الحقائق الالهیة فی تائیات الصوفیة
الحقائق الالهیة فی تائیات الصوفیة، مشتمل بر بیست قصیده تائیه عربی از عارفان و صوفیان بزرگی چون «ابن عربی» و «ابن فارض» است. این مجموعه توسط عاصم ابراهیم کیالی درقاوی گردآوری شده است.
الحقائق الالهیة فی تائیات الصوفیة | |
---|---|
پدیدآوران | کیالی، عاصم ابراهیم (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | الحقائق الإلهية في تائيات الصوفية: عشرون تائيه صوفية في أنوار الطريقة و أسرار الحقيقة |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1428ق. = 2007م. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | شعر عرفاني - مجموعهها |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع4ک9 / 2602 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه گردآورنده و ذکر متن تائیات بدون شرح و توضیح، به ترتیب ولادت و وفات مؤلفین است. اولین تائیه سروده غزالی (متوفی 505ق)، و آخرین آنها سروده احمد علاوی (متوفی 1353ق) است.
گزارش محتوا
کتاب با این مقدمه آغاز شده است: در چهارچوب سخن از انسان کامل یا حقیقت محمدیه یا... به خوانندگان گرامی بیست قصیده تائیه صوفیه از بزرگترین عارفان الهی تقدیم میکنیم، ایشان در این قصاید از حقایق مذکور به اسلوب شعری که ابیاتش به حرف تاء ختم میشود سخن گفتهاند. این قصاید بر طبق ولادت و وفات مؤلفین مرتب شده است. [۱]
سرایندگان تائیات ذکر شده در کتاب به ترتیب عبارتند از: محمد غزالی (متوفی 505ق)، عبدالقادر گیلانی (متوفی 561ق)، عمر بن فارض (متوفی 632ق)، محییالدین بن عربی (متوفی 638ق)، حسن سنجاری (متوفی 638ق)، ابراهیم دسوقی (متوفی 676ق)، عز عبدالسلام مقدسی (متوفی 678ق)، عامر بصری (متوفی 696ق)، محمد وفا (متوفی 765ق)، محمد بکری (متوفی 952ق)، زین العابدین بکری (متوفی 1007ق)، عبدالغنی نابلسی (متوفی 1143ق)، علی بیومی (متوفی 1183ق)، محمد بوزیدی (متوفی 1229ق)، عمر یافی (متوفی 1233ق)، محمد حراق (متوفی 1261ق)، محمد کتانی (متوفی 1327ق)، عبدالقادر حمصی (متوفی 1353ق) و احمد علاوی (متوفی 1353ق).[۲]
گردآورنده سپس انگیزه گردآوری این قصاید را اطلاع از احکام و مقامات و قواعد صوفیه دانسته است: و در خاتمه، باید اشاره کنم که کتب تصوف اسلامی مرید را بر اطلاع از احوال و مقاماتی که سالک از طریق آن به خدای تعالی میرسد، مدد میدهد[۳].
از جمله قصاید کتاب، تائیه ابن عربی است که چهارمین تائیه مذکور در کتاب است. ابن عربی عارفی روشنضمیر است که عالم را تجلی پروردگار میداند: «سماء الدنیا فیها التجلی لربنا»[۴].
او قلب را عضوی شریف میداند که تنها باید جایگاه خداوند باشد:
أترضی بغیر الله فی القلب ساکنا | ألم تعلم أن القلب اشرف بضعة[۵] |
در بخشی دیگری از این تائیه، رسولالله(ص) را بهعنوان بهترین اسوه معرفی و پیروی از ایشان را بالاترین فضیلت میداند:
ألم تر حال المصطفی فی حیاته | و فیه لراج الله احسن اسوة | |
هو المصطفی الهادی الی خیر سنة | و کل فخار فهو فی التبعیة[۶] |
از دیگر قصاید ذکر شده در کتاب تائیه ابن فارض است. ناظم این قصیده تائیه که در باب خود نظیر ندارد، یکی از اکابر عرفا و متصوفه اسلامی در قرن هفتم، شیخ بارع کامل شرفالدین عمر بن علی حموی مصری است، که از حیث احاطه بر مراتب سلوک و درجات شهود و تقلبات در اطوار عشق و اغوار حب و ولایت، دارای مقام و مرتبه خاص است.
سعیدالدین فرغانی در اول شرح خود بر قصیده او گوید: «شیخ امام عالم عامل و سیار عارف فاضل شرفالدین... ابن فارض قدساللهسره در بیان منازل عشق و محبت و ذکر مقامات توحید و معرفت، این قسم (نظم) را اختیار کرده است و الحق در تسوید این قصیده، ید بیضا آشکارا کرده است و در تحریر این تقریر سحر حلال اظهارکرده، چه با چنین علو و جلالت معانی ...و با این غایت رعایت صنعتهای بدیع مثل قلب و تجنیس و ترصیع، چندین لطافت و طراوت و عذوبت و حلاوت در نظم میسور هیچکس، از اهل هنر بلکه مقدور نوع بشر نتوان بود.»[۷]
تعیین ساختار قصیده تائیه کبری [ابن فارض] که از طویلترین قصاید ادبیات عرب و مشتمل بر 761 بیت است، چندان آسان نیست. در آغاز به نظر میرسد که ابیات قصیده بیهیچ نظم و نَسقِ روشنی در پی هم میآیند و شاعر گویی از یک تصویر به تصویر دیگر منتقل میشود و ضمایر متکلم و مخاطب و سپس غایب را به دنبال یکدیگر بیهیچ رابطه واضحی به کار میبرد. پارهای از پژوهندگان تلاش کردهاند ساختار قصیده را توضیح دهند و به نتایج مختلف و متضادی رسیدهاند، کسانی چون سعیدالدین فرغانی، شارح بزرگ تأئیه، و نیز پژوهندگان جدید نظیر نلینو و نیکلسون و آربری. خردهای که بر کار آنها میتوان گرفت، این است که برای تقسیم قصیده پایه و اساس روشنی تعیین نکردهاند و هریک از آنها برحسب دیدگاه خاص خود عمل کرده است. اما از نظر ما سرشت تأئیه، تنها بیان ریاضتهای صادقانه شاعر است.[۸]
ما معتقد نیستیم که ابن فارض شاگرد یا تحت تأثیر مستقیم ابن عربی بوده است، اما این احتمال را ترجیح میدهیم که هر دو اندیشههای خود را از میراث صوفیانه پیش از خود که در سده هفتم قمری/سیزدهم میلادی انتشاریافته بود الهام گرفتهاند.[۹]
وضعیت کتاب
در پاورقیهای کتاب، شرححال سرایندگان قصاید به اختصار ذکر شده است. منابع این تراجم در ابتدای کتاب پس از مقدمه گردآورنده ذکر شده است. فهرست محتویات در انتهای کتاب ذکر شده است.