۱۴۶٬۶۲۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURچنین گفت حافظJ1.jpg | عنوان =چنین گفت حافظ | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = انصاری، بهمن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =PIR ۵۴۳۵/ق۷۳چ۹ | موضوع =حافظ، شمسالدین محمد، -۷۹۲ق. دیوان - نقدوتفسیر,شعر...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''چنین گفت حافظ''' تألیف بهمن | '''چنین گفت حافظ''' تألیف [[انصاری، بهمن|بهمن انصاری]]، این کتاب کوشیده است تا اینبار [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] را نه فقط از دیدگاه ادب و عرفان، که از دو دیدگاه تاریخی و فلسفی مورد بررسی قرار داده و شخصیت جاودانۀ او را در آیینۀ تاریخ و فلسفه، تحلیل نماید. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
بهیقین هجوم مغول به ایران و بیش از یک قرن حاکمیت ایلخانان بر این مرزوبوم، دگرگونیهای چندی در خود داشت که بازار شعر و ادب نیز بینصیب نماند. کما اینکه به نظر میرسد عرصۀ شعر و شاعری غنای دیگر یافت و از رخوت و سستی آن کاسته شد. شاعران عصر ایلخانی با هدف مهار رفتارهای غیرمدنی مغولان، آستین همت بالا زده و نقش روشنگرانی را بر عهده گرفتند که رسالتی آگاهانه به دوش میکشیدند. از اینرو از جمله ویژگیهای مهم ادبیات عصر ایلخانی، وجه اخلاقی و اجتماعی آن بود که در نظم و نثر بزرگانی چون شیخ اجل سعدی شیرازی و مولانا جلالالدین بلخی مجال بروز یافت. وجه انتقادی شعر عهد ایلخانی، مصادیق خود در نقد صریح سلوک مغول را در شعر بزرگانی چون پوربهای جامی و سیف فرغانی نشان داد. وجه حماسی شعر به عنوان مصداق احیا و تجلی هویت ایرانی، در شاهنامههای منظوم این عهد اعم از ظفرنامه مستوفی، شهنشهنامه غازانی اژدری و تاریخ منظوم چنگیزخانی احمدتبریزی جلوه کرد و وجهی دیگر و کارآمدتر در زبان طنز و احیاناً هزل و هجو عبید زاکانی خود را علم نمود. در این میان اما بازار مکارۀ تغزل، رونقی دیگر گرفت و در بیان شیوای خداوندگار ادب، خواجه حافظ شیرازی به اوج شکوفایی و حلاوت رسید. | بهیقین هجوم مغول به ایران و بیش از یک قرن حاکمیت ایلخانان بر این مرزوبوم، دگرگونیهای چندی در خود داشت که بازار شعر و ادب نیز بینصیب نماند. کما اینکه به نظر میرسد عرصۀ شعر و شاعری غنای دیگر یافت و از رخوت و سستی آن کاسته شد. شاعران عصر ایلخانی با هدف مهار رفتارهای غیرمدنی مغولان، آستین همت بالا زده و نقش روشنگرانی را بر عهده گرفتند که رسالتی آگاهانه به دوش میکشیدند. از اینرو از جمله ویژگیهای مهم ادبیات عصر ایلخانی، وجه اخلاقی و اجتماعی آن بود که در نظم و نثر بزرگانی چون [[سعدی، مصلح بن عبدالله|شیخ اجل سعدی شیرازی]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین بلخی]] مجال بروز یافت. وجه انتقادی شعر عهد ایلخانی، مصادیق خود در نقد صریح سلوک مغول را در شعر بزرگانی چون پوربهای جامی و سیف فرغانی نشان داد. وجه حماسی شعر به عنوان مصداق احیا و تجلی هویت ایرانی، در شاهنامههای منظوم این عهد اعم از ظفرنامه مستوفی، شهنشهنامه غازانی اژدری و تاریخ منظوم چنگیزخانی احمدتبریزی جلوه کرد و وجهی دیگر و کارآمدتر در زبان طنز و احیاناً هزل و هجو [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] خود را علم نمود. در این میان اما بازار مکارۀ تغزل، رونقی دیگر گرفت و در بیان شیوای خداوندگار ادب، خواجه حافظ شیرازی به اوج شکوفایی و حلاوت رسید. | ||
سخن راندن از | سخن راندن از «[[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]»، سخن راندن از یک فرهنگ پربار است. غزل [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، قرنهاست که روشنبخش جان و دل ایران و ایرانی است. اشعاری بلیع که در هر آشیانه، عروسِ محفل ذوق و ادب بوده و جادوی تسخیرکنندۀ اعتقاد و ایمان مردم می باشد. شعر حافظ را عالم و جاهل و عارف و عامی و صوفی و فیلسوف، زیر لب زمزمه کرده و در هر منزلی، اشعار او زینتبخش دل مردمان است. | ||
نویسنده در این کتاب کوشیده شده است تا اینبار حافظ را نه فقط از دیدگاه ادب و عرفان، که از دو دیدگاه تاریخی و فلسفی مورد بررسی قرار داده و شخصیت جاودانۀ او را در آیینۀ تاریخ و فلسفه، تحلیل نماید. بخش نخستین این پژوهش، شامل بررسی زمانه و عصر حافظ، اوضاع شیراز در دوران زندگانی او، مناسبات خواجه با دودمانهای «آل اینجو»، «آل مظفر» و حکام و فرمانروایان آن با اشعار خواجه، میباشد. در ادامه، به زندگی شخصی حافظ پرداخته شده، زن و فرزند، اوضاع معیشتی، فراگیری علوم و مذهب حضرت لسانالغیب مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و سرانجام در بخش پایانی این جستار، گذری بر فلسفه، اندیشه، جهانبینی و هنر خواجه حافظ شیرازی ـ بر پایۀ اشعارش ـ شود و تلاش شده تا نگرش وتفکر وی بازشناسی و بازسازی گردد. | نویسنده در این کتاب کوشیده شده است تا اینبار [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] را نه فقط از دیدگاه ادب و عرفان، که از دو دیدگاه تاریخی و فلسفی مورد بررسی قرار داده و شخصیت جاودانۀ او را در آیینۀ تاریخ و فلسفه، تحلیل نماید. بخش نخستین این پژوهش، شامل بررسی زمانه و عصر [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، اوضاع شیراز در دوران زندگانی او، مناسبات خواجه با دودمانهای «آل اینجو»، «آل مظفر» و حکام و فرمانروایان آن با اشعار خواجه، میباشد. در ادامه، به زندگی شخصی حافظ پرداخته شده، زن و فرزند، اوضاع معیشتی، فراگیری علوم و مذهب [[حافظ، شمسالدین محمد|حضرت لسانالغیب]] مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و سرانجام در بخش پایانی این جستار، گذری بر فلسفه، اندیشه، جهانبینی و هنر خواجه حافظ شیرازی ـ بر پایۀ اشعارش ـ شود و تلاش شده تا نگرش وتفکر وی بازشناسی و بازسازی گردد. | ||
برای تحقیق در زندگانی حافظ، مهمترین منبع همانا غزلیات اوست که خواجه به شیوۀ هنرمندانه اوضاع زمانه و روزگار خویش را به زبان رمز در لابهلای اشعار خود بیان کرده است. اما به هر حال تلاش شده از منابع تاریخی دست اول مربوط به سدههای هشت و نه هجری و همچنین پژوهشها و آثار دیگر اساتید بهره لازم برده شود.<ref>[https://literaturelib.com/books/3500 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | برای تحقیق در زندگانی [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، مهمترین منبع همانا غزلیات اوست که خواجه به شیوۀ هنرمندانه اوضاع زمانه و روزگار خویش را به زبان رمز در لابهلای اشعار خود بیان کرده است. اما به هر حال تلاش شده از منابع تاریخی دست اول مربوط به سدههای هشت و نه هجری و همچنین پژوهشها و آثار دیگر اساتید بهره لازم برده شود.<ref>[https://literaturelib.com/books/3500 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||