پیشاوری، احمد بن سید شهابالدین
نام | پیشاوری |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE8499AUTHORCODE |
«احمد بن سيد شهابالدين» موسوم به «سيد شاهبابا»، فرزند سيد عبدالرزاق رضوى ملقب به اديب پيشاورى از سلسله سادات صاحب زهد و تقوا است كه در «سير و سلوك» از سلسله سهروردى نسب مىبرد. وى در سال 1260ق در پيشاور هندوستان، چشم به جهان گشود و چون به سن تعلم رسيد، پدرش او را به دبستان سپرد تا خواندن و نوشتن آموزد.
دوران نوجوانى و كسب دانش
اديب در زادگاه خود مقدمات را آموخت و چون در سرحدات غربى هند بين اهالى و قواى انگليس جنگ درگرفت، پدر و ديگر خويشاوندانش به قتل رسيدند. اديب، مادر سالخورده را وداع گفت و رهسپار كابل شد. وى در كابل نزد ملا محمد آلناصر به كسب علوم پرداخت و پس از دو سال راهى غزنين شد و در جوار آرامگاه سنايى و محمود غزنوى در محلى به نام «باغ فيروزه» اقامت گزيد. در آنجا به كسب علوم همت گماشت و از محضر ملا سعدالدين بهرمند شد. پس از دو سال و نيم غزنين را به مقصد هرات ترك گفت و در آنجا به مدت چهارده ماه ماند و سپس راهى تربت جام شد و در سن بيست و دو سالگى به مشهد رفت. در مشهد نزد فضلاى آن دوره به تحصيل مشغول شد. او علم حكمت و رياضى را از ميرزا عبدالرحمن و فلسفه و «علوم عقليه» را از ملا غلامحسين شيخالاسلام فراگرفت و به آموختن ادبيات همت گماشت و به واسطه ذوق فطرى و نيروى حافظه، در اين فن به مهارت رسيد. وى در فنون و زبان عرب و صرف و نحو تبحر فوقالعاده داشت و همچنين در حفظ اشعار، بىنظير بود، چنانكه شش دفتر مثنوى را از حفظ بود. اشعار وى بسيار فاضلانه، فصيح، بليغ و متمايل به زهد و گوشهگيرى از دنياست.
اقامت در سبزوار
اديب در سال 1287ق در سبزوار اقامت گزيد و به حلقه درس ملاهادى سبزوارى درآمد و دو سال آخر عمر اين حكيم را درك كرد. وى پس از مرگ ملا هادى سبزوارى، در محضر فرزندش ملا محمد و همچنين از محضر ملا اسماعيل بهره يافت و پس از چندى به مشهد بازگشت و در مدرسه ميرزا جعفر سكونت گزيد. اديب در اين دوره از دانشمندان و فضلاى زمان خود محسوب مىشد و به نام «اديب هندى» اشتهار يافت.
اقامت در تهران
وى در سال 1300ق رخت اقامت به تهران افكند و تا پايان زندگى در آنجا بسربرد. اديب، نود سال عمر خود را وقف تحصيل دانش و فضيلت نمود و تمام عمر را به تزكيه نفس پرداخت. وى از علايق خانوادگى آزاد بود و از مال دنيا جز چند جلد كتاب كه پارهاى از آنها را نيز به خط خود نسخهبردارى كرده بود، چيز ديگرى نداشت. وى در راس شاعرانى بود كه در جريان جنگ جهانى اول، احساسات آلماندوستى را در شعر خود نمايان ساخت.
آثار و رسالات
اديب، سالهاى پايان عمر را صرف تحقيق و مراجعه به آثار خاقانى، ناصرخسرو، سنايى و به ويژه مثنوى مولوى مىكرد، لذا آثار زيادى از وى به جاى نمانده است. از حواشى و تعليقاتى كه بر ابوالفضل بيهقى نگاشته است مىتوان به احاطه وسيع او بر تاريخ و لغت پىبرد. ديوان اديب پيشاورى مشتمل بر چهار هزار و دويست بيت فارسى و سيصد و هفتاد بيت عربى در سال 1312ق منتشر شد.
دو رساله ديگر، يكى در بيان «قضاياى بديهييات اوليه» و ديگرى در تصحيح ديوان ناصرخسرو از وى به جاى مانده است. قيصرنامه اديب پيشاورى كه در بحر متقارب و درباره جنگ جهانى اول سروده شده، شامل چهارده هزاربيت است. وى در پايان زندگى به ترجمه اشارات ابن سينا به زبان فارسى همت گماشت كه عمرش به اتمام آن وفا نكرد. او نسبت به ايران و زبان و ادبيات فارسى علاقمند بود و تقريبأ هيچكدام از آثارش خالى از چاشنى ميهنپرستى و ترويج استقلال و آزادگى نيست.
منابع:
وب سايت مرجع زندگىنامه مردان پارس- بزرگان سرزمين پارس.
وابستهها
نگارستان عجائب و غرائب / نوع اثر: کتاب / نقش: اهتمام