بازگشت به نهج‌البلاغه

بازگشت به نهج‌البلاغه اثر آیت‌الله خامنه‌اى سخنرانى نوشته شده ايشان در كنگره نهج‌البلاغة است. اين اثر هر چند كه سخنرانى و براى همايش نهج‌البلاغة آماده شده است؛ ولى اثرى محققانه و ارزشمند مى‌باشد كه مؤلف در آن سه موضوع را از ديدگاه امام على(ع) مورد بررسى قرار داده است.

بازگشت به نهج‌البلاغه
بازگشت به نهج‌البلاغه
پدیدآورانخامنه‌ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران (نویسنده)
عنوان‌های دیگرمتن سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‏‌ای در کنگره‌‏های نهج‌البلاغة
ناشربنیاد نهج‌البلاغه
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1372 ش
چاپ1
موضوعخامنه‌ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - - پیامها و سخنرانی‌ها علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغة - کنگره‌ها
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏DSR‎‏ ‎‏1692‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏9‎‏ب‎‏2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

مقدمه ناشر و متن كتاب در سه بخش است.

مباحث كتاب داراى دسته بندى و بسيار روان و قابل فهم مى‌باشد كه توسط بنیاد نهج‌البلاغه پياده و ويرايش شده است.

گزارش محتوا

مقدمه ناشر درباره نهج‌البلاغة و مؤلف كتاب مى‌باشد. «نهج‌البلاغة، آينه انديشه‌هاى سياسى، تربيتى و كارنامه حكومتى امام پاکان و پيشواى پروا پيشگان، علی «ع» است كه در بحران سده اوّل اسلام و هنگامه برخورد دو جهان بينى كاملا متضاد، در معرض ديد تاريخ قرارگرفت.... رهبر معظّم انقلاب اسلامى حضرت آيةاللّه خامنه‌اى كه از آغاز نسبت به نهج‌البلاغة عنايت و يژه داشته و در تحقيق و تدريس آن پيشگام بودند، در دوران رياست جمهورى خويش رياست شوراى عالى علمى بنیاد نهج‌البلاغه را پذيرفتند و اين بنياد همواره مورد حمايت‌هاى علمى و معنوى ايشان بوده است. لذا در سه كنگره از كنگره‌هاى بين المللى نهج‌البلاغة براى ايراد نطق افتتاحيه شركت فرمودند كه اينجا شاهد آن‌ها هستيد.».

مقاله اول با نام «حكومت در نهج‌البلاغة» مى‌باشد. «مسأله حكومت در نهج‌البلاغة، مانند ده‌ها مسأله مهم ديگر زندگى، در اين كتاب عظيم، به شيوه‌اى غير از شيوه محققان و مؤلفان مطرح شده است. البته چنين نيست كه اميرالمؤمنين «ع» فصلى مستقل درباره حكومت باز كرده باشد و با ترتيب مقدماتى به نتيجه‌گيرى برسد. شيوه سخن او در اين باب هم، مانند ابواب ديگر، شيوه‌اى حكيمانه است؛ يعنى عبور از مقدمات و تأمل و تمركز بر روى نتيجه. نگاه اميرالمؤمنين «ع» به مسأله حكومت، نگاه حكيم بزرگى است كه با منبع وحى پيوند نزدیک دارد....».

مفهوم حكومت يكى از مباحثى است كه مورد بحث قرار گرفته است. «مسأله اول، مسأله مفهوم حكومت است. در تعبيرات رايج در زبان عربى، براى حاكم، اين تعبيرات و عناوين وجود دارد: سلطان و ملك. كلمه سلطان در بطن خود متضمن مفهوم سلطه در حاكم است؛ يعنى آن كسى كه حاكم است، از بعد سلطرى مورد توجه است. ديگران نمى‌توانند در شئون مردم و امور مردم دخالت كنند، اما او مى‌تواند...».

مسأله بعدى، مسأله ضرورت حكومت است. اين بحث در نهج‌البلاغة در مقابل جريان خاصى مطرح مى‌شود و هميشه همين طور بوده است؛ يعنى گرايش‌هاى قدرتمندانه. در يك جامعه، هميشه كسانى يافت مى‌شوند كه مايلند براى خود حيثيت و قدرت فردى كسب كنند. روال عمومى جامعه را براى خودشان قبول ندارند....

مسأله سوم، منشأ حكومت است. در فرهنگ رايج انسان، در گذشته و حال، منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. تمام فتوحات و لشكركشى‌ها به همين معناست. همه سلسله‌هایى كه جايگزين سلسله‌هاى پيش از خود مى‌شدند، در حقيقت از همين راه مى‌آمدند. اسكندر كه ایران را فتح كرد، مغول كه به بهانه‌اى به سراسر اين منطقه يورش آورد، حسابشان جز اين نبود. منطق‌ها همه اين بود كه چون مى‌توانيم، پس پيشروى مى‌كنيم، چون قدرت داريم، پس مى‌گيريم و مى‌كشيم. در طول تاريخ حركاتى كه سازنده تاريخ حكومت‌هاست، همه نشان دهنده همين فرهنگ است. از نظر حاكمان و نيز از نظر محكومان، ملاك حكومت و منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. البته آن روزى كه پادشاهى مى‌خواست بر سر كار بيايد، يا آنگاه كه بر سركار مى‌آمد، صريحا زور را منشأ و مايه حكومت خود نمى‌شمرد. حتى چنگيزخان مغول هم به بهانه‌اى به ایران حمله كرد كه ظاهرا براى ياران و طرفدارانش معقول بود....

مسأله ديگرى كه در نهج‌البلاغة بسيار حائز اهميت است، اين است كه آيا حكومت، يك حق است يا يك تكليف و اميرالمؤمنين «ع» در بيانى خلاصه و موجز، حكومت را هم يك حق مى‌داند و هم يك تكليف. به اين ترتيب نيست كه هر كسى كه برایش شرايط توليت امور مردم فراهم شد و توانست به نحوى با كسب وجاهت، با تبليغ، با كارها و شيوه‌هایى كه معمولا طالب آن قدرت خوب مى‌دانند آن شيوه‌ها را انجام بدهند، نظر مردم را جلب كند و بتواند حكومت كند. وقتى حكومت، حكومت حق است، اين حق متعلق به كسان معينى است، و اين به معناى آن نيست كه يك طبقه، طبقه ممتازند. زيرا كه در جامعه اسلامى، همه فرصت آن را دارند كه خود را به آن زيورها بيارايند. همه مى‌توانند كه آن شرايط را براى خود كسب كنند...

مقاله دوم، «نگاهى به ويژگى‌هاى دوران زمامدارى على(ع)» است. در اين مقاله مباحثى؛ همانند: «خصوصيت ويژه زمان:... در طول تاريخ گذشته اسلام، نادانى و جهالت‌هایى وجود داشته، تنگ‌نظرى‌ها و خود خواهى‌هایى وجود داشته كه موجب شده حقايق اسلامى و معارف اسلامى آن چنان كه هستند و بايد شناخته شوند، شناخته نشوند، و به علاوه غرض ورزى‌ها و خيانت‌ها و تعمد بر انحراف از اسلام را هم، از اولين قرن‌هاى پيدايش اسلام از قدرتمندان و كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آن‌ها بوده است، مشاهده مى‌كنيم....».

«تصوير شخصيت علی «ع» در نهج‌البلاغة: اميرالمؤمنين علی «ع» اين چهره ناشناخته، اين انسان والا، اين نمونه كامل مسلمانى كه اسلام مى‌خواهد، انسان‌ها آن‌چنان ساخته بشوند، در لابلاى اوراق و سطور نهج‌البلاغة كاملا شناسايى و تعريف مى‌شود. نهج‌البلاغة در حقيقت كتاب معرّفى على بن ابى‌طالب «ع» است...».

«فصل‌بندى مطالب نهج‌البلاغة، شرح بخش‌هاى عمده‌اى از آن».

«ترجمه فارسی خوب از نهج‌البلاغة:...در يك كنگره ديگر هم كه سه سال پيش تشكيل شده بود و بنده توفيق يافتم و شركت كردم، از عالم جليل آقاى فيض‌الاسلام كه اول بار اين كتاب را به فارسی ترجمه كرده و در اختيار مردم قرار داد و صداى نهج‌البلاغة را براى اولين بار به گوش مردم رساند، تشكر كردم و باز هم تشكر مى‌كنم، همچنين از چند نفر نويسندگان محترمى كه از نهج‌البلاغة ترجمه‌هاى منتخب يا آزاد، به صورت بيان محتوا، به دست داده‌اند، به سهم خود سپاسگزارم...».

«فصل‌بندى عنوانى نهج‌البلاغة:... فصل‌بندى موضوعى. البته اين كار انجام گرفته، بعضى از محققین و علماى بزرگ و عالى‌قدر زمان ما روى نهج‌البلاغة اين كار را كرده‌اند و مجلدات متعددى هم چاپ شده كه به جاى خود ارزشمند است...»

«ترجمه لغات نهج‌البلاغة» و «پيوستن بخش‌هاى متفرق از يك خطبه» است.

«لزوم گسترش تعليمات نهج‌البلاغة در جهان اسلام» مقاله سوم را تشكيل مى‌دهد. در اين بخش نيز به مباحثى؛ همانند:

«اهميت قدمت نهج‌البلاغة: اولا اين كتاب يك كتاب دست اول اسلامى است و در اين شرايط تاريخى، كه با صدر اسلام تقريبا 1400 سال فاصله داريم، منابع دست اول و اصيلا اهميت ويژه‌اى دارد، چرا كه با طول زمان ميل به تأويل و برداشت‌هاى تأويل گونه افزايش پيدا مى‌كند و اين يكى از آفات تفكرات الهى است...».

«اهل تأويل و التقاط:... اگر ما در شرايط كنونى جهان اسلام كه عدد مسلمان‌ها عدد كثيرى است و اقطار وسيعى از جغرافياى عالم را گرفته‌اند و آراء و عقايد و نظرات، اجتهادها و مكتب‌هاى گوناگون بر ذهن و روح شان حاكم است، اگر بتوانيم متون صدر اسلام را احياء كنيم كمك زيادى به ايجاد يك محور اصلى براى اين اجتهادها كرده‌ايم....».

«قرآن و نهج‌البلاغة:... علی «ع» اولا يك حكيم است، از آن كسانى كه «يُؤْتِى الْحِكْمَۀَ مَنْ يَشاءُ» ؛ يعنى حكمت الهى به او داده شده، جهان را و انسان و حقايق آفرينش را و دقايق هستى را مى‌شناسد، حكيم يعنى اين. به حقايق جهان واقف است، حالا به عقيده كسانى كه او را امام معصوم مى‌دانند، به الهام الهى، و به عقيده آن‌هایى كه او را امام معصوم نمى‌دانند به تعليم از پيغمبر «ص» و از اسلام....».

«بيان دردها و درمان آن‌ها»، «دنيا زدگى»، «نفى كبرپذيرى» و «اهميت افشاگرى» نيز از مباحث مطرح شده در اين مقاله مى‌باشد.

اين اثر از آن جايى كه براى ارائه در كنگره نهج‌البلاغة در سال‌هاى مختلف تهيه شده است، محققه و پژوهشگرانه مى‌باشد. اين اثر با اين كه در زمينه كتاب شريف نهج‌البلاغة است كه خود كتابى در نهایت بلاغت و فصاحت مى‌باشد؛ ولى داراى متنى روان و همه فهم مى‌باشد.

منابع مقاله

كتاب

وابسته‌ها