دیوان میلی مشهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR12119J1.jpg | عنوان = دیوان میلی مشهدی | عنوان‌های دیگر = از گویندگان مکتب وقوع ** دیوان | پدیدآورندگان | پدیدآوران = میلی هروی، میرزا قلی (نويسنده) قهرمان، محمد (مصحح) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = 1383 9د 6131 PIR | موض...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''دیوان میلی مشهدی'''، مجموعه‌ای است از اشعار میرزاقلی مشهدی، متخلص به میلی (متوفی 983 یا 984)، از گویندگان مکتب وقوع.
'''دیوان میلی مشهدی'''، مجموعه‌ای است از اشعار [[میلی هروی، میرزا قلی|میرزاقلی مشهدی]]، متخلص به میلی (متوفی 983 یا 984)، از گویندگان مکتب وقوع.


میلی را از شاعران مکتب وقوع دانسته‌اند. وی در دوران شکفتگی و اعتلای این مکتب، می‌زیسته است. این مکتب، در ربع اول قرن دهم، مکتب تازه‌ای در شعر بود که غزل را از صورت خشک و بی‌روح قرن نهم بیرون آورد و حیاتی تازه بدان بخشید و در نیمه دوم همان قرن، به اوج کمال رسید و تا ربع اول قرن یازدهم، ادامه داشت. این مکتب تازه را که برزخی است میان شعر دوره تیموری و سبک معروف به هندی، «زبان وقوع» می‌گفتند و غرض از آن، بیان کردن حالات عشق و عاشقی از روی واقع بود و به نظم آوردن آنچه که در میان طالب و مطلوب به وقوع می‌پیوندد؛ یعنی شعر ساده بی‌پیرایه و خالی از هرگونه صنایع لفظی و اغراقات شاعرانه. با بررسی اشعار میلی و دقت در آنها، می‌توان دریافت که وی، از گویندگان خوب وقوعی بشمار می‌آید<ref>ر.ک: مقدمه، ص12-13</ref>.
[[میلی هروی، میرزا قلی|میلی]] را از شاعران مکتب وقوع دانسته‌اند. وی در دوران شکفتگی و اعتلای این مکتب، می‌زیسته است. این مکتب، در ربع اول قرن دهم، مکتب تازه‌ای در شعر بود که غزل را از صورت خشک و بی‌روح قرن نهم بیرون آورد و حیاتی تازه بدان بخشید و در نیمه دوم همان قرن، به اوج کمال رسید و تا ربع اول قرن یازدهم، ادامه داشت. این مکتب تازه را که برزخی است میان شعر دوره تیموری و سبک معروف به هندی، «زبان وقوع» می‌گفتند و غرض از آن، بیان کردن حالات عشق و عاشقی از روی واقع بود و به نظم آوردن آنچه که در میان طالب و مطلوب به وقوع می‌پیوندد؛ یعنی شعر ساده بی‌پیرایه و خالی از هرگونه صنایع لفظی و اغراقات شاعرانه. با بررسی اشعار [[میلی هروی، میرزا قلی|میلی]] و دقت در آنها، می‌توان دریافت که وی، از گویندگان خوب وقوعی بشمار می‌آید<ref>ر.ک: مقدمه، ص12-13</ref>.


مؤلف «منتخب التواريخ»، اشعار او را ستوده و درباره او نوشته است که: «اگر تا این زمان (سال 1004ق) زنده می‌ماند، اکثری از این خام‌کاران را دل از سودای شعر سرد می‌شد». مؤلف «خلاصة الأشعار» نیز غزل او را بر ثنایی و ولی و اغلب شعرای عراق، برتری داده است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
مؤلف «[[منتخب التواريخ]]»، اشعار او را ستوده و درباره او نوشته است که: «اگر تا این زمان (سال 1004ق) زنده می‌ماند، اکثری از این خام‌کاران را دل از سودای شعر سرد می‌شد». [[تقی‌الدین کاشی، محمد بن علی|مؤلف «خلاصة الأشعار»]] نیز غزل او را بر ثنایی و ولی و اغلب شعرای عراق، برتری داده است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.


صاحب «خلاصة الأشعار» درباره دیوان حاضر، چنین گفته است: «... اگرچه در نظم غزل، بلکه در سایر نظم‌ها طرز خاص دارد، لیکن اشعار خوب و ابیات مرغوب در آن طرز بسیار دارد؛ چنان‌که این معنی بر فطن‌ذهن پوشیده نیست»<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.
[[تقی‌الدین کاشی، محمد بن علی|صاحب «خلاصة الأشعار»]] درباره دیوان حاضر، چنین گفته است: «... اگرچه در نظم غزل، بلکه در سایر نظم‌ها طرز خاص دارد، لیکن اشعار خوب و ابیات مرغوب در آن طرز بسیار دارد؛ چنان‌که این معنی بر فطن‌ذهن پوشیده نیست»<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.


کتاب با مقدمه مفصلی از محقق در اشاره به زندگی‌نامه شاعر و سبک شعری وی، آغاز شده است. در ابتدای دیوان، غزل‌ها و بعد رباعی‌ها، با در نظر گرفتن اعتبار نسخه‌ها، قرار گرفته است. بعد از آن، ابیات پراکنده در منابع مورد استفاده و یا به‌دست‌آمده از مآخذ دیگر - چون تقریبا همه به غزل‌ها مربوط می‌شده - آمده است. سپس قصاید و ترکیب و ترجیع‌ها قرار داده شده است. مآخذ نقل را در همه موارد - به اعتبار آنها - بر پیشانی اشعار می‌توان دید<ref>ر.ک: همان، ص25-26</ref>.
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق در اشاره به زندگی‌نامه شاعر و سبک شعری وی، آغاز شده است. در ابتدای دیوان، غزل‌ها و بعد رباعی‌ها، با در نظر گرفتن اعتبار نسخه‌ها، قرار گرفته است. بعد از آن، ابیات پراکنده در منابع مورد استفاده و یا به‌دست‌آمده از مآخذ دیگر - چون تقریبا همه به غزل‌ها مربوط می‌شده - آمده است. سپس قصاید و ترکیب و ترجیع‌ها قرار داده شده است. مآخذ نقل را در همه موارد - به اعتبار آنها - بر پیشانی اشعار می‌توان دید<ref>ر.ک: همان، ص25-26</ref>.