه فرهنگى عرفان وارد بحث شده است؛ يعنى نويسنده، به عرفان بهعنوان يك علم و يك شاخه از شاخههاى فرهنگ اسلامى نظر داشته است، نه بهعنوان يك روش و طريقه كه فرقهاى اجتماعى پيرو آن هستند.
- ب) عرفان نظرى: در آن، به تفسير هستى پرداخته و درباره خدا، جهان و انسان بحث مىنمايد. نويسنده، معتقد است كه عرفان در اين بخش، خود، مانند فلسفه الهى در مقام تفسير و توضيح هستى است و همچنانكه فلسفه الهى براى خود، موضوع، مبادى و مسائل معرفى مىكند، عرفان نيز موضوع، مسائل و مبادى معرفى كرده است.
- ج) مايههاى عرفان اسلامى و تاريخچه آن: نويسنده، معتقد است كه براى شناخت هر علمى، توجه به تاريخ آن علم و تحولات مربوط به آن، آشنايى با شخصيتهايى كه حامل و وارث آن علم يا مبتكر در آن علم بودهاند و همچنين آشنايى با كتب اساسى آن علم، لازم و ضرورى است. وى، در دروس آخر، به اين مسائل پرداخته است.
- «انسان كامل»: مجموع سيزده جلسه سخنرانى استاد مىباشد كه در آن، انسان كامل از نظر مكاتب مختلف از جمله مكتب عرفان مورد بررسى قرار گرفته است.
- «عرفان حافظ»: مشتمل بر پنج جلسه كنفرانس استاد بوده و بُعد عرفانى شخصيت حافظ را تا حد زيادى نمايان ساخته است.
- «آزادى معنوى»: پانزده سخنرانى استاد است كه موضوع همه آنها را مسائل معنوى تشكيل داده است. اين كتاب، علاوه بر آنكه بعد معنوى شخصيت ايشان را آشكار مىسازد، در تهذيب و تخلق نفوس به اخلاق اسلامى مفيد و راهنماست.
- دو گفتار از كتاب «ده گفتار»، تحت عنوان «تقوا» و پنج گفتار از كتاب «بيست گفتار» با عناوين «احترام حقوق و تحقير دنيا»، «شدايد و گرفتارىها»، «فوايد و آثار ايمان»، «عقل و دل» و «دعا».
مجلد بيست و چهارم كه جلد اول از بخش اجتماعى - سياسى را تشكيل مىدهد، مشتمل بر هفت كتاب است:
- «نهضتهاى اسلامى در صد ساله اخير»: ضمن بيان فرق بين اصلاح و خدمت، جنبشهاى اصلاحى در تاريخ اسلام، بهويژه جنبشهاى قرن اخير را مورد بررسى و مطالعه قرار داده است.
- «آينده انقلاب اسلامى ايران»: مجموعهاى است از سخنرانىها و مصاحبههاى استاد. در اين كتاب، مسائل مورد نياز انقلاب- همچنانكه روش آن شهيد بود- پيشاپيش مورد بررسى و تحقيق عالمانه قرار گرفته است.
- مطالب اين دو كتاب، حاكى از دقت نظر و عمق بينش نويسنده در مسائل اجتماعى و سياسى است و نشان مىدهد كه ايشان، علاوه بر فلسفه، فقه و ديگر رشتههاى معارف اسلامى، در شناخت جريانهاى اجتماعى و سياسى دنياى اسلام نيز يد طولايى داشته است و به همين جهت آفات نهضت اسلامى را كه ممكن است گريبانگير انقلاب اسلامى شود، پيشاپيش گوشزد كرده است.
- «قيام و انقلاب مهدى(عج) از ديدگاه فلسفه تاريخ»: بررسى يك ايده اسلامى از ديدگاه فلسفه تاريخ است كه اشارهاى نيز به فلسفه تاريخ از ديدگاه قرآن و معارف اسلامى مىباشد.
- «شهيد»: تفصيل يافته يك سخنرانى است در مورد موقعيت و ويژگىهاى شهيد كه گذشته از غناى محتواى آن، از آنجا كه نويسنده، خود، به شهادت رسيده است، طبعاً اثرى مضاعف بر خواننده خواهد داشت.
- «مشكل اساسى در سازمان روحانيت»: در صدد پاسخ به اين پرسشها است: چرا در گذشته، حوزههاى علميه و روحانيت از لحاظ رشتههاى مختلف علوم، متنوع بوده، ولى در دورههاى اخير، تدريجاً به محدوديت گراييده است؟ چرا افراد بىكار و مزاحم در محيط مقدس روحانيت زياد است؟ چرا برنامههاى تحصيلى حوزه مطابق احتياجات، تنظيم نمىشود؟ و...
- «رهبرى نسل جوان»: به بررسى موضوع رهبريت جامعه، بهويژه رهبرى نسل جوان پرداخته است.
- «روابط بينالملل اسلامى»: نويسنده، در پى آن است تا رابطه فرد مسلمان با غير مسلمان و يا رابطه جامعه اسلامى با جامعه غير اسلامى را مشخص كند.
مجلد بيست و پنجم كه جلد دوم از بخش اجتماعى - سياسى مىباشد، مشتمل بر شانزده بخش است:
- مقاله «الغدير و وحدت اسلامى»: ابتدا مفهوم و حدود وحدت اسلامى را بررسى كرده و سپس نقش كتاب «الغدير» و مؤلف آن را توضيح داده است.
- «حج»: در دو بخش و هر بخش در چند درس، به بررسى نقش حج در وحدت و تفاهم مسلمانان و فايده و لزوم درس اخلاق براى مسافران حج پرداخته است.
- «نهضت آزادىبخش اسلام»: متن دو سخنرانى تحت همين عنوان مىباشد. نقطه شروع دعوت اسلام، دعوتِ مركّب از آزادى و بندگى، شعارهاى آزادى در آيات و روايات، سخن ملائكه درباره انسان و دو مشخّصه آزادىبخشى اسلام، از جمله مباحث مطرح شده در اين كتاب است.
- «نجات و آزادى بشر»: پس از تعريف آزادى، اشتباه دنياى امروز (كه مىخواهد آزادىهاى اجتماعى را تأمين كند، ولى اسارت معنوى ايجاد مىكند) را معرفى كرده است.
- «غدير و خطرى كه مسلمين را از داخل تهديد مىكرد»: متن يك سخنرانى است كه در سال 1347ش، ايراد شده است. از جمله مباحث مطرح شده در اين كتاب، مىتوان به نظريه اغفال شدن مسلمين در جريان سقيفه، فرق اتمام و اكمال، ترديد اكابر اصحاب على(ع) در جنگ با نفاق و مشكلات اميرالمؤمنين(ع) اشاره كرد.
- «مسئله نفاق»: پس از تعريف منافق، به بررسى مسئله نفاق پرداخته است. چهار بخش اخير، در كتاب «پانزده گفتار» به چاپ رسيده است.
- «عدالت از نظر على(ع)»: به بررسى عدالت از ديدگاه امام على(ع) پرداخته است.
- «تفاوتهاى بهجا و تفاوتهاى بىجا»: به تعريف مساوات حقيقى و بررسى جامعه بىطبقه اسلامى پرداخته است. دو بخش اخير، در كتاب «بيست گفتار» به چاپ رسيده است.
- «نقش دين در تحولات تاريخى»: ضمن پرداختن به ماهيت تضادها و جنگها، ريشه جنگ از نظر قرآن را مورد بررسى قرار داده است.
- «نقش حادثه كربلا در تحول تاريخ اسلام»: نويسنده، پس از تشريح وظيفه پيامبر(ص) و امام(ع)، خطر نفاق در جريانهاى فكرى و انقلابها را بررسى كرده و نهضت امام حسين(ع) را نقطه عطفى در تاريخ اسلام دانسته است.
- «خطابه و منبر»: مشتمل بر دو سخنرانى تحت همين عنوان است كه در سال 1380ق، ايراد شده و در كتاب «ده گفتار» منتشر گرديده است. پيوند خطابه با اسلام، تأثير اسلام در تحول و تكامل خطابه، خطابه در متن دين و خطابههاى حسينى، از جمله مباحث اين كتاب است.
- «لزوم تعظيم شعائر اسلامى»: عنوان دو گفتار است كه در سال 1350ش، ايراد شده و ضمن پرداختن به مسئله نامگذارى كودكان، به بحث درباره شعارهاى اسلامى از جمله شعار توابين پرداخته است.
- «دفاع از 13»: بخشى از يك سخنرانى است كه به بررسى ريشه تفكر نحوست عدد سيزده و نقد آن پرداخته است.
- «احياى تفكر اسلامى»: از چهار سخنرانى با عناوين «اقبال و احياى فكر دينى»، «تفكر ديروز و امروز مسلمين درباره ميزان تأثير عمل در سعادت انسان»، «تفكر زنده و تفكر مرده»، «تفكر اسلامى درباره زهد و ترك دنيا» تشكيل شده است.
- «احياى فكر دينى»: فرضيه اهل سنت مبنى بر ظهور يك مجدد دين در طول هر صد سال را مورد نقد و بررسى قرار داده است.
- «تكامل اجتماعى انسان در تاريخ(نبرد حق و باطل)»: پس از بررسى مفهوم تكامل اجتماعى و بيان فرق تكامل با پيشرفت، آينده بشر از ديدگاههاى مختلف، از جمله ماركسيسم، اگزيستانسياليسم و اسلام را مورد بحث قرار داده است.
بخشهاى نهم، دهم، دوازدهم و سيزدهم مانند بخشهاى سوم تا ششم در كتاب «پانزده گفتار» درج گرديده است.
مجلد بيست و ششم كه جلد اول از بخش تفسير است، مشتمل بر تفسير قرآن كريم بوده و شامل جلد اول تا پنجم مجموعه آشنايى با قرآن مىباشد. اين مجلد، با مقدمهاى تحت عنوان «شناخت قرآن» آغاز شده است و دربردارنده تفسير سوره حمد و قسمتهايى از سورههاى بقره، انفال، توبه، نور، زخرف، دخان، جاثيه، فتح و قمر است.
مجلد بيست و هفتم: اين جلد از مجموعه آثار، جلد دوم از بخش تفسير استاد است كه مشتمل بر تفسير سورههاى الرحمن، واقعه، حديد، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحريم، ملك، قلم، حاقه، معارج، نوح و جن است.
جلسات تفسير اين سورهها جلساتى هفتگى بوده كه در منطقه قلهك تهران در منازل افراد مختلف برقرار بوده است و حضار را عموم مردم تشكيل مىدادهاند.
در اين تفسير، مطالب و نكات بكر و تازه و عميق بسيار است. ايشان با بيان روشن و روان مطالب ارزندهاى بيان كرده است.
مطالب اين شماره (جلد 27 از مجموعه آثار) شامل مجلدات 6 تا 9 آشنايى با قرآن است.
در اين جلد نيز همانند جلد قبل، ابتدا آياتى از سور مذكور ذكر شده، بعد به تفسير آن پرداخته مىشود.
استاد در تفسير، از روايات معصومين نيز كمك گرفته است (ص 39، 58، 91، 284 و 394).
وى در ذيل آيات، يك يا چند موضوع از همان آيات را اخذ كرده و برجسته نموده و به تفسير و توضيح آن پرداخته است.
استاد در تفسير آيات، از آيات ديگر سور بهوفور كمك گرفته است (ص 27، 29، 30، 31 و...).
در تفسير آيات، استاد از اشعار نيز استمداد طلبيده است (ص 37، 146، 164 و 167).
چون اين تفسير از روى سخنرانى استاد از روى نوار كاست پياده شده؛ لذا مىبينيم در خيلى از جاها از تفسير خبرى نيست و بستگى به مسائل آن زمان و مناسبتها، به موضوعات ديگر پرداخته شده است (ص 39 و 138).
معمولا در ابتداى هر بخش از تفسير، خلاصهاى از تفسير جلسه قبل يادآورى شده است.
استاد در بسيارى از جاها مسائل اخلاقى و فلسفى را داخل در بحث تفسير مىكنند (ص 43، 56 و 354).
ايشان در تفسيرشان از اقوال ديگر مفسرين، فلاسفه و عرفا نيز استفاده كرده است (ص 97 و 457).
استاد در لابهلاى تفسير از داستانها نيز استفاده كرده است (ص 333 و 493).
متأسفانه گاه پيش آمده كه بخشى از سخنان استاد بر روى نوار ضبط نشده، لذا تفسير در بعضى از جاها ناقص مانده است (ص 468).
مجلد بيست و هشتم: جلد سوم و پايانى از بخش تفسير قرآن، شامل تفسير سورههاى مزمل تا توحيد است.
مطالب اين شماره (جلد 28 از مجموعه آثار)، شامل مجلدات 10 تا 14 آشنايى با قرآن است.
استاد در اين جلد همچون دو جلد قبل، با بيانى روان و روشن تفسير خود را در قالب جلسات هفتگى كه در منطقه قلهك تهران در منازل افراد مختلف و مسجد الجواد تهران بوده است، ارائه نموده است.
خصوصيات اين جلد، مانند خصوصيات جلد قبل است.
مجلد بيست و نهم: اين مجلد از مجموعه آثار استاد شهيد مرتضى مطهرى، به «جلد اول از بخش متفرقات» معروف است.
اين مجلد شامل پنج بخش است: بخش اول را كتاب گفتارهايى در اخلاق اسلامى تشكيل مىدهد كه درباره چهار موضوع اخلاقى؛ يعنى توكل، رضا و تسليم، صبر و طول امل بحث كرده و حاصل پنج جلسه بحث و انتقاد انجمن اسلامى پزشکان در سال 1347ش، است.
بخش دوم كتاب به انسانشناسى قرآن مىپردازد كه شامل دوازده جلسه سخنرانى آن استاد درباره خداشناسى، جهانشناسى و انسانشناسى قرآن در يك مجمع علاقهمند به معارف اسلامى در زمستان سال 1380 و بهار 1381ش، است.
بخش سوم اين كتاب را هدف زندگى تشكيل مىدهد كه مشتمل بر پنج جلسه صحبت استاد شهيد در جمع حدود ده تن از شاگران خود در سال 1351 است. در اين جلسات برخى از مباحث جهانبينى اسلامى مورد بحث قرار گرفته است؛ بهطورىكه اين بحثها مانند بخش قبلى مىتواند شرح و توضيح برخى از مباحث مجموعه مقدمهاى بر جهانبينى اسلامى واقع شود.
بخش چهارم كتاب به زن و مسائل قضايى و سياسى مربوط است. اين بخش شامل پنج جلسه بحث و انتقاد انجمن اسلامى پزشکان در اواخر سال 1345 و اوايل سال 1346ش، است. در اين بخش درباره زن و چهار مسئله شهادت، قضاوت، افتاء و سياست بحث شده و به سؤالاتى كه معمولا در اين موضوعات مطرح است، پاسخ داده شده است.
آخرين بخش اين مجموعه را كتاب «خاتميت» تشكيل مىدهد كه مشتمل بر ده جلسه سخنرانى آن استاد در حدود سال 1347ش، در حسينيه ارشاد است.
در اين بخش، به مباحث خاتميت در قرآن و حديث، علم و عقل جانشين نبوت تبليغى، فلسفه ختم نبوت تشريعى، اركان خاتميت، صفات علماى جانشين انبياء غير مشرع و... پرداخته شده است.
جلد سىام مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى كه ضمناً جلد دوم از بخش «متفرقه» اين مجموعه مىباشد، شامل ده بخش است. بخش اول خود شامل يك گفتار و يك مقاله از كتاب امدادهاى غيبى در زندگى بشر به اين شرح است: گفتار «رشد اسلامى» اصلاح شده و تفصيل يافته يك سخنرانى است كه حدود سال 1350ش در حسينيه اصفهانيها در آبادان ايراد شده و در زمان حيات استاد شهيد منتشر گرديده است، و مقاله «فيلم محلل» در بهمن سال 1350ش در انتقاد از يك فيلم مغرضانه كه در همان ايام نمايش داده مىشد در روزنامه كيهان منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت. بخش دوم اين كتاب شامل هفت گفتار از كتاب بيست گفتار است كه مانند ساير گفتارهاى اين كتاب در فاصله سالهاى 1335 تا 1341ش در راديو ايران ايراد شده و شامل نكات دقيق اعتقادى و اجتماعى است.در بخش سوم اين مجلد از «مجموعه آثار» گفتار «فريضه علم» از كتاب ده گفتار آورده شده كه در تاريخ 29/ 10/ 1340ش در انجمن ماهانه دينى ايراد گرديده است.«جستجوى حقيقت» گفتارى است از كتاب پانزده گفتار كه بخش چهارم اين كتاب را تشكيل مىدهد و در سال 1348ش برابر با 22 محرم 1389ق در حسينيه ارشاد ايراد شده است.بخش پنجم مشتمل بر كتاب پنج مقاله آن استاد شهيد با عناوين: «دين و مذهب»، «احتجاجات قرآن»، «نقدى بر ترجمه قرآن مجيد به اهتمام آقاى ابوالقاسم پاينده»، «نماز»، «اسلام برتر است». كتاب «گفتگوى چهارجانبه» بخش ششم اين مجلد از مجموعه آثار است كه شامل متن بياناتِ به ترتيب مرحوم دكتر على شريعتى، آيتاللَّه سيد على خامنهاى، مرحوم استاد فخرالدين حجازى و استاد شهيد آيتاللَّه مطهرى در مجلسى است كه حدود سال 1355ش در تهران برگزار شده است. مطالبى كه در اين محفل مطرح شده به خوبى فضاى فكرى و فرهنگى جامعه خصوصاً طبقه دانشجويان و روشنفكران آن زمان يعنى سالهاى نزديك به انقلاب اسلامى را نشان مىدهد و خواننده محترم را به آن سالها باز مىگرداند و در آن فضا قرار مىدهد. بخش هفتم اين كتاب را نامه تاريخى استاد مطهرى به امام خمينى(ره) تشكيل مىدهد. اين نامه كه از اسناد گرانبهاى انقلاب اسلامى است در سال 1356ش، زمانى كه امام(ره) در نجف اقامت داشتند، نوشته شده و وضع فرهنگى و سياسى نهضت اسلامى را در سالهاى نزديك به پيروزى به خوبى تصوير مىكند.خدا در زندگى انسان بخش هشتم جلد سىام مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى و شامل شش سخنرانى آن شهيد در اين موضوع در يكى از مساجد تهران در سال 1354ش است. اين مباحث كه در ايام فاطميه ايراد شده، در واقع توحيد عملى را تشريح كرده و شامل نكات دقيق و جالب توجهى است و براى عارف و عامى سودمند و فرحزاست.بخش نهم را خدا در انديشه انسان تشكيل مىدهد كه مشتمل بر پنج سخنرانى از آن متفكر شهيد است كه در مسجد حضرت ابوالفضل و مسجد صاحبالزمان(عج) تهران در سال 1354ش ايراد شده است.بردگى در اسلام بخش دهم اين مجلد از مجموعه آثار است كه مشتمل بر پنج سخنرانى و پرسش و پاسخ استاد شهيد آيتاللَّه مرتضى مطهرى در جلسات بحث و انتقاد انجمن اسلامى پزشکان در بهار و تابستان سال 1346ش است.بخش يازدهم و آخرين بخش اين كتاب را مباحث رساله «جهاد اسلامى و آزادى عقيده» تشكيل مىدهد كه تنظيم شده سه جلسه بحث و انتقاد درباره جهاد اسلامى توسط آن شهيد در انجمن اسلامى پزشکان در بهار و تابستان سال 1350ش است و در آن برخى موضوعات مرتبط با آزادى بيان مانند كتب ضلال، تفتيش عقايد و آزادى منتقد و مخالف در اظهارنظر نيز مورد بحث قرار گرفته است كه شامل نكات بديعى است.
وضعيت كتاب
در اكثر مجلدات، فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آيات، روايات، اشعار، اسامى اشخاص، كتب و نشريات، مذاهب، مكاتب فلسفى و گروههاى فكرى مذكور در كتب، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى كلمات و عبارات متن اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمات و متن كتب.