صحیفه حج
نام کتاب | صحیفه حج |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران (نويسنده)
خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DSR 1574/5 /ح3 ص3 |
موضوع | حج - مقالهها و خطابهها
خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - - نظریه درباره حج خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره حج |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1382 هـ.ش |
کد اتوماسیون | 3833 |
معرفى اجمالى
«صحيفه حج»، مجموعهاى است از سخنرانىها و پيامهاى امام خمينى(ره) و مقام معظم رهبری پيرامون مناسك سياسى - عبادى حج كه به زبان فارسى و در سال 1382ش، منتشر شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است.
سخنرانىها و پيامها، بر اساس ترتيب تاريخى، تنظيم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به اين نكته اشاره شده است كه پيروزىانقلاب اسلامى، در پرتو انديشههاى تابناك امامخمينى(ره)، حج را نيز همچون ساير معارف و احكام اسلامى، در جايگاه واقعى خويش نشاند و سيماى راستين و محتواى غنى آن را نماياند. امّا هنوز راهى دراز در پيش است، تا فلسفه و ابعاد و آثار و بركات حجّ، شناخته و شناسانده شود و مؤمن حجّگزار با آگاهى و شعور دينى، بر آن مواقف كريمه و مشاعر عظيمه، كه محلّ هبوط ملائكة اللّه و توقّف انبيا و اوليا بود، گام بگذارد و لذا در راستاى تحقق اين هدف بزرگ، بعثه مقام معظّم رهبرى با الهام از انديشههاى والا و ماندگار امام راحل و بهرهگيرى از رهنمودهاى ارزشمند مقام معظم رهبرى، با تأسيس معاونت آموزش و پژوهش، تلاش مىكند فصل جديدى فرا راه انديشمندان مسلمان و علاقهمندان به فرهنگ حجّ و زائران و راهيان حرمين شريفين بگشايد [۱].
جلد اول، دربردارنده مجموعه 99 عنوان سخنرانى و پيام از امام خمينى(ره) مىباشد كه بدون تبويب و فصلبندى خاصى و بر اساس تاريخ صدور، از بهمن 1349ش، تا 29 تير 1367ش، تنظيم شده است.
در اولين سخنرانى كه در نجف اشرف و خطاب به زائران بيتالله الحرام، بهمناسبت برگزارى مراسم حج صادر شده است، موضوع اصلى، هشدار به مسلمين جهان در مورد فلسطين و افشاى جنايتهاى رژيم شاه، مىباشد [۲].
در اين پيام، به ضرورت چارهانديشى مسلمانان براى مقابله با استعمار و اهميت اجتماع آنان در مناسك حج، به اين منظور اشاره شده است. در اين پيام آمده است: «اكنون كه بهواسطه سستى و سهلانگارى ملتهاى اسلامى، چنگال خبيث استعمار تا اعماق سرزمينهاى بزرگ ملت قرآن فرو رفته و تمام ثروت و مخازن بزرگ ما در قشر ملى بودن به كام آنان فرومىريزد، فرهنگ مسموم استعمار تا اعماق قصبات و دهات ممالك اسلامى رخنه كرده، فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بيگانگان و مُسْتَعمِرين درمىآورد و هر روز با نغمه تازه با اسامى فريبنده جوانان ما را منحرف مىكند، بر شما ملت عزيز اسلام كه براى اداى مناسك حج در اين سرزمين وحى اجتماع كردهايد لازم است از فرصت استفاده كرده، به فكر چاره باشيد، براى حل مسائل مشكله مسلمين تبادل نظر و تفاهم كنيد» [۳].
امام، خاطرنشان مىكنند كه بر دانشمندانى كه در اين اجتماع شركت مىكنند، لازم است براى بيدارى ملتها بيانيههاى مستدلى با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحى بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و نيز در كشورهاى خود پس از مراجعت، نشر دهند و در آن بيانيهها از سران كشورهاى اسلامى بخواهند كه اهداف اسلام را نصب عين خود قرار داده اختلافات را كنار گذاشته براى خلاصى از چنگال استعمار چاره بينديشند [۴].
ايشان سپس به انتقاد از انقلاب سفيد شاه پرداخته و چنين اظهار مىكنند كه: «اين انقلاب ننگين و خونينِ به اصطلاح سفيد، كه در يك روز با تانك و مسلسل پانزده هزار مسلمان را - آنطوركه معروف است - از پاى درآورد، روزگار ملت را سياهتر ساخت. زندگى دهقانان و زارعين اسير را بيشتر تباه كرد. اكنون در بسيارى از شهرستانها و اكثر روستاها درمانگاه، دكتر و دارو وجود ندارد. از مدرسه، حمام و آب آشاميدنى سالم خبرى نيست و - بهحسب اعتراف بعضى از مطبوعات - در بعضى از دهات، كودكان معصوم را از گرسنگى به چرا مىبرند، ولى دستگاه جبار صدها ميليون تومان از سرمايه اين مملكت را صرف جشنهاى ننگين مىكند؛ جشن تولد اين و آن، جشن بيست و پنجمين سال سلطنت، جشن تاجگذارى و از همه مصيبتها بالاتر جشن منحوس 2500 ساله شاهنشاهى، كه خدا مىداند چه مصيبت و سيهروزى براى مردم و چه وسيله اخاذى و غارتگرى براى عمال استعمار به بار آورده است. بودجه هنگفت و سرسامآورى كه در اين امر مبتذل صرف مىشود اگر براى سير كردن شكمهاى گرسنه و تأمين زندگى سيهروزها خرج مىشد، تا اندازهاى از مصيبتهاى ما مىكاست، ليكن استفادهجويى و خودكامگى نمىگذارد كه اينها به فكر ملت باشند. دستگاه جبار، با پول ملت مسلمان، براى شاهانى كه در هر عصر ملتها را در زير چكمههاى نظامى خود خرد كردهاند، شاهانى كه هميشه با مذاهب حقه دشمنى داشتند، شاهانى كه دشمن سرسخت اسلام بوده و نامه مبارك حضرت رسول(ص) را پاره كردند، شاهانى كه نمونه آنان در عصر حاضر پيش چشم همه است، جشن مىگيرد و چراغانى مىكند. دنيا بداند كه اين جشنها و عياشىها مربوط به ملت شريف و مسلمان ايران نيست و دايركننده و شركتكننده اين جشنها خائن به اسلام و ملت ايران مىباشند» [۵].
در پيام ديگرى كه در 15 شهريور 1360ش، در جماران و بهمناسبت فرا رسيدن ايام حج، صادر گريده، امام به تبيين فلسفه و اسرار حج پرداخته است. ايشان معتقد است كه فريضه حج در بين فرايض الهى، از ويژگىهاى خاصى برخوردار است و شايد جنبههاى سياسى و اجتماعى آن بر جنبههاى ديگرش غلبه داشته باشد؛ باآنكه جنبه عبادىاش نيز ويژگى خاصى دارد [۶].
ايشان به مسلمانان متعهد كه در اين مجمع عمومى و سازمان الهى با لغو امتيازات، متحد الشكل و بدون توجه به رنگ و زبان و كشور و منطقه، هر سال يك بار در مواقف شريفه مجتمع مىشوند و با سادهترين و بىآلايشترين جهات مادى با توجه به معنويت و وفود على الله گرد هم مىآيند و به وظايف و آداب اسلامى عمل مىكنند، سفارش مىكنند كه بايد از جهات سياسى و اجتماعى آن غافل نباشند و علماى اعلام و خطباى معظم، مسلمانان را به جهات سياسى و وظايف بسيار خطيرشان آگاه سازند؛ وظايف خطيرى كه اگر مسلمانان جهان به گوشهاى از آن توجه كرده و عمل كنند، عزتى كه خداوند براى مؤمنين قرار داده است بازيابند [۷].
جلد دوم، دربردارنده پيامهاى مقام معظم رهبرى به حجاج و دستاندركاران حج، از تيرماه 1368 تا اسفندماه 1381 مىباشد. در نخستين پيام، حج كانون معارف اسلام و مظهر توحيد دانسته شده و با اشاره به اينكه حج بدون برائت، حج نيست، به اين نكته اشاره شده است كه تفكيك دين از سياست، يكى از بزرگترين مظاهر شرك مىباشد [۸].
ايشان معتقد است از بزرگترين مظاهر شرك در عصر حاضر، تفكيك دنيا از آخرت و زندگى مادّى از عبادت و دين از سياست است. به نظر ايشان، اين همان شركى است كه امروز مسلمانان بايد با اعلام برائت، دامن خود و اسلام را از آن تطهير كنند. ايشان خاطرنشان مىكنند: «آنچه جاى تأسف است، اينكه سالها غفلت مسلمين و مهجور ماندن قرآن سبب شد كه دستهاى تحريف بتوانند به نام دين، هر سخن باطلى را در اذهان جاى داده و بديهىترين اصل دين خدا را منكر شوند و شرك را جامهى توحيد پوشانده و مضمون آيات قرآن را بىدغدغه انكار كنند [۹].
وضعيت كتاب
در هر جلد، فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آيات، فهرست احاديث و دعاها، نمايه موضوعى، فهرست اشخاص، فهرست جاىها و فهرست ايام و حوادث، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها علاوه بر ذكر آدرس و ترجمه فارسى آيات و روايات [۱۰]، به توضيح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است [۱۱].
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.