باستان‌گرایی در هنر قاجار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURباستان‌گرایی در هنر قاجارJ1.jpg | عنوان =باستان‌گرایی در هنر قاجار | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = میرزایی‌مهر، علی‌اصغر (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =پیکره | مکان نشر =ته...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''باستان‌گرایی در هنر قاجار''' تألیف علی‌اصغر میرزایی‌مهر، یافته‌های این کتاب که تکیه بر قراین فرهنگی و مصداق‌های هنری دارد، از اساس منظری متفاوت را در برابر خواننده می‌گشاید. این یافته‌ها نه‌تنها پیدایش باستان‌گرایی را حدود 150 سال عقب‌تر می‌برد، یعنی به حدود اوایل دورۀ قاجار می‌رساند، بلکه حوزۀ آن را نه سیاست که در ساحت هنر جستسجو و اثبات می‌کند.
'''باستان‌گرایی در هنر قاجار''' تألیف [[میرزایی‌مهر، علی‌اصغر|علی‌اصغر میرزایی‌مهر]]، یافته‌های این کتاب که تکیه بر قراین فرهنگی و مصداق‌های هنری دارد، از اساس منظری متفاوت را در برابر خواننده می‌گشاید. این یافته‌ها نه‌تنها پیدایش باستان‌گرایی را حدود 150 سال عقب‌تر می‌برد، یعنی به حدود اوایل دورۀ قاجار می‌رساند، بلکه حوزۀ آن را نه سیاست که در ساحت هنر جستسجو و اثبات می‌کند.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۰: خط ۴۰:


با توجه به فردمحوربودن حاکمیت و نظام اجتماعی در عصر قاجار و جایگاه بی‌چون‌وچرای شاه به عنوان مرکز قدرت و تصمیم‌گیری در همۀ زمینه‌ها، عامل اصلی پدیدارشدن تحولات هنری را نیز باید منبعث از خواست شاه و شاید برخی خواص پیرامون و سیاست‌های درباری دانست؛ به‌ویژه آنکه فتحعلی شاه را حاکمی هنرپرور می‌دانیم که شعر می‌سراید و شعر می‌شناسد، خوشنویسی می‌کند و خوشنویسان را گرامی می‌دارد، نقاشان را تشویق می‌کند و مقام و منزلت و لقب می‌بخشد و در دربار مکانی برای استقرار ایشان دایر می‌کند. بنابراین مؤثرترین عامل در تحول هنری عصر موردنظر به سوی باستان‌گرایی را نیز باید در خواسته‌ها و برنامه‌های فتحعلی شاه جستجو کرد. بخش دوم پژواک گستردۀ باستان‌گرایی را در هنرهایی نظیر نقاشی، نقش‌برجسته‌سازی، معماری، و شعر و ادبیات بررسی می‌کند. فصل پایانی نیز به سرنوشت باستان‌گرایی در نیمۀ دوم عهد قاجاریه و چگونگی دگردیسی تدریجی آن از حوزۀ هنر به حوزۀ سیاست در ابتدای دورۀ پهلوی می‌پردازد. بدیهی است که نمود باستان‌گرایی در تمامی شاخه‌های هنری عهد قاجار یکسان نیست؛ مثلاً در نقش‌برجسته‌های به مرز الگوبرداری مستقیم از آثار باستانی نزدیک می‌شود، اما در هنر معماری تأثیر آن کم‌رنگ‌تر است.<ref>[https://literaturelib.com/books/13309 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
با توجه به فردمحوربودن حاکمیت و نظام اجتماعی در عصر قاجار و جایگاه بی‌چون‌وچرای شاه به عنوان مرکز قدرت و تصمیم‌گیری در همۀ زمینه‌ها، عامل اصلی پدیدارشدن تحولات هنری را نیز باید منبعث از خواست شاه و شاید برخی خواص پیرامون و سیاست‌های درباری دانست؛ به‌ویژه آنکه فتحعلی شاه را حاکمی هنرپرور می‌دانیم که شعر می‌سراید و شعر می‌شناسد، خوشنویسی می‌کند و خوشنویسان را گرامی می‌دارد، نقاشان را تشویق می‌کند و مقام و منزلت و لقب می‌بخشد و در دربار مکانی برای استقرار ایشان دایر می‌کند. بنابراین مؤثرترین عامل در تحول هنری عصر موردنظر به سوی باستان‌گرایی را نیز باید در خواسته‌ها و برنامه‌های فتحعلی شاه جستجو کرد. بخش دوم پژواک گستردۀ باستان‌گرایی را در هنرهایی نظیر نقاشی، نقش‌برجسته‌سازی، معماری، و شعر و ادبیات بررسی می‌کند. فصل پایانی نیز به سرنوشت باستان‌گرایی در نیمۀ دوم عهد قاجاریه و چگونگی دگردیسی تدریجی آن از حوزۀ هنر به حوزۀ سیاست در ابتدای دورۀ پهلوی می‌پردازد. بدیهی است که نمود باستان‌گرایی در تمامی شاخه‌های هنری عهد قاجار یکسان نیست؛ مثلاً در نقش‌برجسته‌های به مرز الگوبرداری مستقیم از آثار باستانی نزدیک می‌شود، اما در هنر معماری تأثیر آن کم‌رنگ‌تر است.<ref>[https://literaturelib.com/books/13309 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />