قصه ارباب معرفت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    '''قصه ارباب معرفت''' تألیف [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]]، این کتاب، دربرگیرندۀ هشت مقالۀ علمی و تحقیقی است که چهار عنوان آن مرتبط با [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و آثار او می‌باشد.
    '''قصه ارباب معرفت''' تألیف [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]]، این کتاب، دربرگیرندۀ هشت مقالۀ علمی و تحقیقی است که چهار عنوان آن مرتبط با [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و آثار او می‌باشد.


    عناوین مقالات چهارگانه، عبارت است از: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]، [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم‌الدین]] و [[مثنوی معنوی|مثنوی]]؛ [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و دیوان کبیر؛ حافظ و مولوی؛ تداعی و موانع مولوی و حافظ در شعر گفتن.
    عناوین مقالات چهارگانه، عبارت است از: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]، [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم‌الدین]] و [[مثنوی معنوی|مثنوی]]؛ [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[کلیات شمس تبریزی|دیوان کبیر]]؛ [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]]؛ تداعی و موانع [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در شعر گفتن.


    مقالۀ اول، مقایسه‌ای تطبیقی، میان احیاء علوم الدین امام  ابوحامد غزالی و مثنوی معنوی مولاناست. به نظر نویسنده، مولانا از غزالی تأثیر پذیرفته و در این تحقیق، نمونه‌هایی از آن را نشان می‌دهد. در آغاز، ویژگی‌های غزالی و مولانا را برشمرده، آنگاه به مشترکات آنان اشاره نموده است، از جمله اینکه هر دو در 38 سالگی دچار تحول شدید روحی شدند و به کمال رسیدند. اما تفاوت آنان این بود که مولانا عاشقی عارف بود و غزالی عارفی خائف.
    مقالۀ اول، مقایسه‌ای تطبیقی، میان [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم الدین]] امام  [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] و [[مثنوی معنوی]] [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]<nowiki/>ست. به نظر نویسنده، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] از [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تأثیر پذیرفته و در این تحقیق، نمونه‌هایی از آن را نشان می‌دهد. در آغاز، ویژگی‌های [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را برشمرده، آنگاه به مشترکات آنان اشاره نموده است، از جمله اینکه هر دو در 38 سالگی دچار تحول شدید روحی شدند و به کمال رسیدند. اما تفاوت آنان این بود که مولانا عاشقی عارف بود و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] عارفی خائف.


    در ادامه، میان دو کتاب مذکور مقایسه‌ای انجام داده است. مؤلف می‌گوید در مثنوی صبغۀ تأثر مولانا از غزالی قوی‌تر است و در این مقایسه، عمدتا به ذکر اندیشه‌هایی که خاص غزالی است، یا تعبیرات ویژه‌ای که گفته می‌شود، از آن غزالی است و مولانا از او در مثنوی وام گرفته، می‌پردازد  و با منابع آن در کتاب احیاء مقایسه می‌کند.  
    در ادامه، میان دو کتاب مذکور مقایسه‌ای انجام داده است. مؤلف می‌گوید در مثنوی صبغۀ تأثر مولانا از غزالی قوی‌تر است و در این مقایسه، عمدتا به ذکر اندیشه‌هایی که خاص غزالی است، یا تعبیرات ویژه‌ای که گفته می‌شود، از آن [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] از او در مثنوی وام گرفته، می‌پردازد  و با منابع آن در کتاب احیاء مقایسه می‌کند.  


    روش مقایسه و بررسی به این ترتیب است که ابتدا نکته‌ای را از آثار غزالی به ویژه از احیاء علوم الدین، عینا ذکر  کرده سپس همان نکته را از مثنوی نیز استخراج و بیان می‌کند و سرانجام به بررسی و نتیجه‌گیری می‌پردازد. در این نوشته، حدود 121 نمونه از تأثیر پذیری مولانا از غزالی ذکر شده است.
    روش مقایسه و بررسی به این ترتیب است که ابتدا نکته‌ای را از آثار [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به ویژه از [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم الدین]]، عینا ذکر  کرده سپس همان نکته را از مثنوی نیز استخراج و بیان می‌کند و سرانجام به بررسی و نتیجه‌گیری می‌پردازد. در این نوشته، حدود 121 نمونه از تأثیر پذیری [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] از [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] ذکر شده است.


    مقالۀ دوم، مقایسۀ مضمونی میان مثنوی و دیوان کبیر است؛ به عبارت دیگر، بررسی مواردی است که مولانا مضمون واحدی را در دو جامۀ غزل و مثنوی درآورده است. در این تحقیق حدود چهل مورد از تشابه و اشتراک موضوعی میان آن دو بیان شده است. روش کار بدین صورت است که ابتدا ابیاتی از دیوان کبیر ذکر کرده و به دنبال آن ابیاتی با همان مضمون از مثنوی نیز آورده است . در هر مورد تنها به همین مقدار اکتفا کرده و از توضیح و تحلیل خودداری نموده است.
    مقالۀ دوم، مقایسۀ مضمونی میان [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[کلیات شمس تبریزی|دیوان کبیر]] است؛ به عبارت دیگر، بررسی مواردی است که مولانا مضمون واحدی را در دو جامۀ غزل و مثنوی درآورده است. در این تحقیق حدود چهل مورد از تشابه و اشتراک موضوعی میان آن دو بیان شده است. روش کار بدین صورت است که ابتدا ابیاتی از [[کلیات شمس تبریزی|دیوان کبیر]] ذکر کرده و به دنبال آن ابیاتی با همان مضمون از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] نیز آورده است . در هر مورد تنها به همین مقدار اکتفا کرده و از توضیح و تحلیل خودداری نموده است.


    مقالۀ سوم، به ویژگی‌های شخصیتی حافظ و مولانا پرداخته و نمونه‌هایی از تأثیر پذیری حافظ از مولانا را ذکر کرده است. نویسنده در آغاز می‌گوید باور نمی‌توان  کرد که حافظ از آثار مولانا بهره نجسته باشد، و وقتی به مشابهت دنیاهای این دو بزرگ اذعان کنیم، آن حدس تأیید می‌شود و وقتی به دیوان‌های آنان مراجعه کنیم، اثبات می‌گردد، بر اساس این تحقیق حافظ هم در الفاظ و هم در مضامین، گاه بیتی را از مولانا وام کرده و به عنوان مثال حدود 27 مورد از تأثر حافظ از مولانا را فهرست وار و بدون تحلیل و تفسیر ذکر نموده است. همچنین در این اثر به تفاوت‌های آنان اشاره می‌کند از جمله اینکه حافظ غمگین و شرابخواه بود، مولانا بی‌غم و بی‌باده؛ خافظ در بند زمان بود، مولانا فارغ از زمان؛ خافظ ایهام پرداز بود و مولانا صریح و رُک‌گو؛ آنگاه به اشتراکات آنان می‌پردازد. از جمله اینکه حافظ و مولانا هر دو دشمن مدعیان دروغین تصوف بودند. در این بررسی نمونه‌های ذکر شده، برگرفته از دیوان حافظ و دیوان کبیر است.  
    مقالۀ سوم، به ویژگی‌های شخصیتی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] پرداخته و نمونه‌هایی از تأثیر پذیری [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را ذکر کرده است. نویسنده در آغاز می‌گوید باور نمی‌توان  کرد که [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] از آثار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بهره نجسته باشد، و وقتی به مشابهت دنیاهای این دو بزرگ اذعان کنیم، آن حدس تأیید می‌شود و وقتی به دیوان‌های آنان مراجعه کنیم، اثبات می‌گردد، بر اساس این تحقیق [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] هم در الفاظ و هم در مضامین، گاه بیتی را از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] وام کرده و به عنوان مثال حدود 27 مورد از تأثر [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را فهرست وار و بدون تحلیل و تفسیر ذکر نموده است. همچنین در این اثر به تفاوت‌های آنان اشاره می‌کند از جمله اینکه حافظ غمگین و شرابخواه بود، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بی‌غم و بی‌باده؛ [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در بند زمان بود، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] فارغ از زمان؛ [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] ایهام پرداز بود و مولانا صریح و رُک‌گو؛ آنگاه به اشتراکات آنان می‌پردازد. از جمله اینکه [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و مولانا هر دو دشمن مدعیان دروغین تصوف بودند. در این بررسی نمونه‌های ذکر شده، برگرفته از دیوان حافظ و دیوان کبیر است.  


    مقالۀ چهارم، با عنوان دواعی و موانع مولوی و حافظ در شعر گفتن، شباهت نزدیک به مقالۀ سوم دارد، و مسائلی چون غمگینی حافظ و بی‌غمی و بی‌اعتنایی مولانا به عروض و قافیه و... مورد بررسی قرار گرفته است.
    مقالۀ چهارم، با عنوان دواعی و موانع [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در شعر گفتن، شباهت نزدیک به مقالۀ سوم دارد، و مسائلی چون غمگینی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و بی‌غمی و بی‌اعتنایی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] به عروض و قافیه و... مورد بررسی قرار گرفته است.


    در پایان کتاب منابع و مآخذ ذکر شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص116-118</ref>
    در پایان کتاب منابع و مآخذ ذکر شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص116-118</ref>

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۵

    قصه ارباب معرفت
    قصه ارباب معرفت
    پدیدآورانسروش، عبدالکریم (نویسنده)
    ناشرمؤسسه فرهنگی صراط
    مکان نشرتهران
    سال نشر1373
    چاپدوم
    موضوعاسلام‌ -- تجدید حیا‌ت‌ فکری,نقد و تفسیر غزالی‌، محمد بن‌ محمد، ۴۵۰-۵۰۵ق‌.,نقد و تفسیر مولوی، جلال‌الدین‌ محمد بن‌ محمد، ۶۰۴-۶۷۲ق‌.,نقد و تفسیر حا‌فظ، شمس‌الدین‌ محمد،-۷۹۲ق‌.,نقد و تفسیر شریعتی‌، علی‌، ۱۳۱۲-۱۳۵۶
    کد کنگره
    ‏BP 229/س۴ق۶

    قصه ارباب معرفت تألیف عبدالکریم سروش، این کتاب، دربرگیرندۀ هشت مقالۀ علمی و تحقیقی است که چهار عنوان آن مرتبط با مولانا و آثار او می‌باشد.

    عناوین مقالات چهارگانه، عبارت است از: غزالی و مولوی، احیاء علوم‌الدین و مثنوی؛ مثنوی و دیوان کبیر؛ حافظ و مولوی؛ تداعی و موانع مولوی و حافظ در شعر گفتن.

    مقالۀ اول، مقایسه‌ای تطبیقی، میان احیاء علوم الدین امام ابوحامد غزالی و مثنوی معنوی مولاناست. به نظر نویسنده، مولانا از غزالی تأثیر پذیرفته و در این تحقیق، نمونه‌هایی از آن را نشان می‌دهد. در آغاز، ویژگی‌های غزالی و مولانا را برشمرده، آنگاه به مشترکات آنان اشاره نموده است، از جمله اینکه هر دو در 38 سالگی دچار تحول شدید روحی شدند و به کمال رسیدند. اما تفاوت آنان این بود که مولانا عاشقی عارف بود و غزالی عارفی خائف.

    در ادامه، میان دو کتاب مذکور مقایسه‌ای انجام داده است. مؤلف می‌گوید در مثنوی صبغۀ تأثر مولانا از غزالی قوی‌تر است و در این مقایسه، عمدتا به ذکر اندیشه‌هایی که خاص غزالی است، یا تعبیرات ویژه‌ای که گفته می‌شود، از آن غزالی است و مولانا از او در مثنوی وام گرفته، می‌پردازد و با منابع آن در کتاب احیاء مقایسه می‌کند.

    روش مقایسه و بررسی به این ترتیب است که ابتدا نکته‌ای را از آثار غزالی به ویژه از احیاء علوم الدین، عینا ذکر کرده سپس همان نکته را از مثنوی نیز استخراج و بیان می‌کند و سرانجام به بررسی و نتیجه‌گیری می‌پردازد. در این نوشته، حدود 121 نمونه از تأثیر پذیری مولانا از غزالی ذکر شده است.

    مقالۀ دوم، مقایسۀ مضمونی میان مثنوی و دیوان کبیر است؛ به عبارت دیگر، بررسی مواردی است که مولانا مضمون واحدی را در دو جامۀ غزل و مثنوی درآورده است. در این تحقیق حدود چهل مورد از تشابه و اشتراک موضوعی میان آن دو بیان شده است. روش کار بدین صورت است که ابتدا ابیاتی از دیوان کبیر ذکر کرده و به دنبال آن ابیاتی با همان مضمون از مثنوی نیز آورده است . در هر مورد تنها به همین مقدار اکتفا کرده و از توضیح و تحلیل خودداری نموده است.

    مقالۀ سوم، به ویژگی‌های شخصیتی حافظ و مولانا پرداخته و نمونه‌هایی از تأثیر پذیری حافظ از مولانا را ذکر کرده است. نویسنده در آغاز می‌گوید باور نمی‌توان کرد که حافظ از آثار مولانا بهره نجسته باشد، و وقتی به مشابهت دنیاهای این دو بزرگ اذعان کنیم، آن حدس تأیید می‌شود و وقتی به دیوان‌های آنان مراجعه کنیم، اثبات می‌گردد، بر اساس این تحقیق حافظ هم در الفاظ و هم در مضامین، گاه بیتی را از مولانا وام کرده و به عنوان مثال حدود 27 مورد از تأثر حافظ از مولانا را فهرست وار و بدون تحلیل و تفسیر ذکر نموده است. همچنین در این اثر به تفاوت‌های آنان اشاره می‌کند از جمله اینکه حافظ غمگین و شرابخواه بود، مولانا بی‌غم و بی‌باده؛ حافظ در بند زمان بود، مولانا فارغ از زمان؛ حافظ ایهام پرداز بود و مولانا صریح و رُک‌گو؛ آنگاه به اشتراکات آنان می‌پردازد. از جمله اینکه حافظ و مولانا هر دو دشمن مدعیان دروغین تصوف بودند. در این بررسی نمونه‌های ذکر شده، برگرفته از دیوان حافظ و دیوان کبیر است.

    مقالۀ چهارم، با عنوان دواعی و موانع مولوی و حافظ در شعر گفتن، شباهت نزدیک به مقالۀ سوم دارد، و مسائلی چون غمگینی حافظ و بی‌غمی و بی‌اعتنایی مولانا به عروض و قافیه و... مورد بررسی قرار گرفته است.

    در پایان کتاب منابع و مآخذ ذکر شده است.[۱]



    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص116-118


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها