۱۱۱٬۱۷۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می ف' به ' میف') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
امام سه ساله شد که شنا کردن را آموخت، شنا آموزی او را هم از اسارت مراقبت دائمی برای نزدیک شدن به آب نجات داد و میدان آزادی مادر را فراخ تر کرد که بی جهت وقت خود را صرف مراقبتی بی معنا و توأم با نگرانی نکند. امروزه یکی از مهمترین مباحث اندیشه سیاسی موضوع چگونگی پاسخ گویی به سؤالات مطرح درباره آزادی است. امام میفرماید:«اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتاند. دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند، مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است». | امام سه ساله شد که شنا کردن را آموخت، شنا آموزی او را هم از اسارت مراقبت دائمی برای نزدیک شدن به آب نجات داد و میدان آزادی مادر را فراخ تر کرد که بی جهت وقت خود را صرف مراقبتی بی معنا و توأم با نگرانی نکند. امروزه یکی از مهمترین مباحث اندیشه سیاسی موضوع چگونگی پاسخ گویی به سؤالات مطرح درباره آزادی است. امام میفرماید:«اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتاند. دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند، مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است». | ||
همچنین پاسخ امام به شاه که تصور | همچنین پاسخ امام به شاه که تصور میکرد اگر بگوید آزادی عطا خواهیم فرمود آتش نهضت فرو مینشیند میفرماید:«… مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است کلمه اینکه اعطا کردیم آزادی را این جرم است. آزادی مال مردم است، قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، قانون اساسی آزاده داده به مردم، آزادی اعطایی که آزادی حقیقی نیست». | ||
امام از حدود پنج سالگی شروع به آموزش خواندن و نوشتن کرد. از نوجوانی هم خواندن معارف الهی را به طور رسمی آغاز کرد. با هجرت [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] به قم و تأسیس حوزه علمیه قم، امام هم به قم هجرت کرد. امام خیلی زود شاگرد دوست داشتنی [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] شد و از مدیریت ایشان آموخت که آنچه با مدیریت عالی ناسازگار میباشد دستور و فرمان است که باید تا حد ممکن به حداقل برسد. از جمله کسانی که امام در نوجوانی درک کرده بود [[مدرس، سید حسن|آیتالله مدرس]] بود. امام هم پای کلاس درس مدرس مینشست و هم در هنگام نطق مدرس در مجلس شورای ملی در مجلس حضور می یافت. استاد عرفان امام در جوانی [[شاهآبادی، محمدعلی|آیتالله شاه آبادی]] بود. امام هرگاه از شیخ جلیل و عارف کامل خود نام میبرد بلافاصله میافزود روحی فداه و نیز میفرمود من در عمر خود روح لطیف تر از روح مرحوم [[شاهآبادی، محمدعلی|شاه آبادی]] ندیدم. امام در سال 1308 با فرزند آیتالله ثقفی ازدواج کرد. در سال 1308 امام اولین کتاب خود که شرح دعای سحر بود را نوشت و تا 60 سال بعد که به زندگی خود ادامه داد حدود 80 کتاب را به نگارش در آورد. بیشتر کتابهای امام عرفانی و فلسفی است. اما ایشان کتابی سیاسی دارند به نام کشف الاسرار که بر خلاف آثار عرفانی و فلسفی شان با زبانی عامیانه و در حد سواد سیاسی آن روز مردم است. | امام از حدود پنج سالگی شروع به آموزش خواندن و نوشتن کرد. از نوجوانی هم خواندن معارف الهی را به طور رسمی آغاز کرد. با هجرت [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] به قم و تأسیس حوزه علمیه قم، امام هم به قم هجرت کرد. امام خیلی زود شاگرد دوست داشتنی [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حائری]] شد و از مدیریت ایشان آموخت که آنچه با مدیریت عالی ناسازگار میباشد دستور و فرمان است که باید تا حد ممکن به حداقل برسد. از جمله کسانی که امام در نوجوانی درک کرده بود [[مدرس، سید حسن|آیتالله مدرس]] بود. امام هم پای کلاس درس مدرس مینشست و هم در هنگام نطق مدرس در مجلس شورای ملی در مجلس حضور می یافت. استاد عرفان امام در جوانی [[شاهآبادی، محمدعلی|آیتالله شاه آبادی]] بود. امام هرگاه از شیخ جلیل و عارف کامل خود نام میبرد بلافاصله میافزود روحی فداه و نیز میفرمود من در عمر خود روح لطیف تر از روح مرحوم [[شاهآبادی، محمدعلی|شاه آبادی]] ندیدم. امام در سال 1308 با فرزند آیتالله ثقفی ازدواج کرد. در سال 1308 امام اولین کتاب خود که شرح دعای سحر بود را نوشت و تا 60 سال بعد که به زندگی خود ادامه داد حدود 80 کتاب را به نگارش در آورد. بیشتر کتابهای امام عرفانی و فلسفی است. اما ایشان کتابی سیاسی دارند به نام کشف الاسرار که بر خلاف آثار عرفانی و فلسفی شان با زبانی عامیانه و در حد سواد سیاسی آن روز مردم است. |