۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'بقراط' به 'بقراط') |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پدر او از مسيحيان كرك (در خاور بحر الميت، در اردن) بود و در روزگار الملك الناصر يوسف بن محمد ايوبى (634- 658ق) در صَرخد به شغل ديوانى گمارده شد و در همين ايام با ابن ابى اصيبعه آشنايى و پيوندى دير پا يافت. همين دوستى سبب شد كه ابن ابى اصيبعه به خواهش او، پسرش ابوالفرج را به شاگردى بپذيرد. ابن ابى اصيبعه از هوشمندى، متانت، كم حرفى و علاقهمندى شاگرد خود به دانستن احوال دانشمندان ياد كرده است و جامعترين شرح حال ابن قف را نيز در اثر مشهور همو مىتوان يافت؛ اگرچه به احتمال، اطلاعات مربوط به سالهاى پس از 668ق درباره ابن قف را شاگردان ابن ابى اصيبعه به کتاب افزودهاند. | پدر او از مسيحيان كرك (در خاور بحر الميت، در اردن) بود و در روزگار الملك الناصر يوسف بن محمد ايوبى (634- 658ق) در صَرخد به شغل ديوانى گمارده شد و در همين ايام با ابن ابى اصيبعه آشنايى و پيوندى دير پا يافت. همين دوستى سبب شد كه ابن ابى اصيبعه به خواهش او، پسرش ابوالفرج را به شاگردى بپذيرد. ابن ابى اصيبعه از هوشمندى، متانت، كم حرفى و علاقهمندى شاگرد خود به دانستن احوال دانشمندان ياد كرده است و جامعترين شرح حال ابن قف را نيز در اثر مشهور همو مىتوان يافت؛ اگرچه به احتمال، اطلاعات مربوط به سالهاى پس از 668ق درباره ابن قف را شاگردان ابن ابى اصيبعه به کتاب افزودهاند. | ||
ابو الفرج کتابهاى «المسائل» حنين بن اسحاق، «الفصول و تقدمة المعرفه» بقراط و نيز آثار رازى را نزد ابن ابى اصيبعه خواند و مقدمات ضرورى طب، شناخت انواع بيمارى و راههاى مداواى آنها را فراگرفت. پس از چندى همراه پدر به دمشق رفت و نزد دانشمندان آن ديار نيز به شاگردى پرداخت. طب را نزد حكيم نجم الدين بن منفاخ و موفق الدين يعقوب سامرى، فلسفه را نزد شيخ شمس الدين عبد الحميد خسروشاهى و عزالدين حسن غنوى ضرير و هندسه را نزد شيخ مؤيد الدين عرضى فراگرفت. با اين همه به طب بيش از ساير دانشها اقبال داشت و در آغاز كار چند سال در دژ عجلون طبابت كرد و سپس به دمشق بازگشت. | ابو الفرج کتابهاى «المسائل» حنين بن اسحاق، «الفصول و تقدمة المعرفه» [[بقراط]] و نيز آثار رازى را نزد ابن ابى اصيبعه خواند و مقدمات ضرورى طب، شناخت انواع بيمارى و راههاى مداواى آنها را فراگرفت. پس از چندى همراه پدر به دمشق رفت و نزد دانشمندان آن ديار نيز به شاگردى پرداخت. طب را نزد حكيم نجم الدين بن منفاخ و موفق الدين يعقوب سامرى، فلسفه را نزد شيخ شمس الدين عبد الحميد خسروشاهى و عزالدين حسن غنوى ضرير و هندسه را نزد شيخ مؤيد الدين عرضى فراگرفت. با اين همه به طب بيش از ساير دانشها اقبال داشت و در آغاز كار چند سال در دژ عجلون طبابت كرد و سپس به دمشق بازگشت. | ||
وى به رغم اشتغال به معالجه سپاهيان مملوكى، از مشهورترين استادان طب زمان خود در سوريه بود و نيز به داشتن آثار بسيار شهرت داشت. | وى به رغم اشتغال به معالجه سپاهيان مملوكى، از مشهورترين استادان طب زمان خود در سوريه بود و نيز به داشتن آثار بسيار شهرت داشت. | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
1. الاصول فى شرح الفصول، كه شرحى است بر کتاب الفصول | 1. الاصول فى شرح الفصول، كه شرحى است بر کتاب الفصول [[بقراط]]، شامل 7 مقاله كه در 681ق نوشته شده و يكى از مفصلترين و مهمترين شروح الفصول [[بقراط]] به شمار مىرود. | ||
2. جامع الغرض فى حفظ الصحه و دفع المرض، کتابى است در حفظ تندرستى و پيشگيرى از بيمارىها كه در 60 فصل تنظيم شده است. | 2. جامع الغرض فى حفظ الصحه و دفع المرض، کتابى است در حفظ تندرستى و پيشگيرى از بيمارىها كه در 60 فصل تنظيم شده است. | ||
ویرایش