عکبری، عبدالله بن حسین
نام | عکبری، عبدالله بن حسین |
---|---|
نام های دیگر | ابوالبقا النحوی الرازی
عکبری، عبدالله بن الحسین نحوی، ابوالبقاء عکبری، محبالدین ابوالبقاء عبدالله بن الحسین |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 616 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | اعراب القراءات الشواذ
اللباب فی علل البناء و الاعراب المشوف المعلم فی ترتیب الاصلاح علی حروف المعجم املاء من به الرحمن من وجوه الاعراب و القراءات فی جمیع القرآن |
کد مؤلف | AUTHORCODE16357AUTHORCODE |
ولادت
اَبوالْبَقاءِ عُكْبَرى، محبالدين عبدالله بن حسين بن عبدالله، نحوى و فقيه حنبلى. خاندانش از عُكْبَرا (شهرى كوچك در نزديكى بغداد) برخاستند، اما خود در سال 538ق در بغداد به دنيا آمد و در همانجا پرورش يافت. از اينرو وى را در نسبت به باب الاَزَج (از محلات بغداد) اَزَجى نيز خواندهاند.
کسب علم و دانش
در كودكى به علت ابتلا به ابله از بينايى محروم شد. با اين حال، از همان اوان جوانى به كسب علوم مختلف پرداخت. ادب عربى و نحو را از ابومحمد ابن خشّاب و ابوالبركات ابن نجاح، لغت را نزد ابن عصار، قرائات را از ابوالحسن بطائحى و فقه را نزد ابوحكيم نهروانى حنبلى و ابويعلى صغير فراگرفت و از ابن بطّى، ابوزرعه مقدسى، ابن هيبره وزير و ابوبكر ابن نقور حديث شنيد و در تمامى اين علوم تبحر يافت.
وى علاوه بر نحو، لغت، فقه و قرائات قرآن، در علم فرائض، حساب، جبر و مقابله و ادبيات نيز صاحب اطلاع بود، تا آنجا كه ابن جوزى مشكلات خود را در ادبيات بر او عرضه مىكرد. ابوالفرج ابن حنبلى، ابوالبقاء را در تمامى اين علوم امام مىخواند. گويند كه او در 9 علم نظر مىداد. آوازه شهرتش در زمان حيات، از مرزها گذشت و از اقطار مختلف سرزمينهاى اسلامى، طالبان براى فراگيرى علم به سوى او مىشتافتند. ياقوت او را استاد و پيشواى عصر مىخواند و ابن نجار، ضمن اشاره به ملازمت طولانى خود با او، تصريح مىكند كه بسيارى از تأليفاتش را نزد او قرائت كرده است. از ديگر كسانى كه نزد او علوم مختلف چون فقه، ادب و حديث فراگرفتند، مىتوان ابن ابى الجيش، ابن دبيثى، پياءالدين مقدسى، جمالالدين ابن صيرفى و ابوالفرج ابن حنبلى را نام برد. او همچنين مدتى معيد ابوالفرج ابن جوزى در مدرسه باب الازج بود.
ابوالقاء فقيهى حنبلى مذهب بود. زمانى تدريس در مدرسه نظاميه بغداد را به او پيشنهاد كردند، اما از آنجا كه پيروى مذهب شافعى از شروط تدريس بود، حاضر نشد مذهبش را رها كند و آن مقام را بپذيرد. صفدى علاوه بر فنون ياد شده، به شاعرى ابوالبقاء نيز اشاره دارد، اما آنچه در غالب منابع به عنوان شعر از وى نقل شده، 3 بيت در مدح وزير ناصر بن مهدى علوى است. اين ابيات خالى از هرگونه احساس شاعرانه است، اما ابن رجب 12 بيت از 2 غزل وى را آورده كه از روح لطيف و قريحه تواناى سراينده حكايت دارد.
ابوالبقاء به سبب نابينايى، در قرائت متون نيازمند كمك شاگردانش بود، لذا به كنايه او را «تلميذ تلامذته» (شاگرد شاگردانش) خواندهاند، چنانكه حتى بسيارى از كتب ادب را از زبان همسر خود شنيده بود. او در تأليف، داراى روشى خاص بود، بدينگونه كه هرگاه اراده تصنيف مىكرد، همه كتابهايى را كه در آن زمينه نگارش يافته بود، گرد مىآورد و پس از استماع اين كتابها، آنچه را كه به حافظه سپرده شده بود، املا مىكرد.
چنانكه گذشت، ابوالبقاء در زمينه علوم مختلف از چنان تبحرى برخوردار بود كه او را عالم بىنظير روزگارش مىخواندند. با اين حال، آنچه باعث اشتهار او گرديد، تسلط وى بر علم نحو بود. موضوع كثيرى از تأليفات او را مباحث مربوط به نحو تشكيل مىدهد و حتى در آنجا كه به شرح ابيات و بيان قرائات قرآن و حديث مىپردازد، به بيان اعراب الفاظ اهتمام دارد.
با وجود رواج آثار متعدد ابوالبقاء، در مورد مذهب نحوى او بين محققان معاصر تشتت بسيارى ديده مىشود. ديدگاه او در كتابهايش بيشتر به مكتب بصره گرايش دارد. وى به تقويت و تبيين آراء علماى اين مكتب پرداخته است و حجم بسيارى از تأليفاتش را بيان، شرح و تلخيص آراءِ كسانى چون سيبويه، ابوعلى فارسى و ابن جنى تشكيل مىدهد. لذا عموماً او را عالمى بصرى مىخوانند، ليكن معاصرانى كه قائل بر وجود مكتب بغداد هستند و علمايى چون ابوعلى فارسى، ابن جنى، ابن سراج و زمخشرى را با بغدادى مذهب مىدانند، او را نيز به اعتبار عناوين آثارش و همچنين تأييد برخى آراء كوفيان، پيرو مكتب بغداد مىدانند، اما امر غريبتر وجود كتابى در شرح ديوان متنبى منسوب به ابوالبقاء است كه شارح در مواضع مختلف آن، به صراحت خود را از كوفيان مىشمرد و همين امر سبب گرديده است تا برخى ابوالبقاء را بدون توجه به ديگر آثارش، پيرو مكتب كوفى بنامند.
آثار
ابوالبقاء داراى تصانيف متعدد در علوم مختلف است و بخش وسيعى از شرح احوالش را در منابع، اسامى تأليفات وى تشكيل مىدهد. برخى از آثار وى عبارت است از:
- اعراب الحديث النبوى. اين اثر از كتابهاى نادرى است كه در زمينه اعراب احاديث نوشته شده و در نوع #:خود كمنظير است.
- املاء ماممنّ به الرحمن. از اين كتاب با عنوانهاى اعراب القرآن، التبيان فى اعراب القرآن و عناوين #:ديگرى با همين مضمون ياد شده است. كتاب در بيان اعراب الفاظ قرآن و وجوه مختلف قرائات نوشته شده است.
- التبييان فى شرح الديوان، در شرح ديوان متنبى.
- التبيين عن مذاهب النحوّيين، تلخيصى است از الانصاف ابن انبارى.
- شرح لاميه العرب يا اعراب لاميه الشنفرى.
- شرح ما فى المقامات الحريرية من الالفاظ اللغوية
- اللباب فى شرح علل البناء و الاعراب.
- مسأله فى قول النبى(ص): انّما يرحم الله من عباده الرحماء.
- مسائل خلافية فى النحو.
- مسائل نحو مفردة.
- المَشوف المعلَم فى ترتيب اصلاح المنطق على حروف المعجم.
- اعراب الشواذّ من القراءات يا اعراب القراءات الشواذّ.
- بحث فى بعض الصحابة و سؤالين و جوابهما.
- التلقين، در نحو.
- شرح الايضاح و تكملته.
- شرح الحماسه لأبى تمّام
- شرح خطب ابن نباته
- شرح لاميه العجم
- شرح اللمع ابن جنى يا المتبع فى شرح اللمع
- عَدُّ الآى.
- المحصّل فى شرح المفصّل زمخشرى
- الموجز فى ايضاح الشعر الملغز
وفات
وى در سال 616ق از دنيا رفت.
منابع مقاله
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى ج5 ص216.