حسینی اشکوری، سید احمد
نام | حسینی اشکوری، احمد |
---|---|
نامهای دیگر | اشکوری، احمد
حسینی، احمد حسینی نجفی، احمد |
نام پدر | سيد على اشكورى |
متولد | 1310ش |
محل تولد | نجف اشرف |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE04099AUTHORCODE |
آیتالله سيد احمد حسينى اشكورى (متولد: 1310ش - نجف اشرف)، نسخهشناس، فهرستنگار، کتابشناس، از نامآوران و مشاهیر اشکورات
ولادت
در سال 1350ق، در شب سيزده ربيعالاول، مطابق با 1310ش در نجف اشرف، به دنيا آمد. وى، در خانوادهاى كه به علم و استغناى طبع و تقوا موصوف بودند، پرورش يافت؛ در حالى كه آباء و اجداد او همگى روحانى بودند.
تحصیلات
سید احمد در نه سالگي به مكتبخانه محل زادگاهش رفت و چندي نزد ملا سعوده، پيرزن خوشقلبی كه معلم قرآن بود، قرائت عم جزء و قرآن را ياد گرفت. سپس در مكتبخانه آقا شيخ علياكبر نائيني، قرآن و گلستان سعدي و برخي كتابهاي ديني و تاريخي مرسوم در آن دوران و نوشتن را آموخت. او كه در ميان شاگردان درخصوص قرائت قرآن و خط و انشا ممتاز گرديده بود، مورد توجه خاص پدر قرار گرفت و از آن پس مقدمات دروس حوزوي را نزد وي و شوهر همشيرهاش آقا سيد نورالدين كازروني خواند.
ديگر متون ادبيات و منطق را نزد حجج اسلام، آقايان: شيخ محمد رشتي، شيخ كاظم تبريزي (م 1416ق) فرا گرفت. مطول و معالم الاصول را نزد شيخ محمدعلي مدرّس افغاني (م 1406ق) و جلد اول لمعه را خدمت آقا شيخ غلامرضا باقري اصفهاني (م 1427ق) خواند.
در هفده سالگي بر اثر مشكلاتي نجف را ترك كرد و راهي بغداد شد. او چهار سال از دوره جوانياش را در بغداد به كسب و كار گذراند، ولي تحصيل را رها نكرد.
شبها و روزهاي تعطيل، كتابهاي شرح باب حادي عشر و شرح تجريد و به طور كلي مباحث عقلي و كلامي را از شيخ فاضل لنكراني (م 1402 ق) فرا گرفت.
جلد دوم لمعه را در محضر آقا شيخ هادي شُطيط خواند و در فرصتهاي مناسب كتاب امالي سيد مرتضي، العقائد السّبع العلويات ابن ابي الحديد، قصايد سبعه معلّقه، شرح زوزني و مقداري از مقامات حريري را مطالعه و با شيخ حامد واعظي سبزواري مباحثه كرد.
پس از مدت يادشده به نجف بازگشت و در مدرسه «وسطي» كه آيتالله ملا محمدكاظم آخوند خراساني (م 1329ق) تأسيس كرده بود، سكني گزيد و دروس سطوح عالي را نزد حجج اسلام، آقايان شيخ محسن هراتي، شيخ علي اخوان خراساني، شيخ محمدعلي مدرس افغاني و آخرين متن سطح عالي حوزه يعني كفاية الاصول را نزد آقا شيخ مجتبي لنكراني (م 1406ق) فرا گرفت.
بعضي از دروس جنبي چون عروض و قافيه را نيز از محضر آقا شيخ مرتضي مدرس گيلاني (م 1420ق) آموخت و از آن پس در درسهاي عمومي شركت نكرد، مگر در درس تفسير آيتالله سيد ابوالقاسم خويي (م 1413ق) كه در شبهاي تعطيلي برگزار ميشد.
آقاي اشكوري در مجالس و محافل خصوصي حضرات آيات، آقايان: حاج ميرزا حسن بجنوردي (م 1395ق)، سيد يحيي مدرسي يزدي (م 1383ق)، شيخ مجتبي لنكراني، ميرزا باقر زنجاني (م 1394ق) ميرزا هاشم آملي (م 1413ق) و ديگر استادان شركت كرد و بهرههاي علمي فراواني برد. وقتي هم به قم مهاجرت كرد، از مباحث فلسفه و عرفان و تفسير استاد علاّمه آقا سيد محمد حسين طباطبايي (م 1402ق) بهرهمند گرديد.
استاد اشكوري در ايام تحصيلي بنابر روش و عادتي كه در حوزهها مرسوم است، در نجف براي برخي از طلاب مبتدي و سطح، ادبيات و برخي موضوعات ديگر را تدريس ميكرد و در قم براي مدتي در مدرسه آيتالله گلپايگاني به تدريس ادبيات پرداخت.
استاد اشكوري پس از گذراندن دوره تحصيلي مرسوم و بهرهگيريهاي علمي به مقدار لازم از علوم قديم، براي يافتن كاري تخصصي كه جاي آن خالي و بدان نياز باشد، حدود يك سال كارهاي مختلفي را ارزيابي و بررسي كرد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه بهترين كار علمي در شأن وي، تحقيق در آثار و متون گذشتگان و نسخهشناسي خطي است؛ چرا كه اين آثار بهترين سرمايههايي هستند كه مباني علمي اصيل را در آنها ميتوان يافت. از سويي، حوزههاي علميه آن روزگار، چنان علاقهاي به اين رشته نشان نميدادند و سرگرم برنامههاي حوزوي خاص خود بودند. پس از اندك زماني تحقيق، انگيزه بيشتري براي اين كار كليدي يافت و تصميم گرفت با همه سختيها و ناملايماتي كه در پيش روي داشت، راه و كار خود را چنان كه بايد و شايد، در حد توان ادامه دهد. بنابراين براي ورود به كار، تصحيح كتاب را انتخاب كرد كه هم در مسير دانش و خدمت به دين باشد و هم بهره مادي داشته باشد و نيازهاي ضروري زندگي را تأمين كند.
پس با بعضي از چاپخانههاي نجف تماس گرفت و با نازلترين اجرت مشغول كار شد. به تدريج مؤلفان، كارهاي خود را به او ميدادند و چون كارها خوب و باسليقه انجام ميشد، اجرت بهتر و بيشتري ميپرداختند. تصحيح و غلطگيري كتابها براي او موجب شد تا با شخصيتهاي علمي و ادبي و صاحبان قلم در نجف و برخي شهرهاي ديگر عراق آشنا و مرتبط شود.
اين ارتباطها و برخوردها كه بيشتر با دنياي خارج از حوزه بود، دو فايده براي او داشت: يكي آنكه اطلاعات فراواني در رشتههاي گوناگون فرهنگ اسلامي و دانش ديني پيدا كرد و ديگري آنكه سبب شد از غلطگيري فرمهاي چاپي، به تدريج به نويسندگي و تحقيق در آثار گذشتگان روي آورد.
آثار
- فهرست نسخههاى خطى كتابخانه آیتالله مرعشى، در بيست و شش جلد؛
- مؤلفات الزيدية؛
- دليل الخطوطات؛
- تراجم الرجال؛
- التراث العربى المخطوط فى مكتبات ايران العامة؛
- المفصل فى تراجم الاعلام؛
- معجم اعلام الامامية.
وابستهها
رياض العلماء و حياض الفضلاء (مطبعة الخيام)
رياض العلماء و حياض الفضلاء (ترجمه ساعدی)
ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار
نزهة الناظر في الجمع بین الأشباه و النظائر
تراجم الرجال: مجموعه تراجم لأعلام اکثرهم مغمورون تنشر موادها التاریخیة لاول مرة
فهرست آل بابویه و علماء البحرین
کشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - الحدیثة)
التراث العربی المخطوط فی مکاتبات ایران العامه
حیاه الزهراء علیهاالسلام بعد ابیها الرسول صلیاللهعلیهوآله
فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیتالله نجفی مرعشی
فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةالله نجفی مرعشی (راهنما)
فهرست نسخههای خطي کتابخانه شخصي ميبدي (کرمانشاه - ايران)
شصت لوح هنري در 60 پاره قرآن مجيد
میراث محدث ارموی (آثاری چند درباره دعای ندبه)