الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي

    از ویکی‌نور
    الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبي
    نام کتاب الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبي
    نام های دیگر کتاب تفسير ثعلبى

    التفسير الكبير

    پدیدآورندگان ساعدی، نظیر (مراجعه)

    ابن عاشور، ابی‌محمد (محقق)

    ثعلبی، احمد بن محمد (نويسنده)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏94‎‏ ‎‏/‎‏ث‎‏7‎‏ک‎‏5
    موضوع تفاسیر - قرن 5ق.

    تفاسیر اهل سنت - قرن 5ق.

    ناشر دار إحياء التراث العربي
    مکان نشر بیروت - لبنان
    سال نشر 1422 هـ.ق یا 2002 م
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE2030AUTOMATIONCODE


    الكشف و البيان معروف به «تفسير ثعلبى» تأليف ابواسحاق احمد بن محمد ثعلبى نيشابورى (متوفى 427ق)، از تفاسير مأثور به شمار مى‌آيد و برخى نيز به سبب آن‌كه مباحثى نظرى و علمى را دربر دارد آن را از تفاسير عقلى دانسته‌اند. اين تفسير به زبان عربى در چندين مجلد بوده است و هم اكنون به‌طور كامل تمام مجلدات آن در دسترس نمى‌باشد.

    ثعلبى قرآن را بر اساس آنچه از پيشينيان به او رسيده تفسير كرده و به مباحث گوناگون پرداخته است. وى در مقدمه تصريح به اين دارد كه تفسير او عصاره حدوداً يكصد كتاب و نقل اقوال شفاهى سيصد تن از مشايخ اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است. بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و قرائات، علل و احتجاجات، عربيت و لغات، اعراب و موازنات، تفسير و تأويلات، معانى و جهات، غوامض و مشكلات، احكام و فقهيات، حكم و اشارات، فضائل و كرامات و اخبار و متعلقات. وى آنها را بدون باب‌بندى مطرح كرده، نام آن را «الكشف و البيان عن تفسير القرآن» نهاده است.

    و نيز در مقدمه، مفسران قرآن را به چند دسته تقسيم مى‌نمايد: 1-فرقه اهل بدعت و اهواء. 2-دسته‌اى كه نيكو نوشتند اما اقوال و بدعت‌هاى باطل را با بيانات پيشينيان صالح مخلوط كردند. 3-دسته‌اى كه به نقل روايت بسنده كرده و درايت و نقد را پيشه نكرده‌اند. 4-دسته‌اى كه اسناد روايات را حذف كرده و از كتب و دفاتر نقل كرده‌اند، بدين‌جهت تأليفاتشان بر اساس حافظه و ذهنيات آنهاست و گفتار صحيح و غيرصحيح و متقن و واهى را بهم آميخته است. 5-دسته‌اى كه خوب و متقن نوشته‌اند اما با نقل كثرت طرق و روايات، تأليفات را پرحجم كرده‌اند. 6-عده‌اى نيز تفسير را از احكام و بيان حلال و حرام، حل مشكلات تفسيرى و رد بر اهل شبهه، مجزا كرده‌اند و به اين امور نپرداخته‌اند. ثعلبى هيچكدام از اينها را كامل نمى‌داند و به همين جهت اقدام به تأليف تفسير نمود.

    وى هنگام تفسير آيات به تفصيل به مسائل نحو و ادب مى‌پردازد، كه گستردگى دانش او را در اين زمينه مى‌رساند؛ به عنوان نمونه، در تفسير آيه 90 سوره بقره «بئسما اشتروا به...» به‌طور گسترده درباره واژه‌هاى «نعم» و «بئس» سخن مى‌گويد و عميقاً درباره آنها بحث و ريشه‌يابى مى‌نمايد.

    مفردات آيات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و صرف مورد بررسى قرار مى‌دهد و در روشن‌تر ساختن معانى آنها به شعر عربى استناد مى‌كند. در تفسير سوره 117 بقره از لفظ «ينعق» تحليل دقيقى ارائه داده، صرف وجود مختلف آن را بيان مى‌دارد.

    يكى ديگر از جلوه‌هاى اين تفسير پرداختن به مباحث فقهى است، در مورد آيات احكام، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مى‌سازد، اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جميع اطراف مسئله را بررسى مى‌كند، چنانچه گاه از حوصله تفسير بيرون است؛ به عنوان نمونه در آيه 11 سوره نساء بحث ارث، سهم‌ها و طبقات مختلف آن را مطرح مى‌نمايد، و نيز در مباحثى از قبيل: «نكاح متعه» «كبائر»، «لمس نساء»،«تيمم» به تفصيل سخن مى‌گويد.

    پرداختن ثعلبى به قصص قرآن را مى‌توان دليل علاقه زياد او به اين امور دانست و شاهد آن كتابى است كه در قصص انبيا تأليف كرده است. به همين جهت اسرائيليات بدون عنايت به درست يا نادرست بودن آنها، به‌رغم شگفتى و غيرمنطقى بودن در اين تفسير ذكر شده است و دانشوران علم حديث را نظر بر آن است كه در حديث، ثعلبى دستى توانا نداشته است و اسرائيليات به اين سبب در تفسير او راه يافته است. اما شايد راه يافتن اسرائيليات به تفسير او از اين باب باشد كه ايشان هم مانند محدثان پيشين عمل كرده است. نكوهش برخى اهل سنت از او نيز شايد از باب توجه او به روايات خاصه و نقل رواياتى از آنها در فضائل اهل بيت(ع) باشد، كه مورد پسند عامه نبوده است و اين نيز سبب شده كه اين تفسير به زيور طبع آراسته نگردد.

    از نمونه‌هاى اسرائيليات مى‌توان به موارد ذيل اشاره داشت: در سوره كهف آيه 10، مطرح كردن مسائلى از قبيل اسامى اصحاب كهف، عدد، سبب خروج، كلب آنها و... و نيز آيه 94 سوره كهف، درباره يأجوج و مأجوج و آيه 27 سوره مريم.

    ثعلبى از نقل روايات موضوعه در فضائل سوره‌هاى قرآن نيز خوددارى نكرد و در تفسير او اين‌گونه فضائل هم به چشم مى‌خورد.

    ايشان در نقل روايات، اسانيد آنها را حذف نموده و برخى از اين جهت بر او نقد كرده‌اند اما در ابتداى كتاب، اسانيد خود را از علماى پيشين و هم‌عصر خود كه تفسير را از آنها نقل مى‌كند، ذكر مى‌نمايد؛ بدين‌جهت لابلاى بحث‌ها آن را بازگو نمى‌كند.

    وى ابتدا الفاظ غريب و مشكل قرائات و باب‌هايى در فضل قرآن و اهل آن بيان و سپس تفسير آيات را آغاز مى‌كند.

    روش كلى ثعلبى در مطرح كردن مباحث را مى‌توان به اين ترتيب بيان كرد كه ابتداى هر سوره، اطلاعات كلى از قبيل نام، مكى و مدنى بودن و تعداد آيات آن را ارائه مى‌دهد. سپس به فضل سوره‌ها با استفاده از روايات وارده از پيامبر(ص) و صحابه و تابعين مى‌پردازد. بعد از آن آيات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نيز مسائل بيانى آنها، بحث را پى‌گيرى مى‌كند.

    نسخه شناسى

    نسخه حاضر در 10 جلد با تحقيق ابومحمد بن عاشور و مراجعه و تصحيح نظير الساعدي توسط انتشارات دار إحياء التراث العربي بيروت به عنوان چاپ اول در سال 1422ق و 2002م، چاپ و عرضه گرديد.

    در پاورقى اين نسخه به آدرس آيات و روايات و مطالب منقول و معناى بعضى لغات پرداخته شده است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. تفسير و مفسران، آیت‌الله معرفت، ج2، ص188.
    3. التفسير و المفسرون، محمدحسین ذهبى، انتشارات دار إحياء التراث العربي، بيروت، ج1، ص227.
    4. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، ج1، ص743 و 825، به كوشش بهاء‌ الدين خرمشاهى.

    پیوندها

    مطالعه کتاب الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبي در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور