مقتل امام‌ حسین(ع)

    از ویکی‌نور
    مقتل امام‌ حسین(ع)
    مقتل امام‌ حسین(ع)
    پدیدآورانعسکری، سید مرتضی (نویسنده)
    ناشرایمان ماندگار
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۳
    شابک۹۷۸-۶۰۰-۷۱۰۷-۲۳-۲
    موضوعحسین بن علی(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. واقعه کربلا، 61ق.
    زبانفارسی
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏41‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7‎‏م‎‏7

    مقتل امام‌ حسین(ع) تألیف سيد مرتضى عسكرى (۱۲93 – ۱۳۸۶ش)، کتاب برگرفته از کتاب معالم المدرستین علامه سید مرتضی عسکری است که بعدها با عنوان بازشناسی دو مکتب، ترجمه و منتشر شد.

    این کتاب در مقایسه با سایر مقاتل به دلیل «کثرت استناد به کتب دست‌اوّل تاریخی» و «استفادهٔ وسیع از منابع و کتب اهل‌سّنت»، از ویژگی‌های خاصی برخوردار است.

    مرحوم علامه عسکری(ره) مورّخی برجسته و متخصّص در زمینهٔ تاریخ اسلام بوده‌اند. ازاین‌رو مطالب این کتاب با نگاه خاص و دقیقی نوشته شده است. حتی چگونگی ذکر ترتیبِ حوادث نیز آگاهانه و با نگاهی محقّقانه صورت‌ گرفته است.

    ویژگی دیگر این مقتل، اظهاراتی است که خود مؤلّف در لابه‌لای نقل حوادث و معمولاً با عبارت: «مؤلّف گوید...»، ابراز می‌کند. این اظهارات غالباً نکاتی دقیق و تاریخی است.

    این کتاب نقل و بررسی حوادث منجر به «حادثهٔ عاشورا» را از لحظهٔ مرگ معاویه و جانشینی فرزندش یزید آغاز می‌کند و سپس ماجرای عدم بیعت امام(ع)، دعوت مردم کوفه، پیمان‌شکنی آنان، ماجرای حُرّ بن یزید ریاحی (ره)، حوادث شب عاشورا، ظهر عاشورا و سرانجام حرکت پیامبرگونهٔ امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، پس از حادثهٔ ظهر عاشورا را بادقت علمی بسیار نقل و بررسی می‌کند.

    کتاب «مقتل الحسین» علیه‌السلام حاوی مقدمه‌ای به قلم آیت‌الله محمدعلی جاودان در باب زندگی علامه عسکری و خدمات و آثار ایشان است.

    طراحی‌هنری‌ جلد کتاب، ۵ دایره، اشاره به پنج تن آل عبا و نیزه هایی هم در حاشیه جلد تصویر شده که جهت نیزها متوجه مرکز دایره ۵ لایه جلد هستند. (به گفته ابومخنف امام حسین(ع) در هنگام شهادت ۳۳ جای زخم نیزه و شمشیر به تن داشت.)

    کتاب «مقتل الحسین» با نظارت آیت‌الله جاودان و تیم پژوهشی ۸ نفره تدوین شده که نظارت بر این تیم را نیز علی حدادی به عهده داشته است.

    بخشی از کتاب مقتل امام‌ حسین(ع)

    ««حسین(ع) که چنین دید، برافروخت و گفت: «یابن‌الزرقاءِ! تو مرا می‌کشی یا او؟ به‌خدا قسم که دروغ گفتی و به گناه افتادی!»

    در تاریخ ابن‌اعثم، مقتل الحسین(ع) خوارزمی، مثیرالأحزان و اللهوف است که یزید به ولید نامه‌ای نوشت و چنین فرمانش داد که از همه‌ی مردم مدینه بیعت عمومی بگیرد و از حسین(ع) بیعت خصوصی؛ و چنین به او پیام داده بود: «اگر نپذیرفت گردنش را بزن!» تا آنجا که نقل می‌کنند که حسین(ع) به خشم آمد و به مروان گفت: «وای بر تو ای یابن‌الزّرقاء! تو دستور زدن گردن مرا می‌دهی؟ دروغ گفتی و به گناه افتادی. ما اهل‌بیت نبوّت و معدن رسالت هستیم؛ در حالی که یزید، فاسق، شراب‌خوار و آدم‌کش است و مثل منی با مثل او بیعت نمی‌کند.»

    طبری نقل می‌کند که ولید که مردی عافیت‌طلب بود، به حسین(ع) گفت: «با نام و یاد خدا باز گرد.»

    روز بعد مروان به حسین(ع) رسید و گفت: «سخنم را بشنو تا رستگار شوی!» حسین(ع) فرمود: «بگو.» مروان گفت: «با امیرالمؤمنین یزید!!! بیعت کن که این برای تو در هر دو جهان بهتر است!» و حسین(ع) گفت: «انّا لله و انّا الیه راجعون! دیگر با اسلام باید وداع کرد که امّت را حاکمی چون یزید آمد!» امّا ابن‌زبیر را تحت فشار قرار دادند و او بهانه تراشید و پیش ولید نرفت.

    ولید سپس عبدالله‌ بن‌ عمر را خواست و به او گفت: «با یزید بیعت کن!» عبدالله گفت: «هرگاه مردم بیعت کردند، بیعت می‌کنم.» و به انتظار نشست تا زمانی که خبر بیعت [اهالی] شهرها را شنید و نزد ولید آمد و با او بیعت کرد.

    در روایت دیگری نقل می‌کند که حسین(ع) پس از این واقعه، نزد قبر جدّش(ص) آمد و گفت: «سلام بر تو ای رسول‌خدا! من، حسین پسر فاطمه، نوه‌ی تو هستم؛ همان ثَقَلی [شیئ گران‌بهایی] که در امّت خود به جایش نهادی. ای نبیّ‌خدا! گواه آن‌ها باش که مرا رها کردند و حمایتم نکردند! این شکایت من است به تو، تا هنگامِ دیدار فرا برسد. درود خدا بر تو باد.» سپس به نماز ایستاد و تا طلوع فجر در رکوع و سجود بود.»»[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه (حدیث نت)

    وابسته‌ها