۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
(+) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
''' اندیشه میاندیشد '''، از آثار نویسنده و فیلسوف ایرانی معاصر، [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین | غلامحسين ابراهیمى دينانى ]] (متولد ۱۳۱۳ش)، به بررسی ماهیت انسان و ارتباطش با اندیشیدن و سخن گفتن میپردازد و بر ضرورت اندیشیدن عقلی و فلسفی و پرهیز از پذیرش کورکورانه اندیشهها تأکید میورزد و میکوشد روش اندیشیدن فلسفی را آموزش بدهد. تأمّل در نام و محتوای کتاب حاضر، این نکته را آشکار میسازد که مخاطبان این اثر، نه عموم مردم بلکه فقط علاقمندان به فلسفه و اندیشیدن ژرف عقلی هستند. | ''' اندیشه میاندیشد '''، از آثار نویسنده و فیلسوف ایرانی معاصر، [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین | غلامحسين ابراهیمى دينانى ]] (متولد ۱۳۱۳ش)، به بررسی ماهیت انسان و ارتباطش با اندیشیدن و سخن گفتن میپردازد و بر ضرورت اندیشیدن عقلی و فلسفی و پرهیز از پذیرش کورکورانه اندیشهها تأکید میورزد و میکوشد روش اندیشیدن فلسفی را آموزش بدهد. تأمّل در نام و محتوای کتاب حاضر، این نکته را آشکار میسازد که مخاطبان این اثر، نه عموم مردم بلکه فقط علاقمندان به فلسفه و اندیشیدن ژرف عقلی هستند. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین | غلامحسين ابراهیمى دينانى]] با تأکید بر آنکه حکما و فلاسفه ماهیت انسان را | * [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین | غلامحسين ابراهیمى دينانى]] با تأکید بر آنکه حکما و فلاسفه ماهیت انسان را «حیوان ناطق » تعریف کردهاند، بعد از بررسی معنای لغوی و اصطلاحی این تعریف، افزوده است: | ||
* کسانی که بدون اندیشیدن لازم به یک عقیده میرسند و خود را وقف یک ایده میکنند آزادی خود را از دست میدهند و در واقع فکر و اندیشه خود را برای همیشه تعطیل میکنند. کسی که از اندیشیدن میترسد در واقع از خود میگریزد زیرا اندیشیدن، ذاتی انسان است و دوری جستن از ذاتی خود، گریختن است. اما باید توجه داشت که ازخودگریزی نشانهای از خداگریزی است زیرا کسی که خود ندارد و به خودی خود نمیاندیشد، نمیتواند به چیز دیگری بیاندیشد. «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» که بسیاری از بزرگان نقل کردهاند پرمعنیترین دلالت دارد. کسی که خود را به درستی میشناسد میتواند خدا را نیز بشناسد. <ref> مقدمه نویسنده، ص11. </ref> | * کسانی که بدون اندیشیدن لازم به یک عقیده میرسند و خود را وقف یک ایده میکنند آزادی خود را از دست میدهند و در واقع فکر و اندیشه خود را برای همیشه تعطیل میکنند. کسی که از اندیشیدن میترسد در واقع از خود میگریزد زیرا اندیشیدن، ذاتی انسان است و دوری جستن از ذاتی خود، گریختن است. اما باید توجه داشت که ازخودگریزی نشانهای از خداگریزی است زیرا کسی که خود ندارد و به خودی خود نمیاندیشد، نمیتواند به چیز دیگری بیاندیشد. «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» که بسیاری از بزرگان نقل کردهاند پرمعنیترین دلالت دارد. کسی که خود را به درستی میشناسد میتواند خدا را نیز بشناسد. <ref> مقدمه نویسنده، ص11. </ref> | ||