۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''شرح القصائد التسع المشهورات'''، تألیف | '''شرح القصائد التسع المشهورات'''، تألیف [[نحاس، احمد بن محمد|أبوجعفر أحمد بن محمد بن النحاس]] (متوفی ۳۳۸ق)، نحوی، لغوی، قاری، محدث و فقیه است. این کتاب شرحی جامع بر نُه قصیده مشهور جاهلی (معلقات) است که به تحلیل جوانب لغوی، نحوی، بلاغی و ادبی آنها میپردازد و آرا مختلف علمای عربی را موردبررسی قرار میدهد. | ||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
فصل اول: ابن نحاس و آثار او این فصل به زندگینامه ابوجعفر احمد بن محمد بن النحاس اختصاص دارد. در این بخش، اطلاعاتی درباره نسب، اساتید، شاگردان و مهمترین آثار وی ارائه شده است. اشاره شده که او در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری در مصر میزیسته و به دلیل دانش گسترده و تألیفات پرشمارش در علوم قرآنی، حدیث، فقه و زبان عربی شهرت داشته است<ref>متن کتاب، ج1، ص30- 9</ref>. | فصل اول: [[نحاس، احمد بن محمد|ابن نحاس]] و آثار او این فصل به زندگینامه [[نحاس، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن النحاس]] اختصاص دارد. در این بخش، اطلاعاتی درباره نسب، اساتید، شاگردان و مهمترین آثار وی ارائه شده است. اشاره شده که او در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری در مصر میزیسته و به دلیل دانش گسترده و تألیفات پرشمارش در علوم قرآنی، حدیث، فقه و زبان عربی شهرت داشته است<ref>متن کتاب، ج1، ص30- 9</ref>. | ||
فصل دوم: رویکردهای نحوی او، این بخش به مواضع نحوی ابن نحاس و رویکردهای روششناختی او در بررسی مسائل نحوی میپردازد. در این فصل، دیدگاههای او درباره اختلافات مکاتب نحوی بصره و کوفه و چگونگی استفاده وی از اصطلاحات این مکاتب مورد بحث قرار میگیرد. او تحت تأثیر زیادی از سیبویه بوده و در بسیاری موارد آرا او را ترجیح میداده است. این بخش شامل نمونههایی است که در آنها ابن نحاس به ترجیح آرا بصریین، موافقت با کوفیین، یا ترکیب دیدگاههای هر دو مکتب پرداخته است<ref>همان، ص48- 31</ref>. | فصل دوم: رویکردهای نحوی او، این بخش به مواضع نحوی [[نحاس، احمد بن محمد|ابن نحاس]] و رویکردهای روششناختی او در بررسی مسائل نحوی میپردازد. در این فصل، دیدگاههای او درباره اختلافات مکاتب نحوی بصره و کوفه و چگونگی استفاده وی از اصطلاحات این مکاتب مورد بحث قرار میگیرد. او تحت تأثیر زیادی از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] بوده و در بسیاری موارد آرا او را ترجیح میداده است. این بخش شامل نمونههایی است که در آنها ابن نحاس به ترجیح آرا بصریین، موافقت با کوفیین، یا ترکیب دیدگاههای هر دو مکتب پرداخته است<ref>همان، ص48- 31</ref>. | ||
فصل سوم: معلقات این فصل بهتفصیل درباره معلقات، نامگذاری آنها و دلایل شهرتشان صحبت میکند. همچنین روایات مختلف درباره تعداد و شاعران معلقات، امرؤالقیس، زهیر، لبید، عنتره، عمرو بن کلثوم، حارث بن حلزه، و نابغه ذبیانی را موردبررسی قرار میدهد. این بخش به دیدگاههای متفاوت درباره افزودن قصاید اعشی و طرفه به فهرست سنتی هفت یا ده معلقه نیز میپردازد<ref>همان، ص60- 49</ref>. | فصل سوم: معلقات این فصل بهتفصیل درباره معلقات، نامگذاری آنها و دلایل شهرتشان صحبت میکند. همچنین روایات مختلف درباره تعداد و شاعران معلقات، امرؤالقیس، زهیر، لبید، عنتره، عمرو بن کلثوم، حارث بن حلزه، و نابغه ذبیانی را موردبررسی قرار میدهد. این بخش به دیدگاههای متفاوت درباره افزودن قصاید اعشی و طرفه به فهرست سنتی هفت یا ده معلقه نیز میپردازد<ref>همان، ص60- 49</ref>. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
بهمنظور آشنایی بیشتر با محتوای کتاب، به بیان ویژگیهای شرح برخی از قصاید، پرداخته خواهد شد: | بهمنظور آشنایی بیشتر با محتوای کتاب، به بیان ویژگیهای شرح برخی از قصاید، پرداخته خواهد شد: | ||
شرح ابن نحاس بر قصاید معلقات، از جمله قصاید امرؤالقیس، طرفه، زهیر و لبید، با تحلیل عمیق زبانی و ادبی مشخص میشود. او در این شرحها به مسائل نحوی، صرفی و بلاغی با دقت فراوان میپردازد و دیدگاههای مختلف مکاتب بصره و کوفه را مطرح کرده و مورد نقد و بررسی قرار میدهد. برای تأیید توضیحات خود، از شواهد قرآنی، حدیثی و شعری بهره میگیرد<ref>همان، ص93- 61</ref>. | شرح ابن نحاس بر قصاید معلقات، از جمله قصاید امرؤالقیس، طرفه، زهیر و لبید، با تحلیل عمیق زبانی و ادبی مشخص میشود. او در این شرحها به مسائل نحوی، صرفی و بلاغی با دقت فراوان میپردازد و دیدگاههای مختلف مکاتب بصره و کوفه را مطرح کرده و مورد نقد و بررسی قرار میدهد. برای تأیید توضیحات خود، از شواهد قرآنی، حدیثی و شعری بهره میگیرد<ref>همان، ص93- 61</ref>. | ||
قصیده امرؤالقیس: ابن نحاس در شرح قصیده امرؤالقیس، به بررسی دقیق مسائل نحوی و صرفی میپردازد و کلمات دشوار را تبیین میکند. برای مثال، در برخی ابیات، به چگونگی اعراب و نقش کلمات مانند "ملک" یا "ملوک" اشاره دارد. او همچنین جنبههای بلاغی مانند «تشبیه» را در شعر امرؤالقیس برجسته میکند. در توضیح عباراتی نظیر «لا يزروه»، به تحلیل ساختار دستوری آن میپردازد. مباحثی چون کاربرد افعال مختلف مانند «تنسل» و «تنحل» و پیامدهای دستوری آنها نیز موردبحث قرار میگیرد. همچنین، او آرا نحوی را با استناد به نظرات اهل لغت و نحویان موردبررسی قرار میدهد<ref>همان، ص215- 113</ref>. | قصیده امرؤالقیس: [[نحاس، احمد بن محمد|ابن نحاس]] در شرح قصیده امرؤالقیس، به بررسی دقیق مسائل نحوی و صرفی میپردازد و کلمات دشوار را تبیین میکند. برای مثال، در برخی ابیات، به چگونگی اعراب و نقش کلمات مانند "ملک" یا "ملوک" اشاره دارد. او همچنین جنبههای بلاغی مانند «تشبیه» را در شعر امرؤالقیس برجسته میکند. در توضیح عباراتی نظیر «لا يزروه»، به تحلیل ساختار دستوری آن میپردازد. مباحثی چون کاربرد افعال مختلف مانند «تنسل» و «تنحل» و پیامدهای دستوری آنها نیز موردبحث قرار میگیرد. همچنین، او آرا نحوی را با استناد به نظرات اهل لغت و نحویان موردبررسی قرار میدهد<ref>همان، ص215- 113</ref>. | ||
قصیده طرفه بن العبد: در شرح قصیده طرفه، ابن نحاس به توضیح قواعد نحوی نظیر «رفع فاعل مقدم» و «مفعول الذی لم یسم فاعله» (فعل مجهول) میپردازد و نمونههایی از آن را در ابیات طرفه ذکر میکند. او عبارات مجازاتی و اصطلاحات دشوار را تشریح کرده و در بررسی لغوی، به موضوعاتی مانند «الإبدال» (جایگزینی حروف) و «التغلیب» (غلبه یک جنس بر جنس دیگر در کلام) میپردازد و شواهد شعری را برای آنها ارائه میدهد. همچنین، معنای کلماتی مانند «مختل» را توضیح داده و وضعیت دستوری عبارتی چون «هل غادر الشعراء» را تحلیل میکند<ref>همان، ص302- 217</ref>. | قصیده طرفه بن العبد: در شرح قصیده طرفه، [[نحاس، احمد بن محمد|ابن نحاس]] به توضیح قواعد نحوی نظیر «رفع فاعل مقدم» و «مفعول الذی لم یسم فاعله» (فعل مجهول) میپردازد و نمونههایی از آن را در ابیات طرفه ذکر میکند. او عبارات مجازاتی و اصطلاحات دشوار را تشریح کرده و در بررسی لغوی، به موضوعاتی مانند «الإبدال» (جایگزینی حروف) و «التغلیب» (غلبه یک جنس بر جنس دیگر در کلام) میپردازد و شواهد شعری را برای آنها ارائه میدهد. همچنین، معنای کلماتی مانند «مختل» را توضیح داده و وضعیت دستوری عبارتی چون «هل غادر الشعراء» را تحلیل میکند<ref>همان، ص302- 217</ref>. | ||
قصیده زهیر بن أبی سلمی: شرح قصیده زهیر شامل تحلیل ساختارهای دستوری است؛ برای نمونه، در عبارت «الرجراج مطیعًا»، به جایگاه مفعولی و حذف ضمنی فعل اشاره میکند. او به عناصر بلاغی از قبیل «تشبیه» و «کنایه» در اشعار زهیر توجه ویژهای دارد و آنها را شناسایی و تبیین میکند. همچنین، در این قصیده، به ضرورتهای شعری و تأثیر آنها بر زبان شعر میپردازد. وی تحلیل دستوری عبارت «ومن بعض أطراف الرماح» و همچنین معنا و ساختار دستوری «أمنت أم أوفی» را ارائه میدهد<ref>همان، ص361- 303</ref>. | قصیده زهیر بن أبی سلمی: شرح قصیده زهیر شامل تحلیل ساختارهای دستوری است؛ برای نمونه، در عبارت «الرجراج مطیعًا»، به جایگاه مفعولی و حذف ضمنی فعل اشاره میکند. او به عناصر بلاغی از قبیل «تشبیه» و «کنایه» در اشعار زهیر توجه ویژهای دارد و آنها را شناسایی و تبیین میکند. همچنین، در این قصیده، به ضرورتهای شعری و تأثیر آنها بر زبان شعر میپردازد. وی تحلیل دستوری عبارت «ومن بعض أطراف الرماح» و همچنین معنا و ساختار دستوری «أمنت أم أوفی» را ارائه میدهد<ref>همان، ص361- 303</ref>. | ||
قصیده لبید بن ربیعه: ابن نحاس در شرح قصیده لبید، به اعراب و تحلیل دقیق نقش کلمات در ابیات میپردازد. او ابزارهای بلاغی مانند «تمثیل» (مثالآوردن) و «مجاز» (استفاده از واژگان در غیر معنای حقیقی) را در شعر لبید بررسی میکند. همچنین، در بخش «دراسات لغویة»، مباحثی همچون «الأضداد» (کلمات متضاد) و «القلب» (جابهجایی حروف یا کلمات) را مطرح کرده و مثالهایی از قصیده لبید برای این موارد ارائه میدهد. او معانی مختلف کلمات مانند «لبید» و «تطرق» را تشریح کرده و به ضرورتهای شعری در کلام لبید نیز میپردازد<ref>همان، ص451- 361</ref>. | قصیده لبید بن ربیعه: [[نحاس، احمد بن محمد|ابن نحاس]] در شرح قصیده لبید، به اعراب و تحلیل دقیق نقش کلمات در ابیات میپردازد. او ابزارهای بلاغی مانند «تمثیل» (مثالآوردن) و «مجاز» (استفاده از واژگان در غیر معنای حقیقی) را در شعر لبید بررسی میکند. همچنین، در بخش «دراسات لغویة»، مباحثی همچون «الأضداد» (کلمات متضاد) و «القلب» (جابهجایی حروف یا کلمات) را مطرح کرده و مثالهایی از قصیده لبید برای این موارد ارائه میدهد. او معانی مختلف کلمات مانند «لبید» و «تطرق» را تشریح کرده و به ضرورتهای شعری در کلام لبید نیز میپردازد<ref>همان، ص451- 361</ref>. | ||