احوال و آثار محمد بن جریر طبری
نام کتاب | احوال و آثار محمد بن جریر طبری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شهابی، علی اکبر (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 54/1 /ط2ش9 |
موضوع | طبری، محمد بن جریر، 224؟ - 310ق. - سرگذشت نامه
طبری، محمد بن جریر، 224؟ - 310ق. - نقد و تفسیر |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1363 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10529AUTOMATIONCODE |
احوال و آثار محمد بن جرير طبرى تأليف على اكبر شهابى به زبان فارسى كه در سال 1314ه-.ش به رشته تحرير در آمده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر دو بخش است، در بخش اول زندگانى علمى، احوال و رفتار طبرى بحث و در بخش ديگر، آثار و مؤلفات وى مورد تحقيق قرار گرفته است. مؤلف با بيانى شيوا در تحرير اين رساله بيشتر به مسائل اخلاقى، رفتار و روش طبرى در تحصيل كه مورد استفاده دانشجويان است پرداخته و از ذكر اختلافات و مناقشات دربار تاريخ تولد و وفات طبرى خوددارى كردهاند. آنچه دربار زندگانى طبرى نگارش يافته يا مستند بگفته خود طبرى و شاگردان وى و يا به نقل از مورّخان و نويسندگان معاصر اوست.
گزارش محتوا
شهابى در مقدمه چنين مى نويسد: تاريخ ادبيات و شرح احوال بزرگان، راهنماى سعادت و آيين عبرت و سرمشق علمى و عملى آيندگان است. در اغلب كتب تاريخ و تذكره چنين ثمرهاى ديده نمىشود. اين نارسايى ناشى از خود تاريخ نيست بكله از انديشه نويسندگان مىباشد. آنچه موجب رسيدن بزرگان به درجات شامخ بوده، روش خاصى است كه آنها در كسب علوم انتخاب كردهاند نه بهره از هوش خدادادى، يكى از اين بزرگان محمدبن جرير طبرى است.
پس از معرفى زندگانى طبرى و جزئيات نام، نسب، مدفن، روش تحصيل، سفرها و مناظرات، جايگاه و... به بررسى دو کتاب معروف وى «التاريخ الكبير» و «جامع البيان عن تأويل القرآن» مىپردازد.
وى معتقد است ايرانىها نخستين مورخان اسلام بوده و قديمىترين کتاب جامع در سير نبوى کتاب «سير ابن هشام» است و نخستين كسيكه کتابى در تاريخ عمومى مسلمانان تدوين كرده، ابن واضح مشهور به يعقوبى مى باشد. بعد از تاريخ يعقوبى «تاريخ بزرگ» طبرى حوادث آغاز خلقت تا 302 ه-.ق را در بر دارد.
تاريخ طبرى به خاطر صحت و اتقان مطالب، در تمامى قرون اسلامى مورد استفاده مورخان بوده و مشتمل بر اخبار، حوادث پادشاهان، پيامبران سلف و وقايع ايام مى باشد، در حوادث قبل از اسلام شرح مبسوطى دربار سلسله پادشاهان ايرانى از ابتداى تاريخ ايران با ذكر تاريخ و نام هريك از پادشاهان گرد آورى شده است. وى تا حوادث سال 294 را براى شاگردان و اصحابش تدريس و به آنان اجازه نقل داده است.
تاريخ طبرى داراى مجلدات بسيارى بوده و مختصرى از آن به دست ما رسيده است. به عقيده مسعودى «کتاب دارى محسّنات زيادى براى پژوهندگان تاريخ و مؤلفش از فقها و پرهيزكاران زمان خود بوده است» تا جايى كه دانشمندان اروپايى اهتمام به انتشار و استفاده از تاريخ طبرى داشتهاند. ترجمه فارسىاى از آن توسط ابوعلى بلعمى موجود مىباشد البته ايشان گاهى خارج از مطالب کتاب، اخبار و تأويلات فلسفى و... به آن اضافه كردهاند.
در جزء دوّم تاريخ طبرى بيشتر از پادشاهان ايرانى بحث شده از جمله مروزان فرمانده ايرانى و خسرو پرويز و انوشيروان. سپس مؤلف به معرفى «تفسير بزرگ» طبرى و گفتار بزرگان پيرامون آن پرداخته و مىفرمايد: طبرى در کتاب تفسيرش، بعد از حمد الهى، شرحى دربار اختصاصات و مزاياى قرآن مجيد، بلاغت، فصاحت و إعجاز آن داده و پس از آن شرحى به عنوان مقدمه در تفسير قرآن، انواع و اقسام تأويل و آنچه بر ما معلوم است و آنچه دربار جواز و منع تفسير وارد شد و نيز درباره كلام منسوب به حضرت نبى6 كه در «قرآن به هفت حرف نازل گشته» و در خصوص اينكه به چه زبانى نازل شده و رد بر كسى كه گفته است در قرآن كلام غير عربى وجود دارد و مطالب و كليات ديگرى ايراد كرده است.
به عقيده مؤلف، طبرى در تفسيرش به اقوال، آراء و اخبار كسانى كه نزد او ثقه نبودهاند از قبيل مقاتل بن سليمان، سائب كلبى و... اعتماد نكرده و فقط به نقل اخبار و احاديث صحيح اكتفا كرده است ولى در نقل تاريخ و سير و أخبار عرب، از قول مورخان مذكور استفاده كرده است.
طبرى در تفسيرش به تفاسير پيشين وى مثل ابن عباس ، قتاده، حسن بصرى و... استناد كرده است. اين تفسير در زمان منصور بن نوح به فارسى ترجمه شده است.
وضعيت کتاب
در ابتداى کتاب فهرست موضوعات و ديباچه و در آخر فهرست اعلام، مصادر و اماكن طبق حروف الفبا و نام برخى از کتابهاى منتشر شده انتشارات اساطير آمده است.