غزلیات خواجوی کرمانی

    از ویکی‌نور
    ‏غزلیات خواجوی کرمانی
    غزلیات خواجوی کرمانی
    پدیدآورانخواجوی کرمانی، محمود بن علی (شاعر) مظهري، حميد (گردآورنده)
    عنوان‌های دیگرديوان غزليات خواجوي کرماني ديوان. برگزيده
    ناشرخدمات فرهنگي کرمان مرکز کرمان شناسی
    مکان نشرايران - کرمان ايران - کرمان
    سال نشرمجلد1: 1382ش,
    شابک964-90557-9-7
    موضوعشعر فارسی - قرن 8ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏5454‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    غزلیات خواجوی کرمانی، مشتمل بر بخش غزلیات اشعار کمال‎الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی (متوفی 750/752ق)، از مشاهیر شعرا و عرفای قرن هفتم هجری است. این اثر به کوشش حمید مظهری توسط مرکز کرمان‎شناسی گردآوری شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و 932 غزل است. غزلیات تا سرحد امکان به‎ترتیب قافیه مرتب و در سمت راست هر غزل یکی از حروف «ح»، «س» و «ش» قید گردید تا مشخص شود این غزل به کدام‎یک از سه دیوان - حضریات، سفریات و شوقیات - ‎تعلق دارد.

    گزارش محتوا

    ناشر اثر در مقدمه کتاب با اشاره به بی‎مهری در معرفی آثار و اندیشه‎های مشاهیر و مفاخر کرمان می‌نویسد: «کرمان علی‌رغم آن‎همه غنای معنوی و ارزش‎های وسیع مادی و قدمت تاریخی، مع‎الاسف ناشناخته و مهجور مانده و صد البته تاوان سنگینی را از این بابت پرداخته است. چه امکانات وسیع مادی و اندیشه‎های منور و روشنی که مستور بودند و بلااستفاده ماندند و سرانجام در خاک شدند. طبیعی است موقعیت‎هایی این‎چنین، ارزش‎ها را به هدر داده و شکوفایی استعدادها را مانع می‌شود. جای بسی تأسف است که علم و آگاهی از مشاهیر و مفاخر و افاضل استان کرمان آن‎قدر محدود است که گاه فقط به بیان نام بزرگان و احتمالاً محدود فعالیت علمی‌اشان خلاصه می‌شود. امروز از خواجو، ابوحامد فؤاد و... فقط نامی باقی است و چه بسیارند بزرگان و خبرگان و زبده‎هایی که حتی نامشان نیز باقی نمانده...». سپس با معرفی چند تن از بزرگان، به معرفی خواجوی کرمانی پرداخته، ادامه می‌دهد: «بالاخره به چهره برتر شعر و ادب دیارمان خواجوی کرمانی می‌رسیم که در توانایی او همین بس که خواجه بزرگوار، حافظ شیراز فرماید:

    دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو'

    او که بدایت تا نهایت زندگی‌اش را در تحقیق و تتبع و سفر و کسب معرفت و تلمذ در محضر بزرگان گذراند و بیش از چهل هزار بیت شعر از خود به‎جا گذاشت که به‎راستی گنجینه گران‎بها و ارزشمندی برای تاریخ شعر و ادبیات این مرزوبوم بشمار می‌رود و عجبا که حتی چهره روشن و پرفروغ این عارف و ادیب و شاعر وارسته نیز غبار ایام گرفته و کمتر نام و یادی از او باقی است»[۱].

    سپس اشاره می‌کند که از کلیه غزلیات دیوان‎های صنایع‎ الکمال و بدایع الجمال شامل معنویات، سفریات و شوقیات استفاده شده است[۲].

    لازم به توضیح است که مطالب مندرج در دیوان اشعار خواجو بدین تفصیل است‎:

    1. صنایع ‎الکمال‎: مشتمل‎ بر قصاید و قطعات و ترکیبات و ترجیعات‎ و غزلیات‎. غزلیات‎ در این دیوان به دو دفتر تقسیم شده است: یکی غزل‎هایی که در سفر گفته و سفریات نام دارد و دیگری غزلیات که در حضر‎ فرموده‎ و به‎ حضریات موسوم است و در حدود 10736 بیت می‎باشد‎. صنایع‎ الکمال‎ به‎غیر از قصاید و غزلیات و ترکیبات و رباعیات شامل دو مثنوی همای و همایون و گل و نوروز می‎باشد؛ چنان‎که بدایع‎ الجمال نیز دارای دو‎ مثنوی‎ دیگر است‎.
    2. بدایع ‎الجمال: مشتمل بر قصاید و ترکیبات و غزلیات و رباعیات که دفتر غزلیات‎ آن به نام شوقیات خوانده شده و 4340 بیت می‎باشد. پس تمام اشعار خواجو که در این چند دفتر‎ جمع‎ و به چاپ‎ رسیده در حدود 15076 بیت است[۳].

    از‎ وجوه تمایز دیوان خواجو نسبت به بسیاری از دیوان‎های شعر فارسی، تقسیم‎بندی موضوعی شعرهاست. خواجو احتمالاً خود شعرهایش را به این شکل درآورده است. چنان‎که گذشت دیوان خواجو به دو‎ بخش‎ عمده صنایع‎ الکمال و بدایع ‎الجمال منقسم می‌شود. پیش از خواجو این تقسیم‎بندی در شعرهای سنایی، سعدی و امیرخسرو دهلوی سابقه داشته و بعد‎ از‎ او در‎ جامی اتّفاق افتاده است. خواجو شاید در این وجه از شعرها تحت تأثیر شاعران پیش از‎ خود، به‎خصوص سعدی بوده باشد. در دیوان چاپی گاه این تقسیم‎بندی‎ به‎ هم‎ خورده است؛ بدین شکل که یک غزل در نسخه «اساس» و «ب» در «بدایع ‎الجمال» است و این را نسخه «مج» ‎‎که‎ مصحّح در اختیار نداشته هم تأیید می‌کند؛ ولی در دیوان چاپی در «صنایع ‎الکمال» و گاه‎ یک‎ غزل که جایگاهش در «سفریات» است و محتوای آن تأیید می‌کند که در «سفر» سروده شده‎، در بین غزل‎های «حضریات» است و نیز گاه غزلی در بین قصیده‎های دیوان چاپی‎ است[۴].

    می‌توان ادعا کرد که خواجو یکی از شاعران بزرگ عرصه‎ی ادب در قرن هشتم بوده که با سرودن اشعار و به‎خصوص غزلیات آکنده‎ از‎ شور و حال، جایگاه خاصی در‎ ادبیات‎ ایران‎زمین دارا می‎باشد؛ ولی با کمال تأسف باید اذعان نمود جایگاه این شاعر در حد استحقاق و شایستگی وی مورد توجه قرار نگرفته‎، بلکه‎ تا حدودی هم غریب‎ واقع‎ شده است؛ شاعری که حتی سلطان غزل، خواجه شیراز به الهام گرفتن از او اعتراف دارد و شاید سخنی بهتر از این جهت ختم کلام نباشد که بداقبالی شاعر از آنجاست‎ که‎ در برهه‌ای از زمان قرار گرفته که سعدی عاشق و شیرین در پیش آن و حافظ رند در پس آن واقع شده‌اند؛ زیرا در عرصه غزل، ظهور و یکه‎تازی حافظ‎ شیرین‎کلام، طومار‎ دیوان غزل‎سرایان را در هم نوردیده و بازار آنان را بی‌رونق نمود[۵].

    از شگردهای هنری و خیالی مورد‎ استفاده شاعر که موجب خلق تصاویر زیبا در اشعار وی شده‎ است‎، «استعاره‎» می‎باشد. شاعر از این شیوه دوشادوش و همپای تشبیه استفاده نموده است. استعاره‎های زیبای به‎کارگرفته‎‎‎شده‎ توسط شاعر، یادآور استعاره‎های خواجه شیراز می‎باشد؛ به‎طوری‎که اگر نام‎ شاعر‎ ذکر‎ نگردد، شاید بسیاری، از تشخیص ابیات خواجوی کرمانی از ابیات حافظ ناتوان باشند. استعاره در شعر‎ خواجو از بسامد بالایی برخوردار است؛ هرچند که استعارات به‎کاررفته نیز‎ در شعر شاعران پیشین‎ و هم‎‎عصر او فراوان یافت می‌شود، ولی شاعر از پس این شیوه نیز موفق برآمده و تصاویر خیالی و ادبی زیبایی را آفریده است. استعاره‎های زیبای خواجو حاصل تراوش ذهن خود اوست.‎ بیشتر استعاره‎های مورد استفاده در شعر شاعر، از نوع مکنیه و تخییلیه بوده و انواع دیگر در درجه دوم اهمیت قرار گرفته‌اند و بعضی استعاره‎ها نیز از جنس عنادیه در شعر شاعر‎ به‎کار‎ گرفته نشده است[۶].

    وضعیت کتاب

    در انتهای کتاب، فهرست مصرع‎های اول غزلیات با ذکر شماره غزل ذکر شده است. همچنین لغت‎نامه دیوان خواجوی کرمانی ارائه شده است. در این لغت‎نامه به‎ترتیب حروف الفبا، الفاظ، کلمات و عباراتی که نیاز به توضیح داشته، معرفی شده است.

    در این لغت‎نامه گاه ترجمه بخشی از آیه و جایگاه آن در قرآن کریم، گاه معرفی یک شخصیت و گاه یک داستان عاشقانه، مانند ویس و رامین معرفی شده است[۷].

    دیوان خواجوی‎کرمانی که شامل قصاید، غزلیات، قطعات، ترکیبات، ترجیعات، مسمط‎ها و رباعیات اوست، با مقدمه‌ای در 85 صفحه به اهتمام احمد سهیلی‌خوانساری در سال ۱۳۳۶ش، تصحیح شده است[۸].

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. جلال‎پور، حسین، «ضرورت تصحیح انتقادی دیوان خواجوی کرمانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، متن‎شناسی ادب فارسی، بهار 1392، شماره 17، صفحه 101 تا 124.
    3. رادفر، ابوالقاسم، «کتاب‎شناسی خواجوی کرمانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی، آبان 1370، شماره 77، صفحه 48 تا 55.
    4. رجبی، ایوب، عزتی‌فر، سیمین، «عنصرخیال در آثار خواجوی کرمانی با تأکید بر استعاره»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، تابستان 1395، سال دوم، شماره 2، صفحه 159 تا 172.

    وابسته‌ها