قرآن از زبان قرآن

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    قرآن از زبان قرآن
    قرآن از زبان قرآن
    پدیدآورانفاضلی، قادر (نویسنده)
    ناشرفضيلت علم
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1386ش ,
    چاپ1
    شابک-964-7393-09-1
    موضوعقرآن - تحقيق قرآن - علوم قرآنی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏69‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏2‎‏ق‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    قرآن از زبان قرآن تألیف قادر فاضلی از جمله آثار فارسی در موضوع علوم قرآنی است که با استناد به آیات به معرفی قرآن کریم از زبان خودش پرداخته است. نویسنده در مقدمه هدف از تألیف این کتاب را آشنا کردن مسلمانان و افزایش معلومات خوانندگان در خصوص قرآن کریم از زبان خود قرآن دانسته است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر یک مقدمه و هشت فصل است. در ضمن هر فصل، مهم‌ترین عناوین در رابطه با آن موضوع با نگاه به آیات قرآن کریم مطرح شده است.

    نویسنده در نگارش این اثر تمام آیات مربوط‍‌ به قرآن کریم که به معرفى قرآن پرداخته را جمع‌آورى و سپس موضوعات مختلف را از آن استخراج نموده است. در شرح و تفسیر آیات مربوط‍‌ به موضوعات گوناگون هم با رعایت اختصار از خود آیات و تفاسیر معتبر استفاده کرده است[۱].

    گزارش محتوا

    نویسنده مقدمه اثرش را با ذکر دو بیت از مخزن‌الاسرار نظامی گنجوی در فضیلت بسمله و ابیاتی از مجموعه اشعار خود در فضیلت ثقلین آغاز کرده است[۲].

    وی در توضیح اهمیت و بهترین روش شناخت قرآن می‌نویسد: «آنچه پیش‌رو دارید بررسى قرآن کریم از زبان خودش هست. ازآنجاکه شناخت نسبى هر مسلمانى از کتاب آسمانى خود از ضروریات زندگى او محسوب مى‌شود، زیرا میزان الاعمال وى کتاب آسمانى اوست و هرکس چنان مى‌زید که مى‌فهمد، بنابراین، معرفت آیین‌نامه زندگى براى هر انسان زنده‌دلى لازم است. چون هیچ‌کس قرآن را بهتر از خود قرآن نمى‌تواند بشناسد و بشناساند، ازاین‌رو بهترین معرف قرآن خودش است»[۳].

    در فصل اول کتاب موضوع فضیلت قرآن کریم با ذکر روایتی از امام صادق(ع) آغاز شده است: «همانا خداوند عزیز و جبار کتابش را به‌سوی شما فرستاد. آن کتابى است صادق و سودمند. در آن خیر شما و خیر گذشتگان شما و آیندگان شما و خیر آسمان و زمین هست»[۴].

    نویسنده سپس با استناد به روایتی از رسول‌الله(ص) و اشاره به ابیاتی از مثنوی مولوی چنین نتیجه می‌گیرد: «اقرار به قرآن، اقرار به همه کتاب‌هاى آسمانى است؛ زیرا قرآن خاتم کتاب‌ها و جامع همه آن‌هاست. ازاین‌رو اقرار و اعتقاد به پیامبر اکرم(ص) نیز همانند قرآن، اقرار به همه انبیاء است». سپس با استناد به روایت دیگری از امام صادق(ع) اصحاب و حاملان قرآن را از گرامی‌ترین انسان‌ها می‌‌داند[۵].

    در دومین فصل کتاب به موضوع اعجاز پرداخته شده است. معجزه در لغت به معنى عاجزکننده و در اصطلاح علمى، عبارت است از کارى که مدعى نبوت براى اثبات حقانیت خود انجام دهد به‌گونه‌اى که کسى جز وى قدرت انجام آن را نداشته باشد. یکى از جهات اعجاز قرآن کریم زیبایی و گیرائى آن است که از آن به فصاحت و بلاغت نیز تعبیر مى‌کنند. با اینکه قرآن از همین کلمات عربى مبین تشکیل شده است، ولى خداوند سبحان این الفاظ‍‌ را با ظرافتى خاص و آهنگى مخصوص نزد هم قرار داده است که هر شنونده‌اى را مات و مبهوت عظمت خود مى‌کند. ازاین‌جهت تعبیر به اعجاز ظاهری (لفظی) شده است. جهت دیگر اعجاز معنوی قرآن است که در هشت مورد مطرح شده است[۶].

    در فصل سوم، کیفیت نزول قرآن مورد بحث قرار گرفته است. مفسرین در خصوص انزال و تنزیل قرآن مى‌گویند. انزال به معنى فرود آمدن دفعى و تنزیل به معنى فرود آمدن تدریجى است. چون نزول قرآن به هر دو شکلش بیان شده است پس قرآن دو گونه نزول داشته است: دفعى و تدریجى. نزول تدریجى همان است که در طول دوران پیامبرى فرود آمده است. ولى نزول دفعى در شب قدر ماه مبارک رمضان بوده است. قرآن کریم نحوه نزولش را به هر دو وجه بیان مى‌کند در قرآن حدوداً ۳۸ مورد (آیه) وجود دارد که ۲۱ مورد آن با فعل انزل و انزلنا و ۱۵ مورد آن با فعل نزّل و تنزّل و مانند آن و دو موردش به‌صورت فعل مجهول نُزّل بیان شده است. نویسنده در ادامه مباحث این 38 آیه را با ترجمه متذکر می‌شود[۷].

    در چهارمین فصل کتاب، موضوع محکم و متشابه با نگاه به خود قرآن تبیین شده است. نویسنده ابتدا به آیه 7 سوره آل‌عمران اشاره کرده و می‌نویسد: آیات متشابه آیاتى هستند که براى رسیدن به مدلول واقعى آن‌ها باید از آیات محکم استمداد طلبید و یا به انسان‌هاى راسخ در علم رجوع کرد؛ چراکه افراد هواپرست مى‌توانند آن‌ها را به‌دلخواه خود تأویل و تفسیر کنند، درحالی‌که خداوند علم تأویل درست و صحیح این قبیل آیات را به بندگان خاص خود عطا فرموده است. سپس برای این سؤال که آیا نمى‌شد همه آیات قرآن محکم و غیرمتشابه مى‌شدند؟ دو پاسخ تدارک می‌بیند؛ از جمله در دومین پاسخ می‌نویسد: «قرآن کریم با منحصر ساختن تأویل آیات متشابه در خدا و راسخون در علم مى‌خواهد نیاز مردم را به معلم و مرشد و پیشرو و امام، به‌عنوان یک امر حتمى روشن سازد تا مردم بدانند که همه قرآن را همگان آن‌طور که بایدوشاید نمى‌توانند بفهمند بلکه در پاره‌اى از امور قطعاً به دستگیرى راسخون در علم که دستشان در دست خداست محتاج‌اند»[۸].

    ناسخ و منسوخ موضوع فصل پنجم است. نسخ در اصطلاح علوم قرآنى عبارت است از برداشته شدن یک حکم ثابت در شریعت به جهت پایان یافتن زمان آن حکم. چه حکم تکلیفى باشد یا وضعى. نویسنده معتقد است که همه علماى اسلام به نسخ معتقدند؛ تنها اختلاف موجود در تعیین مصداق ناسخ و منسوخ است[۹].

    وی سپس فلسفه وجود نسخ را در مصلحتى می‌داند که در آن نهفته است. از آنجائی که انسان‌ها روزبه‌روز در تعالى و تکامل بوده و روش زندگى و احتیاجات روزمره آن‌ها در حال تغییر و تحول است و به همین دلیل نحوه ارتباطات جوامع انسانى نیز متفاوت مى‌گردد؛ لذا خداوند سبحان از باب لطف و کرم و آسان‌گیرى نسبت به بندگان خود در پاره‌اى از امور، احکام موقت صادر مى‌کند تا مقدمه‌اى شود براى صدور احکام دائمى[۱۰].

    خداوند سبحان قرآن کریم را با نام‌هاى متعدد یاد کرده است که هرکدام از این نام‌ها بیانگر نقش خاص قرآن در راستاى آن نام است. ازآنجاکه هر نامى معنى خاصى دارد قرآن نیز به مناسبت آن نام، نقش معینى ایفا کرده است. نویسنده در راستای اثبات این مدعی در فصل ششم کتاب به 20 نام ذکر شده در آیات اشاره و یکی یا دوتایی توضیح می‌دهد؛ به‌عنوان‌مثال در تبیین دو نام «مُصدّق» و «مُهَیمِن» چنین می‌نویسد: قرآن کریم مصدق و گواهى‌دهنده بر حقانیت کتاب‌هاى آسمانى قبل از خود است. اگر تصدیق قرآن کریم نبود حالات انبیاء پیشین و کتاب‌هاى آسمانى آن‌ها در اثر تحریف و تکذیب اقشار مختلف به فراموشى سپرده یا در حدّ یک قصه و اسطوره در ذهن‌ها مى‌ماند؛ اما قرآن با بیان زندگى و کلمات انبیا و کتاب‌هاى آن‌ها و تکریم کتب آسمانى، ضمن تصدیق آن‌ها حافظ‍‌ و مهیمن ادیان پیش از خود گشت[۱۱].

    تألیف و تدوین از جمله موضوعات مهم علوم قرآنی است که در هفتمین فصل کتاب مطرح شده است. تألیف و تدوین قرآن کریم به شکل کنونى که از سوره‌هاى متفاوت با آیه‌هاى متفاوت تشکیل شده به‌فرمان رسول اکرم(ص) و به امر خداى سبحان بوده است. بعضی‌ها گفته‌اند که خلیفه اول دستور کتابت و جمع‌آورى قرآن را به شکل کنونى صادر کرده و بعضى خلیفه دوم و عده‌اى دیگر خلیفه سوم را بانى و باعث جمع و تألیف قرآن دانسته‌اند، ولى قول صحیح این است که خداوند سبحان قرآن را به پیامبر اکرم(ص) این چنین عطا فرموده است و از آن جناب خواسته است که به همین شکل آن را ظاهر سازد. نویسنده احادیث فراوان و سکوت علی(ع) و ائمه اطهار را از جمله ادله این مطلب می‌داند[۱۲]. فاضلی در اثبات عدم تحریف قرآن چنین استدلال می‌کند: وقتى معجزه بودن قرآن کریم ثابت گردید ادعاى عدم تحریف قرآن نیز از طریق خود او صورت گرفته و مورد قبول واقع مى‌شود[۱۳]. سپس قرآن را جهانی و جاوید می‌داند: گذشت قرون متمادى هرگز مردم را از قرآن بی‌نیاز نساخته بلکه روزبه‌روز نیازمندى آن‌ها را بر قرآن بیشتر نموده است. این به دلیل فراتر بودن قرآن از زمان و مکان است[۱۴].

    از مجموع آیات قرآن قریب به ۲۰۰ آیه مربوط‍‌ به خود قرآن کریم است که در فصل آخر کتاب در هر سوره را جداگانه به همراه ترجمه ذکر شده است[۱۵].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهرست اعلام و اشعار در انتهای آن ذکر شده است.

    آدرس آیات، روایات، اشعار و ارجاعات در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص11
    2. ر.ک: همان، ص10-9
    3. ر.ک: همان، ص10
    4. ر.ک: متن کتاب، ص13
    5. ر.ک: همان، ص15-14
    6. ر.ک: همان، ص19 و33 و38
    7. ر.ک: همان، ص58-53
    8. ر.ک: همان، ص72-66
    9. ر.ک: همان، ص75-74
    10. ر.ک: همان، ص77
    11. ر.ک: همان، ص93
    12. ر.ک: همان، ص117-115
    13. ر.ک: همان، ص118
    14. ر.ک: همان، ص121
    15. ر.ک: همان، ص156-123

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها