در الحبب في تاريخ أعيان حلب
دُرّ الحبب في تاریخ أعیان حلب | |
---|---|
پدیدآوران | فاخوری، محمود (محقق)
عباره، یحیی زکریا (محقق) ابن حنبلی، محمد بن ابراهیم (نويسنده) |
ناشر | جمهوریة العربیة السوریة، منشورات وزارة الثقافة |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1972 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - سرگذشتنامه
حلب - سرگذشتنامه کشورهای اسلامی - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | CT 203 /ع4 الف283 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دُرّ الحبب في تاريخ أعيان حلب اثر رضىالدين محمد بن ابراهيمبن يوسف حلبى معروف به ابن حنبلى، كتابى است به زبان عربى كه به معرفى اعيان و شخصيتهاى مهم شهر حلب سوريه مىپردازد.
علاقه شديد مؤلف و تعصب وى نسبت به زادگاه خويش و نيز شگفتى وى از شخصيتهاى به ظهور رسيده در آن، انگيزه وى در نگارش اين اثر بوده تا بدين وسيله تاريخ حلب را كه از زمان موفقالدين ابوذر (م 884ق) نانوشته مانده بود، تكميل كند.
نگارش اين كتاب در طول زندگى ابن حنبلى تا اواخر عمر وى (179ق) ادامه داشته است.
ساختار
كتاب داراى دو جزء است كه در نسخه حاضر در برنامه ضمن چهار جلد تنظيم گرديده است. جلد اول و دوم مشتمل است بر بخش اول و دوم جزء اول كه حرف الف تا پايان حرف عين را در بر مىگيرد و جلد سوم و چهارم مشتمل بر بخش اول و دوم جزء دوم مىباشد كه از حرف غين تا پايان حرف ياء را در برگرفته است.
كتاب داراى مقدمهاى به قلم محققان و نيز مقدمهاى به قلم مؤلف است كه طى آن، مؤلف به روش خود در نگارش كتاب اشاره كرده است.
كتاب فاقد تبويب و تفصيل است و مطالب آن تنها بر اساس حروف الفباء تنظيم گرديده است.
روش مؤلف در اين كتاب، روش معجمى (فرهنگامهاى) است؛ يعنى شرح حال افراد به ترتيب حرف اول نام ايشان مرتب گرديده است؛ البته در ترتيب اسامى به تفاوت نامهايى كه حرف دوم آنها مشابه يكديگر است توجهى نشده، همچنين در يادكرد نام پدر افراد و نيز كنيه ايشان، اين ترتيب مورد ملاحظه قرار نگرفته است.
مؤلف ابتدا نام شخصيت مورد نظر را ذكر كرده، سپس چنانچه وى از القاب دينى برخوردار باشد، آن را ذكر كرده است.
گزارش محتوا
مؤلف در اين كتاب به شرح حال رجال عصر خويش كه در اواخر قرن نهم و اوائل دهم هجرى در شهر حلب و غير آن مىزيستهاند و نيز برخى شخصيتهاى قبل از خود پرداخته است. وى در نگارش اين اثر، خود را ملزم به رعايت سه شرط ذيل نموده است:
1-تنها به شرح حال معاصران خويش و يا كسانى كه ايشان با آنان همزمان مىزيستهاند بپردازد.
2-شخصيتهاى غير حلبى معاصر مؤلف و يا غير حلبىهايى كه مؤلف با معاصران ايشان همعصر بوده است.
3-در موارد ضرورت از دو شرط فوق عدول كرده و به يادكرد شخصيتهايى بپردازد كه معاصر وى نبوده و يا وى با معاصران آنان نيز همعصر نبوده است. طبق اين شرط، مؤلف گاه به يادكرد افرادى پرداخته كه حتى پس از وفات وى در قيد حيات بودهاند، نظير ابوذر موفقالدين.
لازم به ذكر است كه اين كتاب مخصوص شخصيتهاى حلبىالمولد نيست، بلكه در آن به تراجم رجالى از حموىها، حمصىها، طرابلسىها، دمشقىها، حجازىها، مصرىها، هندىها و... نيز برمىخوريم.
افرادى كه در اين كتاب به شرح حال آنان پرداخته شده، از تنوع زيادى برخوردارند. در اين كتاب به شرح حال رجال همه طبقات اعم از علما، صوفىها، قضات، اميران، اعيان، شعرا، نويسندگان، بازرگانان، هنرمندان و حتى آوازهخوانان نيز پرداخته شده است، از اينرو، شيخ غزّى در درالكواكب، نويسنده را مورد انتقاد قرار داده است.
البته ابن حنبلى خود به اين امر توجه داشته، چنانكه مىگويد: كاش اصلاً به تأليف در باب تاريخ نپرداخته بود. با اينهمه نظر به علاقه شديدى كه به شهر خود داشت، بر آن شد كه تاريخ حلب را كه از زمان موفقالدين ابوذر (م 884ق) نانوشته مانده بود، تكميل كند. به اين ترتيب، كتاب گروه فراوانى را از رجال معروف سدههاى 9 و اوايل 10ق در حلب در برگرفته و اين برنامهاى است كه او خود در آغاز كتاب تعيين كرده است. البته ابن حنبلى از شرح حال زنان فاضل عصر خويش نيز غافل نمانده و از كسانى چون عائشه باعونيه و... نام برده است.
اين كتاب مجموعا ششصد و سى و سه شرح حال را در بردارد كه عمده آنها ذيل سه حرف؛ همزه، عين و ميم قرار مىگيرند. از اين ميان سيصد و سى مورد آن به حلبىها اختصاص دارد.
نويسنده توجه ويژهاى به مذهب صاحب ترجمه نشان داده و چنانچه مترجَم جزء صوفيه باشد به طريقه وى اعم از همدانيه و احمديه و رفاعيه و غيره نيز اشاره كرده است.
روش مؤلف در ياد كرد رجال اين است كه نام ايشان را مورد ملاحظه قرار داده اما در مواردى هم با كنيه از ايشان ياد كرده است. همچنين از لقب يا شهرت فرد مورد نظر غفلت نكرده است.
مؤلف هر فرد را به شهرى كه در آن متولد شده يا در آن نشو و نما كرده و يا در آنجا مسكن گزيده، منسوب كرده و گاهى هم افرادى را به قوميت و قبيله ايشان و برخى ديگر را به كار و شغلشان منسوب داشته است.
مؤلف به ثبت دقيق تاريخ تولد و درگذشت مترجَم توجه خاصى دارد. همچنين توجه خاصى به بيان شرح حال افراد خاندان و نيز دوستان و ياران و مشايخ خويش نشان داده است.
وى همچنين به وقايعى كه در ارتباط وى با شخصيت مورد نظر روى داده و يا مناظراتى كه با يكديگر داشتهاند اشاره مىكند.
وضعيت كتاب
كتاب به همراه پاورقىهاى محققان آن: محمد حمد الفاخورى و يحيى زكريّا عبّاره منتشر شده و هر دو جزء آن مشتمل بر فهرست ابواب، مترجَمين و نيز القاب ايشان مىباشد. علاوه بر اين بخش دوم از جزء دوم فهرستهاى ذيل را در بردارد:
فهرست اصطلاحات، آيات قرآنى، احاديث نبوى، اشعار، مثَلها، اعلام، اقوام و گروهها، شهرها و اماكن و جاىها و آبها و در پايان، فهرست كتابها.
منابع مقاله
1- آذرنوش، آذرتاش، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج3، ص375-373.
2- مقدمه و متن كتاب.