تفسیر نور (قرائتی): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
#:#پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمىگويد؛ «قُلْ»؛ | #:#پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمىگويد؛ «قُلْ»؛ | ||
#:#خطرات بهقدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مىدهد؛ «قُلْ أَعُوذُ»؛ | #:#خطرات بهقدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مىدهد؛ «قُلْ أَعُوذُ»؛ | ||
#:#بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست؛ '''«أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''؛ | #:#بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست؛'''«أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''؛ | ||
#:#گناهكاران نبايد مأيوس شوند؛ زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان؛ «بِرَبِّ النَّاسِ»؛ | #:#گناهكاران نبايد مأيوس شوند؛ زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان؛ «بِرَبِّ النَّاسِ»؛ | ||
#:#وقتى پيامبر، به خدا پناه مىبرد، وظيفه ما روشن است؛ '''«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''..<ref>همان، ج 10، ص655</ref> | #:#وقتى پيامبر، به خدا پناه مىبرد، وظيفه ما روشن است؛'''«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»'''..<ref>همان، ج 10، ص655</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۲
تفسیر نور | |
---|---|
پدیدآوران | قرائتی، محسن (نویسنده) |
ناشر | مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1388 ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 10 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
برای دیگر کاربردها، تفسیر نور (ابهام زدایی) را ببینید.
تفسير نور، از آثار قرآنپژوه مشهور و مفسّر معاصر، استاد حجتالاسلام محسن قرائتى (متولد كاشان 1324ش) است كه در آن همه آيات قرآن كريم از آغاز تا انجام با بيانى روان و رسا براى عموم مردم بهصورت تفسير ترتيبى در ده جلد توضيح داده شده است.
ساختار
در اين كتاب، يك دوره كامل تفسير ترتيبى قرآن كريم از سوره حمد تا ناس بيان شده است. اين تفسير كه در چاپ قبلى بهصورت دوازده جلدى منتشر شده بود، در چاپ جديد به شكل ده جلدى انتشار يافته است.
گزارش محتوا
درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- نویسنده در مقدمهاش كه آن را در تاريخ سوم آبان 1374ش، نوشته، تأكيد كرده است كه دروس سطح و مقدارى از درس خارج را در حوزه علميه قم گذرانده بودم كه به فكر آشنايى بيشتر با قرآن افتادم. با تنى چند از دوستان، هركدام تفسيرى را مطالعه و مباحثه و خلاصه آن را يادداشت مىكرديم. اين كار تا پايان چند جزء قرآن ادامه داشت. در آن ايام شنيدم كه آيتالله مكارم شيرازى دامتبركاته با جمعى از فضلا تصميم دارند تفسيرى بنويسند. ايشان نوشتههاى تفسيرى مرا ديدند و پسنديدند و من نيز به آن جمع پيوستم. پانزده سال طول كشيد تا تفسیر نمونه در 27 جلد به اتمام رسيد و تا حال بارها تجديد چاپ و به چند زبان ترجمه شده است. تقريباً نيمى از تفسیر نمونه تمام شده بود كه انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى رضواناللهتعالىعليه، به پيروزى رسيد و من از همان روزهاى اوّل بنا به فرمايش مرحوم علامه شهيد مطهرى، به تلويزيون رفتم و الان حدود هفده سال است كه هر شب جمعه تحت عنوان درسهايى از قرآن در سيماى جمهورى اسلامى ايران برنامه دارم. همكارى بنده تا پايان تفسیر نمونه ادامه داشت، ولى در اين بين به فكر افتادم درس تفسيرى را در سطح فهم عموم در راديو شروع كنم. براى اين كار، علاوه بر تفسیر نمونه از ده تفسير ديگر نيز يادداشتبردارى شد و الان حدود هشت سال است كه هر هفته يك روز و در ماه رمضان هر روز برنامهاى تحت عنوان «آئينه وحى» از راديو پخش مىگردد. بارها پيشنهاد شد آنچه را كه در راديو مىگويم، بهصورت كتاب منتشر شود. تا اينكه چند جزء از نوشتههايم را نزد آيتالله حاج سيد مهدى روحانى و آيتالله مصباح يزدى دامتبركاتهما خواندم و به سبک و برداشتهاى تفسيرى خود اطمينان بيشترى پيدا كردم. يادداشتها را براى بازنويسى در اختيار حجتالاسلام محمديان و حجتالاسلام محدثى قرار داده و بعد از تدوين، آنها را در اختيار مؤسسه در راه حق قم گذاشتم تا زير نظر آيتالله استادى منتشر و در دسترس علاقهمندان قرار گيرد..[۱]
- مرحوم آيتالله سيد مهدى روحانى، در تقريظى كه بر اين كتاب در قم، به تاريخ 9 ربيعالثانى 1414ق، نوشته، با بيان اصولى كه در تفسير قرآن بايد مراعات شود، مانند بيان روان و رسا بدون آنكه مطالب سست باشد، پرهيز از اصطلاحات فنى علوم كه باعث مشكل شدن فهم قرآن است، توجه به مطالبى كه راهگشاى زندگى و قابل عرضه در جامعه مسلمانان، بلكه قابل ترجمه و انتقال به تمام جوامع انسانى است، توجه به روايات معتبره وارده از اهلبيت(ع)، برداشت از آيات از راه دلالت آيات و نه تفسير به رأى و استحسانهاى دلخواه، افزوده است: اين مبادى و اصول در گردآورى اين تفسير در نظر بوده و چنانچه تخلفى مشاهده شود از روى غفلت بوده و انشاءالله تعالى اصلاح خواهد شد. اميدوارم كه دانشمند گرانمايه حجتالاسلام جناب آقاى قرائتى كه علاوه بر جهات علمى، صاحب ذوق و قريحهاى سرشار در تفسير مىباشند و لطايف كلمات الهى را بهخوبى درك مىكنند، بر طبق اين اصول و امتيازات، تفسير خود را به اتمام برسانند. اينجانب بيشتر از يك جزء تفسير از اين مجموعه را با خود ايشان به مذاكره نشستيم و ضمناً مطالبى را خدمتشان تذكر دادم. مؤلف عزيز ما پس از ترجمهى هر آيه به زبان ساده و رسا، به شرح محتواى آن آيه با بيان نكاتى كه آنها را پيامهاى آيه ناميده، پرداخته است. اين نكات در حقيقت روشنگر روح تفسير و شرح و بسط آن مىباشد و انصافاً در بسيارى از موارد، نكات و برداشتهاى ايشان ابتكارى است و تازگى دارد[۲]
- نویسنده تأكيد كرده است كه اين تفسير، بعد از سيزده سال تلاش در روز جمعه سوم تيرماه سال 1384ش، به پايان رسيده است.[۳]
- در تقريظ آيتالله مؤمن بر اين كتاب كه در قم، به تاريخ جمعه 26 تير 1383ش، نوشته شده، آمده است كه: توفيقى دست داد و چند ورقى از بعض مجلّدات تفسير شريف «نور» را مطالعه كردم... مؤلف محترم تفسير نور، قدم در راه عمل به اين وظيفه الهى نهاده و انصافاً با دقّت در آيات مبارکه، به نكات بسيار ارزندهاى دست يافته است. البته همانگونهكه در مقدمه تفسير نگاشته است، از كلمات علماى ديگر مفسر قرآن كريم استفاده برده، اما درعينحال، رسيدن به نكات زيادى كه در اين تفسير مختصر آمده است، احتياج به صرف دقت و همّت لازم دارد كه جز با لطف خداوند بزرگ و امدادهاى او امكانپذير نيست. خداوند متعال، مؤلف ارجمند را هم به نكات مختلف موجود در آيات راهنمايى و كمك كرده و هم در التفات به پيامهاى آن هدايت فرموده است..[۴]
- نویسنده، برخى از پيامهاى سوره حمد را چنين نوشته است:
- همه ستايشها براى اوست؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛
- خداوند در تربيت و رشد هستى اجبارى ندارد؛ زيرا حمد براى كارهاى غير اجبارى است؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛
- همه هستى زيباست و تدبير همه هستى نيكوست؛ زيرا حمد براى زيبايى و نيكويى است..[۵]
- نویسنده در توضيح پيامهاى سوره ناس چنين نوشته است:
- پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمىگويد؛ «قُلْ»؛
- خطرات بهقدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مىدهد؛ «قُلْ أَعُوذُ»؛
- بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست؛«أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»؛
- گناهكاران نبايد مأيوس شوند؛ زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان؛ «بِرَبِّ النَّاسِ»؛
- وقتى پيامبر، به خدا پناه مىبرد، وظيفه ما روشن است؛«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»..[۶]
پانويس
منابع مقاله
تفسير نور، محسن قرائتى، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، چاپ اول، 1388ش.