سفرنامه ایران و روسیه
نام کتاب | سفرنامه ایران و روسیه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | سفرنامه ایران و روسیه "نواحی شمال ایران" |
پدیدآورندگان | گلبن، محمد (محقق)
طالبی، فرامرز (محقق) عزالدوله، عبدالصمد (نويسنده) ملکونوف (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | دنیاى كتاب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1363 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11402AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
"سفرنامه ايران و روسيه" شامل دو سفرنامه به نامهاى سفرنامه روسيه و سفرنامه نواحى شمال ايران مىباشد.
سفرنامه روسيه توسط عزالدوله عبدالصمد برادر تنى ناصرالدين شاه به فارسى نوشته شده است. در سال 1300ه.ق برابر سال 1883م، هيئتى به سرپرستى عزالدوله براى شركت در مراسم تاجگذارى الكساندر به روسيه اعزام شدند، اين سفرنامه شرح آن ديدار است.
سفرنامه نواحى شمال ايران به شرح وقايع تاريخى، مشاهدات و.... مردم شمال ايران است كه توسط ملكونوف يكى از آكادميسينهاى روسى در سال 1277ه.ق مطابق سال 1860م به رشته تحرير در آمده است. اين سفرنامه در زمان ناصرالدين شاه قاجار تألیف و توسط پطرس، مترجم دولتى به فارسى ترجمه شده است.
از آنجا كه يك سياح روسى شرح مشاهدات خود را در ايران نوشته و نيز يك ايرانى گزارش سفر خود به روسيه را به رشته تحرير در آورده است - اگر چه زمينه مشاهدات آنها متفاوت است - اين دو سفرنامه در يك مجموعه و با عنوان مشترك "سفرنامه ايران و روسيه" ارائه گشته است.
ساختار
در ابتدا فهرستى از مطالب و تصويرى از صفحه اول سفرنامه روسيه و سپس متنى جهت توضيح بيشتر درباره سفرنامه روسيه و سفرنامه نواحى شمال ايران، از طرف محقق، ادامه پيدا مىكند. بعد از آن، متن سفرنامه روسيه و سپس سفرنامه نواحى شمال ايران آغاز مىگردد. در سفرنامه دوم ابتدا تصويرى از صفحه اول سفرنامه، بعد از آن يادداشتى از مترجم و سپس ملخص مقدمه كتاب، در ادامه متن سفرنامه شروع مىگردد. در پايان كتاب فهرست راهنمايى نيز ذكر شده است.
گزارش محتوا
عبدالصمد ميرزا عزالدوله در سال 1300ه.ق به سرپرستى هيئتى جهت مراسم تاجگذارى الكساندر سوم امپراتور روسيه تزارى از طرف ناصرالدين شاه به مسكو مىرود. مسير حركت او از تهران به كرج، قزوين، رشت، بندرانزلى است. او و هيئت همراهش از بندرانزلى از راه دريا به حاجى طرخان، ساراتف، مسكو و پطرزبورگ رفته است. اين سفر 52 روز به طول انجاميده است.
سفرنامه عزالدوله را به دو بخش مىتوان تقسيم كرد: گزارشى كه در طول راه ايران چه در موقع رفتن به روسيه و چه در موقع برگشت، نوشته شده است. و دوم گزارشى كه در خاك روسيه نگاشته شده است.
در حركت عزالدوله از تهران به انزلى، آن چه كه بيش از همه به چشم مىخورد، توصيف دقيق طبيعت است. و كمى شرح ديد و بازديد آدمها. در خارج ايران آن چه را توصيف مىكند از اين جهت حائز اهميت است كه بسيار موشكافانه به ثبت روابط اجتماعى، آداب، رسوم و شرح مجالس اشرافى، روشنفكرى و محافل مردمى مىپردازد.
چنانچه مىگويد: مردم اين جا لباسهاى غريبه دارند. مردها پيراهن قرمز زياد مىپوشند. زنها لباسهاى مختلف دارند. تاتارهاى مسلمان چادر به سر مىكشند. ارمنىها و غيره چارقد كوچك به سر مىكنند و زير گلوگاه مىزنند. آن چارقد از همه رنگ پارچه مىباشد.
اين موشكافى و دقت از مردم كوچه و بازار پافراتر مىنهد و به دربار نيز كشانده مىشود.
ديگر ويژگى اين گزارش، يادداشتهايى است كه عزالدوله درباره محافل روشنفكرى دارد. ديدن تئاتر، كروباله و ديدار از موزه آرميتاژ.
وى با تمام دقت لحظات سفر خود را يادداشت مىكند. در يادداشتهاى كوتاه عزالدوله، لحظات شيرينى از طنز وجود دارد كه جدا از محتواى وقايع، نگارش آن خود از چيرگى خاص نگارنده در پرداخت به موضوع خبر مىدهد. يكى از اين تصاوير وصف حال مير پنجه است، در موقعى كه در دريا دچار سانحه مىشود و نكته برجسته ديگر نقل قولى است كه از طرف مرزا جوادخان سرتيپ شنيده است.
گزارش وى در بازگشت به ايران باز به ذكر آدمها و وصف طبيعت مىگذرد.
گر چه از دوران قاجار سفرنامههاى بسيارى در دست است؛ اما نثر روان و گاه بسيار زيباى اين كتاب در آن ميان از مقام خاصى برخوردار است. جملههاى كوتاه و استفادههاى به جا از افعال و توصيفهاى متنوع از طبيعت و انسانها، اين متن را در ادبيات دوره ناصرى در جايگاه ويژهاى قرار مىدهد.
اما سفرنامه دوم، يكى از منابع مهم تاريخ جغرافياى است كه به لحاظ ارزشهاى فراوان آن، براى نخستين بار چاپ و پخش مىگردد.
سواحل درياى خزر و شهرهاى اطراف آن، به لحاظ موقعيت خاص طبيعى و نيز به لحاظ هم مرز بودن با كشور روسيه تزارى، همواره يكى از مناطق پر آشوب كشورمان بوده است كه اين سفرنامه اثرى با ارزش، و در خور توجه و ماندنى ايجاد كرده است.
اين سفرنامه از چند نظر حائز اهميت است:
1-موقعيت تاريخى.
مؤلف علاوه بر اين كه به ثبت موقعيت آن زمان مردم نواحى شمالى ايران پرداخته، به گدشته آنها نيز اهميت داده است. وى به اين مطلب در كتاب خود اذعان نموده است.
براى شناختن و تحقيق تاريخ اين نواحى، مؤلف كتابهاى زير را مطالعه و از آنها سود جسته است: سياحتنامه بارن رن، تاريخ طبرستان محمد بن اسفنديار، تاريخ گيلان و طبرستان ظهيرالدين، تاريخ شمسالدين دمشقى، تاريخ مخفف بن لوط، تاريخ گزيده حمدالله مستوفى، تاريخ سيوطى، احسن التقاسيم فى معرفه الاقاليم، اشكال البلاد ابوزيد بلخى، كتاب اللبدان بلاذرى، تاريخ سلطان محمود غزنوى، شاهنامه، تاريخ ابن اثير و [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|[[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى ]] ]] ، محمد فيلى، عبدالرشيد ياقوتى، عتبى، عين الذهب مسعودى، ماثر سلطانيه عبدالرزاق و... او همچنين از منابع ديگر به زبانهاى مختلف بهره جسته است.
از ديگر ويژگى اين اثر، فهرست سالشمار زندگى حاكمان منطقه است. كه در نوع خود بىنظير است. اين مهم در كتابهاى ديگرى كه درباره تاريخ و جغرافياى اين منطقه نوشته شده، به اين جامعيت ديده نمىشود.
توضيح كاملى از درگيرى جنگ ايران و روس مىدهد و بيان مىدارد كه اين كه قبل از قرارداد گلستان و تركمنچاى امپراتورى روسيه براى تصرف چند ناحيه از خاك ايران نقشه مىكشيده است. و بيان مىنمايد كه پادشاهان ايران به خاطر عدم پيوند با مردم و نيز به خاطر عدم لياقت و كفايت، در هر جنگى، بخشى از خاك كشورمان را مىبخشيدند.
به هر كجا كه قدم مىگذارد، علاوه بر اين كه از تاريخ گذشتهاش مىگويد، در ثبت وقايع و موقعيتهاى زمان با دقت و ظرافت خاص خود مىكوشد. درباره رشت چنين مىنويسد كه رشت را دارالمرز گويند. سكهاش به همين نام است. خانههاى آن بيشتر آجرين. بامها سفالين. كوچهها تنگ ولى مفروش. چاهها در راه بسيار و سرباز و....
2-موقعيت جغرافيايى:
از عمدهترين وظايف مؤلف در سياحت اين نواحى، ثبت موقعيتهاى جغرافيايى بوده است. او سواحل درياى خزر را به سه بخش عمده تقسيم كرده است. استرآباد - مازندران - گيلان.
در هر ناحيه به ثبت دقيق موقعيت شهرها، روستاها، ابنيهها و... پرداخته است. او مشاهدات خود را از شهر اشرف شروع و به نوشتن و گردآورى استحضارات و اطلاعات و مشاهدات خود تا انزلى ادامه داده است. وى در ثبت دقيق اين نامها و مقعيت شهرها و روستاها و غيره از دانش مردمى مناطق محلى نيز استفاده نموده است.
3-موقعيت اقتصادى:
نوسينده مشاهدات خود را از وضع كشت و كار مردم و همچنين منابع طبيعى و نيز چگونگى تجارت كالا در منطقه و خارج از آن را، با ظرافت خاصى ثبت كرده است. در سراسر كتاب، هر جا كه مردمى را ديده، از كسب و كار آنها نيز سخن گفته است. وضع در آمدها، مالياتها، مبادلات كالا، بين شهرها و روستاها و نيز رد و بدل آنها در خارج از منطقه جزو مشخصات اين كار است.
مؤلف يك كار گذار روسى است، سعى بيشتر خود را در جهت شناساندن موقعيت اقتصادى كشور روسيه در ايران مبذول داشته است.
جدولهاى مفصلى كه از منابع طبيعى آورده، با قيد مشخصات منابع و مكانهاى شناخته شده آن، خود نمونهاى از تلاش او در اين راه است. در گيلان شرح مبسوطى از وضعيت ابريشم را ثبت مىكند. و در مازندران، مشخصات كوههايى را مىدهد كه منابع آن شناخته شده و از رودهايى كه ماهى در آن صيد مىشود و.... در ارتباط با تجارت خارجى مىنويسد كه تجارت، تجار بادكوبه و روسيه به دستيارى ايرانيان است. چه از راه شاهرود براى كمى آذوقه نمىتوانند و ناچارند با ايرانيان بسازند و داد و ستد با تجار ايران نمايند.
منابع
1- متن و مقدمه كتاب.
2- پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله نامه پژوهش پاييز و زمستان 1379 - شماره 18 و 19 عنوان مقاله: استغراب، استذلال، استتباع (سه شيوه رويارويى ايرانيان با جماعت فرنگيه) (36 صفحه) نويسنده: خليلى، محسن
3- پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله هنر و مردم تير 1347 - شماره 69 عنوان مقاله: تاريخچه كتاب و كتابخانه در ايران، نويسنده: همايونفرخ، ركنالدين.
پیوندها
مطالعه کتاب سفرنامه ایران و روسیه در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور