۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#:د) به موارد صرفى و نحوى متن با آگاهى كامل اشاره مىكند و در روشن كردن معنى مىكوشد. (السمع و الطاعة منصوب است... ص 16). | #:د) به موارد صرفى و نحوى متن با آگاهى كامل اشاره مىكند و در روشن كردن معنى مىكوشد. (السمع و الطاعة منصوب است... ص 16). | ||
#:ه) يكى از مشكلات فهم كتاب فصوص، مراجع ضماير است. شارح، در موارد ضرورى، مراجع ضماير را نشان مىدهد، مانند: | #:ه) يكى از مشكلات فهم كتاب فصوص، مراجع ضماير است. شارح، در موارد ضرورى، مراجع ضماير را نشان مىدهد، مانند: | ||
#:#ص 21: ضمير مؤنث در لا يبلغها و اعيانها عايد به اسماء است... | |||
#ص 21: ضمير مؤنث در لا يبلغها و اعيانها عايد به اسماء است... | #:#ص 23: ضمير «له»، راجع به محل است... | ||
#ص 23: ضمير «له»، راجع به محل است... | #:#ص 27: ضمير ارواح، عايد به عالم است... | ||
#ص 27: ضمير ارواح، عايد به عالم است... | #:#ص 30: ضمير در الا تراه، عايد است به انسان كامل... | ||
#ص 30: ضمير در الا تراه، عايد است به انسان كامل... | #:#ص 33: ضمير در ذاته، راجع به احد است... | ||
#ص 33: ضمير در ذاته، راجع به احد است... | #:#ص 44: ضمير در فيه، راجع است به حادث... | ||
#ص 44: ضمير در فيه، راجع است به حادث... | #:#ص 50: ضمير در هو، شايد كه عايد به عالم باشد... | ||
#ص 50: ضمير در هو، شايد كه عايد به عالم باشد... | #:#ص 55: ضمير در «له»، عايد به عالم و ضمير در عنه... | ||
#ص 55: ضمير در «له»، عايد به عالم و ضمير در عنه... | |||
و) گاه در توضيح جملات خبرى و شرطى، گرهگشايى مىكند (ص 24، «و قد كان، به معنى حال است، جواب شرط مقدر است؛ يعنى اذا كان...»). | و) گاه در توضيح جملات خبرى و شرطى، گرهگشايى مىكند (ص 24، «و قد كان، به معنى حال است، جواب شرط مقدر است؛ يعنى اذا كان...»). | ||