إعتاب الكتاب
نام کتاب | إعتاب الکتاب |
---|---|
نامهای دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | اشتر، صالح (محقق)
ابنابار، محمد بن عبدالله (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | CT 203 /ع4الف14 |
موضوع | نویسندگان اسلامی - سرگذشت نامه
کشورهای اسلامی - سرگذشت نامه |
ناشر | دار الأوزاعي |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1406 هـ.ق یا 1986 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11792AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى کتاب
اعتاب الکتاب کتابى است به زبان عربى نوشته ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ابىبكر قضاعى، معروف به ابن ابّار متوفاى 658ق. و موضوع آن سرگذشت منشيان و دبيرانى است كه در روزگاران گذشته مورد خشم و بىمهرى حاكمان قرار گرفته، سپس عفو شده و به مناصب خود بازگشته بودند.
اين کتاب در حدود سالهاى 638تا 646ق. نگارش يافته و مؤلف آن را به ابويحيى؛ وليعهد پادشاه تونس؛ امير ابوزكريا يحيى از اميران آل ابى حفص، كه بر شمال افريقا حكم مىراند، تقديم داشته است.
از محتواى کتاب مىتوان به انگيزه مؤلف از نگارش کتاب دست يافت. مؤلف پس از آنكه در اثر ارتكاب خطايى مورد خشم و غضب سلطان قرار گرفت، تلاش نمود با نگارش اين کتاب و يادآورى حلم و بردبارى برخى سلاطين در برابر لغزشهاى كاتبان خويش و بخشودگى ايشان از سوى سلاطين، سلطان را به ناديده گرفتن خطاى خويش ترغيب و تشويق كند.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمهاى به قلم محقق، آقاى صالح الاشتر، مقدمهاى به قلم مؤلف و شرح حال هفتاد و پنج تن از كاتبان و يك خاتمه است.
گزارش محتوا
در اين کتاب زندگينامه مختصر 75 تن از منشيان و دبيران و سرزمينهاى اسلامى فراهم آمده است. گفتهاند كه مؤلف آن را در مدت 3 روز املاء كرد. از آنجا كه رهايى از مشكلى كه نويسنده خود بدان دچار شده بود، محور اصلى موضوع کتاب است، وى در شرح حال افراد قسمتهايى را كه ارتباط با موضوع مورد نظر ندارد، مسكوت مىگذارد.
شرح حالهاى ارائه شده در اين کتاب از نقطه نظر بلندى و كوتاهى، مختلف است.
شرح حالهاى موجود به دو بخش قابل تقسيم است:
بخش اول شرح حال كاتبان و منشيانى كه در شرق اسلامى مىزيستهاند.
بخش دوم شرح حال كاتبان و منشيانى كه در مغرب اسلامى (شمال افريقا و اندلس) روزگار مىگذراندهاند. هر چند اين تقسيمبندى به نحو دقيق در همه جا مراعات نمىگردد؛ به عنوان مثال ما شاهد شرح حال امثال داود قيروانى و عبدالله بن محمد زجالى اندلسى در بخش مشرق اسلامى هستيم؛ در حالى كه اين دو از شخصيتهاى مغرب اسلامى هستند، چنانكه در قسمت معرفى شخصيتهاى مغرب اسلامى نيز شاهد معرفى شخصيتى چون صلاحالدين يوسف ابن ايوب هستيم.
ناگفته نماند كه ترتيب بيان شرح حال افراد، ترتيب زمانى است، از اين رو شرح حال افراد مشرق اسلامى با كاتبان عثمان ابن عفان آغاز و با معرفى كاتبان امويان و عباسيان، يكى پس از ديگرى، ادامه مىيابد و بخش معرفى شخصيتهاى مغرب اسلامى نيز با معرفى عبدالرحمن الناصر، قبل از كاتبان حاجب منصور آغاز و با معرفى كاتبان بعد از وى ادامه مىيابد.
روش مؤلف در نگارش شرح حال افراد بدين گونه است كه وى ابتدا حاكمانى را كه كاتب و منشى مورد نظر در خدمت ايشان به امر کتابت اشتغال داشته معرفى مىكند و در ادامه به معرفى حاكمى كه كاتب مورد نظر در اثر لغزشى كه از وى سرزده مورد غضب او قرار گرفته معرفى مىنمايد. سپس به بيان داستان نحوه رهايى كاتب از خشم حاكم و به دست آوردن خشنودى وى پرداخته و راه و روشهايى را كه هر كاتبى مىتواند به وسيله آن به مقصود خود دست يافته، جايگاه خود را بازيابد، به خواننده معرفى مىكند. اين روشها عبارتند از: ارسال نامه يا قصيدهاى به سلطان مورد نظر كه در آن از گناه خويش پوزش خواسته و ندامت و پشيمانى خويش را اعلام دارد تا بلكه مورد عفو و بخشش سلطان قرار گيرد.
برخى افرادى كه در اين کتاب از آنها نام برده شده، عبارتند از:
مروان بن حكم، زياد بن ابى سفيان، خالد بن برمك، اميه بن زيد، فضل بن ربيع، داود قيروانى، على بن هيثم، ميمون بن ابراهيم، فضل بن مروان، ابراهيم بن عباس صولى، عمرو بن بحر جاحظ، ابوجهم كاتب، حسن بن رجاء، ابوجعفر بغدادى، عيسى بن فطيس، ابوالربيع بن سالم و.....
لازم به ذكر است كه نويسنده در معرفى افراد، از ذكر تاريخ ولادت و وفات ايشان فروگذار نموده است.
اهميت اين کتاب بيشتر از آن جهت است كه ابن ابّار در تدوين آن به بيش از 30 ماخذ شرقى و غربى اسلامى استناد كرده است كه بعضى از آن منابع مانند کتاب الاخبار المنثوره تأليف ابوبكر صولى، اخبار الدولة العامريّة تأليف ابوحيّان و طبقات خلفاء الاندلس تأليف سكن بن ابراهيم كاتب امروز ديگر در دست نيست.
وضعيت کتاب
کتاب حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقىهاى محقق و فهرستهاى ذيل مىباشد:
فهرست اعلام، شهرها و جاىها، اشعار، قافيهها، کتابها و رسالههايى كه مؤلف در متن کتاب از آنها نام برده است، منابع و مآخذ و فهرست موضوعات و تراجم.
منابع مقاله
1- لسانى فشاركى، محمد على، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص619.(ابن ابّار)
2- مقدمه محقق.
3- متن کتاب.