مکتب کلامی قم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR29213J1.jpg | عنوان = مکتب کلامی قم | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = عابدی، احمد (نويسنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏م‎‏7 209 BP | موضوع =شیعه امامیه - ایران - قم - کلام شیعه امامیه |نا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''مکتب کلامی قم'''، تألیف [[احمد عابدی]] (متولد 1339ش)،  به بررسی جامع روش‌شناسی و اصول اعتقادی مکتب کلامی قم می‌پردازد و جایگاه این مکتب فکری را در طول تاریخ اسلام، به‌ویژه در برابر دیدگاه‌های رقیب، تبیین می‌کند.
'''مکتب کلامی قم'''، تألیف [[عابدی، احمد|احمد عابدی]] (متولد 1339ش)،  به بررسی جامع روش‌شناسی و اصول اعتقادی مکتب کلامی قم می‌پردازد و جایگاه این مکتب فکری را در طول تاریخ اسلام، به‌ویژه در برابر دیدگاه‌های رقیب، تبیین می‌کند.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۵: خط ۳۵:
او سپس دیدگاه مکتب قم را نسبت به عقل بیان کرده و به ارزیابی و تحلیل آن پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-18</ref>.
او سپس دیدگاه مکتب قم را نسبت به عقل بیان کرده و به ارزیابی و تحلیل آن پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-18</ref>.


در ادامه، اجتهاد و تقلید در اصول دین از دیدگاه مکتب قم مورد بررسی قرار می‌گیرد. این مکتب، بر آن است که تحصیل علم و یقین در اصول دین، وظیفه مهم هر مکلف است و نیازمند استدلال‌های عقلی نیرومند و قطعی است؛ به‌عبارت‌دیگر، تقلید در اصول اعتقادی جایز نیست و هرکس باید از راه استدلال و برهان به شناخت خدا، عدل، نبوت، امامت و معاد دست یابد. این رویکرد با نفی تقلید صرف در این بنیادهای فکری، به تحکیم ایمان عقلانی کمک می‌کند. این بخش، دیدگاه‌ علمایی چون میرزای قمی و علامه حلی را در جواز و عدم جواز تقلید در اصول دین بررسی می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص31-33</ref>.
در ادامه، اجتهاد و تقلید در اصول دین از دیدگاه مکتب قم مورد بررسی قرار می‌گیرد. این مکتب، بر آن است که تحصیل علم و یقین در اصول دین، وظیفه مهم هر مکلف است و نیازمند استدلال‌های عقلی نیرومند و قطعی است؛ به‌عبارت‌دیگر، تقلید در اصول اعتقادی جایز نیست و هرکس باید از راه استدلال و برهان به شناخت خدا، عدل، نبوت، امامت و معاد دست یابد. این رویکرد با نفی تقلید صرف در این بنیادهای فکری، به تحکیم ایمان عقلانی کمک می‌کند. این بخش، دیدگاه‌ علمایی چون [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|میرزای قمی]] و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] را در جواز و عدم جواز تقلید در اصول دین بررسی می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص31-33</ref>.


بحث ارزش و حجیت قرآن مجید در مکتب قم نیز یکی از مباحث اصلی این بخش است. مکتب قم قرآن را از هرگونه تغییر و تحریفی مصون و محفوظ می‌داند و در نتیجه، حجیت و ارزش قرآن کریم برای مباحث اعتقادی و فقهی روشن و مبرهن می‌گردد.
بحث ارزش و حجیت قرآن مجید در مکتب قم نیز یکی از مباحث اصلی این بخش است. مکتب قم قرآن را از هرگونه تغییر و تحریفی مصون و محفوظ می‌داند و در نتیجه، حجیت و ارزش قرآن کریم برای مباحث اعتقادی و فقهی روشن و مبرهن می‌گردد.


عقیده مرحوم شیخ صدوق درباره قرآن، به‌تفصیل بیان می‌شود. شیخ صدوق، از برجسته‌ترین علمای قم، معتقد بود که قرآن کلام، گفتار و وحی خداوند است و هیچ باطلی به آن راه ندارد. او بر عدم تحریف قرآن تأکید فراوان داشت و روایات دال بر تحریف را رد می‌کرد یا تأویل می‌نمود و آنها را با روش‌های متقن حدیثی و تفسیری خود، صحیح و معتبر نمی‌دانست<ref>ر.ک: همان،  ص43-47</ref>.
عقیده مرحوم [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] درباره قرآن، به‌تفصیل بیان می‌شود. [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، از برجسته‌ترین علمای قم، معتقد بود که قرآن کلام، گفتار و وحی خداوند است و هیچ باطلی به آن راه ندارد. او بر عدم تحریف قرآن تأکید فراوان داشت و روایات دال بر تحریف را رد می‌کرد یا تأویل می‌نمود و آنها را با روش‌های متقن حدیثی و تفسیری خود، صحیح و معتبر نمی‌دانست<ref>ر.ک: همان،  ص43-47</ref>.


سپس، روش تفسیر قرآن کریم در مکتب قم تبیین می‌شود. این مکتب، به روش تفسیر روایی با تکیه بر احادیث اهل‌بیت(ع) و توجه به ظواهر قرآن معتقد است، اما از تفسیر به رأی و تأویل‌های بدون دلیل اجتناب می‌کند. این روش تفسیر، قرآن را به‌عنوان یک مجموعه واحد در نظر می‌گیرد و آیات را با کمک یکدیگر و روایات معصومین(ع) تبیین می‌کند تا به معارف بلند قرآنی دست یابد<ref>ر.ک: همان،  ص48-49</ref>.
سپس، روش تفسیر قرآن کریم در مکتب قم تبیین می‌شود. این مکتب، به روش تفسیر روایی با تکیه بر احادیث اهل‌بیت(ع) و توجه به ظواهر قرآن معتقد است، اما از تفسیر به رأی و تأویل‌های بدون دلیل اجتناب می‌کند. این روش تفسیر، قرآن را به‌عنوان یک مجموعه واحد در نظر می‌گیرد و آیات را با کمک یکدیگر و روایات معصومین(ع) تبیین می‌کند تا به معارف بلند قرآنی دست یابد<ref>ر.ک: همان،  ص48-49</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
در ادامه، موضوع حجیت ظواهر قرآن مطرح می‌شود. با توجه به آنکه علمای قم به‌شدت با شبهه تحریف قرآن مقابله نموده و آن را دفع نموده‌اند، دیگر مانعی برای التزام به حجیت ظواهر قرآن در مسائل و فروع فقهی برای آنان باقی نمی‌ماند، اما روشن است که این حجیت، مشروط به فحص از روایات است و بدون مراجعه به آنها کسی نمی‌تواند با استناد به حجیت ظواهر قرآن به آن عمل کند؛ زیرا حجیت ظاهر آیه‌ای از قرآن، مشروط به عدم وجود قرینه برخلاف آن است و هرکدام از روایات شایستگی آن را دارند که بتوانند قرینه برخلاف باشند<ref>ر.ک: همان،  ص49-50</ref>. نویسنده سپس مفصلا درباره حجیت یا عدم حجیت ظواهر قرآن در معارف و  اعتقادات بحث می‌کند<ref>ر.ک: همان،  ص50-54</ref>.
در ادامه، موضوع حجیت ظواهر قرآن مطرح می‌شود. با توجه به آنکه علمای قم به‌شدت با شبهه تحریف قرآن مقابله نموده و آن را دفع نموده‌اند، دیگر مانعی برای التزام به حجیت ظواهر قرآن در مسائل و فروع فقهی برای آنان باقی نمی‌ماند، اما روشن است که این حجیت، مشروط به فحص از روایات است و بدون مراجعه به آنها کسی نمی‌تواند با استناد به حجیت ظواهر قرآن به آن عمل کند؛ زیرا حجیت ظاهر آیه‌ای از قرآن، مشروط به عدم وجود قرینه برخلاف آن است و هرکدام از روایات شایستگی آن را دارند که بتوانند قرینه برخلاف باشند<ref>ر.ک: همان،  ص49-50</ref>. نویسنده سپس مفصلا درباره حجیت یا عدم حجیت ظواهر قرآن در معارف و  اعتقادات بحث می‌کند<ref>ر.ک: همان،  ص50-54</ref>.


در پایان این بخش، روش مرحوم صدوق در تصحیح و نقد حدیث تشریح می‌شود. شیخ صدوق در بررسی احادیث، دقت و سخت‌گیری فراوانی داشت. او به بررسی سند و متن احادیث می‌پرداخت و احادیثی را که با قرآن، عقل و اصول محکم دینی مخالف بودند، رد می‌کرد. وی به‌ویژه با احادیثی که به تجسیم (جسمانی دانستن خداوند) یا تشبیه (شبیه دانستن خداوند به مخلوقات) منجر می‌شدند، به‌شدت مخالفت می‌کرد و در جهت پالایش احادیث از این‌گونه باورهای نادرست تلاش می‌نمود<ref>ر.ک: همان،  ص55-63</ref>.
در پایان این بخش، روش [[ابن بابویه، محمد بن علی|مرحوم صدوق]] در تصحیح و نقد حدیث تشریح می‌شود. [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] در بررسی احادیث، دقت و سخت‌گیری فراوانی داشت. او به بررسی سند و متن احادیث می‌پرداخت و احادیثی را که با قرآن، عقل و اصول محکم دینی مخالف بودند، رد می‌کرد. وی به‌ویژه با احادیثی که به تجسیم (جسمانی دانستن خداوند) یا تشبیه (شبیه دانستن خداوند به مخلوقات) منجر می‌شدند، به‌شدت مخالفت می‌کرد و در جهت پالایش احادیث از این‌گونه باورهای نادرست تلاش می‌نمود<ref>ر.ک: همان،  ص55-63</ref>.


* بخش دوم (بررسی اصول اعتقادی، از منظر مکتب کلامی قم):
* بخش دوم (بررسی اصول اعتقادی، از منظر مکتب کلامی قم):