نسیمی، سید عمادالدین

    از ویکی‌نور
    نسیمی، عمادالدين
    نام نسیمی، عمادالدين
    نام های دیگر عمادالدین نسیمی

    ن‍س‍ي‍م‍ي‌ ش‍ي‍رازي‌، ع‍م‍ادال‍دي‍ن‌

    ن‍س‍ي‍م‍ي‌ ش‍ي‍روان‍ي‌، ع‍م‍ادال‍دي‍ن‌

    نام پدر
    متولد / 748ق
    محل تولد به روایتی تبریز
    رحلت / 820ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مولف AUTHORCODE17609AUTHORCODE

    سید عمادالدین نسیمی (748-820ق)، متخلص به نسیمی شاعر متعهد شیعی و متفکّر مکتب حروفیه در قرن هشتم 

    زادروز و زادگاه

    «عمادالدین نسیمی»، به سال ٧٤٨ق، در شهر تبریز، در خانواده‎ای مذهبی چشم به جهان گشود[۱].

    شیخ مفید از وی به‎عنوان نسیمی شیرازی یاد نموده و اعلام کرده که در زرقان - ‎از توابع شیراز - ‎بر‎ سر‎ قبر‎ او رفته است

    سخاوی‎ و ابن‎‎ عماد حنبلی لقب «نسیم‎الدین» را که هر دو از ابن حجر گرفته‎اند، به‎عنوان نام نسیمی متذکر‎ شده‎اند‎. قدیمی‎ترین مأخذی که از لقب عمادالدین سخن گفته است، کتاب‎ «مجالس ‎العشاق» کمال‎الدین حسین گازرگاهی (تألیف ٩٠٨ق) است. لطیفی در تذکرة الشعرای خود، نسیمی را اهل ناحیه نسیم‎ در‎ نزدیکی‎ بغداد می‎داند. گروهی آرامگاه او را در زرقان فارس و گروهی دیگر‎ در‎ حلب می‎دانند[۲].

    جایگاه اجتماعی و ادبی

    او یکی از بزرگ‎ترین مردان مبارز‎ و یکی‎ از برجسته‎ترین شخصیت‎های ادبی و فرهنگی و یکی از مشهورترین و جسورترین شاعران مشرق‎زمین است که تمام عمر خویش را صرف مبارزه در راه نجات مردم و رهایی ستم‎کشان از جور‎ و ستم‎ اربابان زور و زر نموده است[۳].

    شعر وی، شعری است با درون‎مایه‎ای‎ عرفانی‎، با مضامینی زیبا و باریک‎بینی‎های خاص. نسیمی از شاعران سبک عراقی است و بیشتر از سعدی و حافظ متأثر است. ظاهرا تخلص «نسیمی» مربوط به دوران پختگی شعری شاعر است؛ چرا‎که‎ او‎ «هاشمی» و «حسینی» نیز تخلص می‎کرده‎ است[۴].

    وفات

    در مورد مرگ وی کوتاه می‎توان‎ گفت‎ که‎ «علما، شیوخ و قضات حلب، نسیمی را به گمراه کردن برخی اشخاص نادان و انداختن آنها‎ به‎ راه‎ کفر و زندقه متهم ساخته، سلطان مؤید، حاکم حلب را به کشتن او ترغیب کردند‎. سلطان‎ دستور داد تا پوست نسیمی را زنده‎زنده بکنند». در‎ مورد‎ مرگ‎ وی آمده است: «در محل پوست‎ کندن، خون بسیار از او رفته، رنگش زرد‎ شد‎. گفتند که چون است که رنگ زرد کرده‎ای؟ گفت : من آفتاب سپهر عاشقی‎ام‎ از‎ مطلع‎ عشق طالع شده؛ آفتاب در محل غروب زرد می‎شود و گویند نسیمی فی‎البداهه سرود:

    آن دم‎ که‎ اهل [اجل] موکل مرد شود آهم چو دم سحرگهی سرد شود

    خورشید که‎ پردل‎تر‎ از آن چیزی نیست در وقت فروشدن رخش زرد شود[۵].

    پانویس

    1. ر.ک: فدوی، طیبه؛ باوان‎پوری، مسعود؛ لرستانی، نرگس، ص56
    2. ر.ک: همان، ص56 و 57
    3. ر.ک: همان، ص56
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، ص57

    منابع مقاله

    فدوی، طیبه؛ باوان‎پوری، مسعود؛ لرستانی، نرگس، «تجلی قرآن کریم در شعر نسیمی شیروانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهش‎های قرآنی در ادبیات، پاییز و زمستان 1393، ‎شماره 2 ‏ (26 صفحه، ‎از 53 تا 78)، به آدرس:

    www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1164155/