عارض خورشید: مقدمه‌ای بر اندیشه سیاسی امام خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''عارض خورشید: مقدمه‌ای بر اندیشه سیاسی امام خمینی''' اثر مصطفی دلشاد تهرانی  
'''عارض خورشید: مقدمه‌ای بر اندیشه سیاسی امام خمینی''' اثر مصطفی دلشاد تهرانی
اندیشه سیاسی امام خمینی بعنوان زیباترین اندیشه سیاسی معاصر و منشأ تحوالت اساسی در جهان حاضر، در خور توجه و تأمل بسیار است. امام خمینی همه چیز را برای انسان و تربیت انسان می خواست و اندیشه سیاسی امام خمینی بر اساس نظامی بسامان و هدفدار در همین جهت است. یعنی، ریشه ها، مبانی، اصول و راهبرد اندیشه سیاسی امام ساختاری است برای سیر انسان و جامعه انسانی به سوی کمال مطلق. ایشان با مالک ها و معیارهای مرسوم و مصطلح سیاسی حرکت نمی کرد. امام تلقی ای دیگر از زندگی و سیاست و مبارزه داشت. مردم در اندیشه سیاسی امام نقشی محوری دارند، ابزار نیستند، همه کاره اند.  
 
اندیشه سیاسی امام خمینی به‌عنوان زیباترین اندیشه سیاسی معاصر و منشأ تحوالت اساسی در جهان حاضر، در خور توجه و تأمل بسیار است. امام خمینی همه چیز را برای انسان و تربیت انسان می خواست و اندیشه سیاسی امام خمینی بر اساس نظامی بسامان و هدفدار در همین جهت است. یعنی، ریشه ها، مبانی، اصول و راهبرد اندیشه سیاسی امام ساختاری است برای سیر انسان و جامعه انسانی به سوی کمال مطلق. ایشان با مالک ها و معیارهای مرسوم و مصطلح سیاسی حرکت نمی کرد. امام تلقی ای دیگر از زندگی و سیاست و مبارزه داشت. مردم در اندیشه سیاسی امام نقشی محوری دارند، ابزار نیستند، همه کاره اند.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۹: خط ۴۰:
'''جایگاه اندیشه سیاسی امام خمینی:'''
'''جایگاه اندیشه سیاسی امام خمینی:'''
پرداختن به اندیشه سیاسی امام خمینی، در واقع پرداختن به رسالت وی برای نجات آدمیان و اصلاح زندگی این جهانی و زندگی آن جهانی آنان است، چنان که خود درباره شأن سیاست فرموده است:
پرداختن به اندیشه سیاسی امام خمینی، در واقع پرداختن به رسالت وی برای نجات آدمیان و اصلاح زندگی این جهانی و زندگی آن جهانی آنان است، چنان که خود درباره شأن سیاست فرموده است:
«... سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و این ها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملّت هست، صلاح افراد هست و این مختصّ به انبیاست» ... .
«... سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و این ها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملّت هست، صلاح افراد هست و این مختصّ به انبیاست» ... .
امام خمینی تلاش می کرد تا انسان تربیت کند که اگر آدمی رو به حقیقت خود کند و انسان شود، منشأ همه خیرات است و اگر انسان نشود، منشأ همه ظلمات است. در نگاه امام انسان فشرده ای است از عالم که بر روی این زمین قرار گرفته است تا به مرتبه حقیقی خودش بازگردد و این بازگشت جز با مبارزه حقیقی امکان ندارد. در اندیشه ایشان راهی روشن براساس نگرشی حقیقی به هستی و براساس ارزش هایی معین وجود دارد که آدمیان را به مقصد حقیقی شان سوق می دهد و در این راه همه  چیز سیاسی است.
امام خمینی تلاش می کرد تا انسان تربیت کند که اگر آدمی رو به حقیقت خود کند و انسان شود، منشأ همه خیرات است و اگر انسان نشود، منشأ همه ظلمات است. در نگاه امام انسان فشرده ای است از عالم که بر روی این زمین قرار گرفته است تا به مرتبه حقیقی خودش بازگردد و این بازگشت جز با مبارزه حقیقی امکان ندارد. در اندیشه ایشان راهی روشن براساس نگرشی حقیقی به هستی و براساس ارزش هایی معین وجود دارد که آدمیان را به مقصد حقیقی شان سوق می دهد و در این راه همه  چیز سیاسی است.


'''تمهیدات و مقوّمات اندیشه سیاسی امام خمینی:'''
تمهیدات و مقوّمات اندیشه سیاسی امام خمینی:
 
1. عدالت خواهی 2. روشن بینی سیاسی و زمانه شناسی 3. آشنایی با مناسبات بین المللی و نظام سلطه گری 4. سلوک و بندگی و هدایت گری  5. آزاداندیشی، مرزبانی، تحجّرستیزیخاستگاه اندیشه سیاسی امام خمینی:
1. عدالت خواهی 2. روشن بینی سیاسی و زمانه شناسی 3. آشنایی با مناسبات بین المللی و نظام سلطه گری 4. سلوک و بندگی و هدایت گری  5. آزاداندیشی، مرزبانی، تحجّرستیزی
 
'''خاستگاه اندیشه سیاسی امام خمینی:'''
 
خاستگاه اندیشه سیاسی امام خمینی اسلام است که امام از آن به اسلام ناب تعبیر کردند، و به تعبیر خود ایشان چنین اسلامی است:
خاستگاه اندیشه سیاسی امام خمینی اسلام است که امام از آن به اسلام ناب تعبیر کردند، و به تعبیر خود ایشان چنین اسلامی است:
«اسلامی که پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند، و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایه داران و پول پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی بهره بوده اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله گر و قدرت مداران بازیگر و مقدّس-نمایان بی هنرند».
«اسلامی که پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند، و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایه داران و پول پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی بهره بوده اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله گر و قدرت مداران بازیگر و مقدّس-نمایان بی هنرند».
خاستگاه اندیشه سیاسی امام دریافت هایی ناب از اسلام نبوی و ولایی است، چنانکه رهنمودها و سلوک آنان بر زبان و در رفتار امام جلوه یافته است. ایشان موانع فهم درست را دنیادوستی و خودبینی و خودخواهی ،غرق شدن در اصطلاحات و مفاهیم، آرای فاسد و مسالک و مذاهب باطل، و جمود و خشک مغزی و تحجّر، و معاصی و کدورات حاصل از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس الهی معرّفی کرده و خود در رفع این موانع چنان کوشیده  که آن توفیق شگفت را یافته است.
خاستگاه اندیشه سیاسی امام دریافت هایی ناب از اسلام نبوی و ولایی است، چنانکه رهنمودها و سلوک آنان بر زبان و در رفتار امام جلوه یافته است. ایشان موانع فهم درست را دنیادوستی و خودبینی و خودخواهی ،غرق شدن در اصطلاحات و مفاهیم، آرای فاسد و مسالک و مذاهب باطل، و جمود و خشک مغزی و تحجّر، و معاصی و کدورات حاصل از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس الهی معرّفی کرده و خود در رفع این موانع چنان کوشیده  که آن توفیق شگفت را یافته است.
 
ریشه های اندیشه سیاسی امام خمینی:
'''ریشه های اندیشه سیاسی امام خمینی:'''
ریشه های اندیشه سیاسی امام سرچشمه جوشانی است که اندیشه
 
های امام از آنجا جوشیده است و عبارتند از نحوه خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی امام که همه چیز اندیشه امام در آن ریشه دارد .ریشه های اندیشه سیاسی امام در دل دریای معرفت الله است و بر این مبنا نگاه امام به همه امور نگاهی عارفانه و دریافتی حکیمانه است. امام خمینی در نگاه توحیدی خود عرفان و حکمت را جمع کرده و در نظر و عمل به معرفت و حکمتی دست یافته است که همه چیز او ریشه در آن معرفت و حکمت دارد. بنابراین تمام اندیشه سیاسی امام خمینی به نگاه عارفانه و دریافت حکیمانه امام از وجود و مظاهر اسماء و صفات حق و کیفیت رجوع به خدا و مقامات و احوال سیر و سلوک الی الله بازگشت می کند؛ و دریافت امام از سیاست و حکومت و دولت و مدیریت و همه امور سیاسی بدین ریشه ها بازگشت می کند که در این میان اصل ،انسان است، زیرا بنابر حکمت انسی امام، انسان گل سرسبد عالم وجود است و همه چیز برای اوست.
ریشه های اندیشه سیاسی امام سرچشمه جوشانی است که اندیشه‌های امام از آنجا جوشیده است و عبارتند از نحوه خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی امام که همه چیز اندیشه امام در آن ریشه دارد .ریشه های اندیشه سیاسی امام در دل دریای معرفت الله است و بر این مبنا نگاه امام به همه امور نگاهی عارفانه و دریافتی حکیمانه است. امام خمینی در نگاه توحیدی خود عرفان و حکمت را جمع کرده و در نظر و عمل به معرفت و حکمتی دست یافته است که همه چیز او ریشه در آن معرفت و حکمت دارد. بنابراین تمام اندیشه سیاسی امام خمینی به نگاه عارفانه و دریافت حکیمانه امام از وجود و مظاهر اسماء و صفات حق و کیفیت رجوع به خدا و مقامات و احوال سیر و سلوک الی الله بازگشت می کند؛ و دریافت امام از سیاست و حکومت و دولت و مدیریت و همه امور سیاسی بدین ریشه ها بازگشت می کند که در این میان اصل ،انسان است، زیرا بنابر حکمت انسی امام، انسان گل سرسبد عالم وجود است و همه چیز برای اوست.
مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی:
 
1. سیاست: امام برای سیاست جایگاه و شأنی والا و انسانی و الهی قائل است: «سیاست به معنای این که جامعه را راه ببرد و هدایت کند و به آن جایی که صلاح جامعه و صلاح افراد هست» ...  
'''مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی:'''
2. مبارزه: در اندیشه امام اساسا زندگی عرصه مبارزه در جهت کمال مطلق است، و قیام برای خداستً که آدمی را از منزل تاریک طبیعت می رهاند و زمینه اتصاف به صفات و کمالات الهی را در آدمی فراهم می نماید و اصلاحات اجتماعی را میسر می سازد.
 
3. حکومت: از منظر امام همه قوانین و احکام شرع برای تربیت انسان کامل و فاضل و انسانی است که قانون متحرّک و مجسّم باشد و حکومت جلوه جامع قوانین و احکام شریعت است برای تربیت انسان.
1.سیاست: امام برای سیاست جایگاه و شأنی والا و انسانی و الهی قائل است: «سیاست به معنای این که جامعه را راه ببرد و هدایت کند و به آن جایی که صلاح جامعه و صلاح افراد هست» ...  
4. فرهنگ: در اندیشه سیاسی امام، مبنای همه روابط و مناسبات فرهنگ است و تمام امور سیاسی از فرهنگ نشأت می گیرد و هر تحول سیاسی نیازمند تحولی فرهنگی است.
 
5. آزادی: آزادی در اندیشه سیاسی امام گوهری است والا که از توحید برمی خیزد و بدون آن انسان از مرتبه والای خود به مرتبه حیوانی تنزّل می نماید. در اندیشه سیاسی ایشان، آزادی حقی است الهی و ذاتی برای انسان؛ حقی برای انتخاب خود و سرنوشت خود، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی؛ و حقی در انتخاب اندیشه، اعتقادات، راه و رسم و نوع زندگی.
2.مبارزه: در اندیشه امام اساسا زندگی عرصه مبارزه در جهت کمال مطلق است، و قیام برای خداستً که آدمی را از منزل تاریک طبیعت می رهاند و زمینه اتصاف به صفات و کمالات الهی را در آدمی فراهم می نماید و اصلاحات اجتماعی را میسر می سازد.
6. قانون: در منظر امام معیار همه چیز قانون است و حرف آخر را در همه امور قانون می زند و جز با تحقق قانون سعادت فرد و جامعه تأمین نمی شود؛ و اسلام دین قانون است و حکومت در اسلام، حکومت قانون.
 
3.حکومت: از منظر امام همه قوانین و احکام شرع برای تربیت انسان کامل و فاضل و انسانی است که قانون متحرّک و مجسّم باشد و حکومت جلوه جامع قوانین و احکام شریعت است برای تربیت انسان.
 
4.فرهنگ: در اندیشه سیاسی امام، مبنای همه روابط و مناسبات فرهنگ است و تمام امور سیاسی از فرهنگ نشأت می گیرد و هر تحول سیاسی نیازمند تحولی فرهنگی است.
 
5.آزادی: آزادی در اندیشه سیاسی امام گوهری است والا که از توحید برمی خیزد و بدون آن انسان از مرتبه والای خود به مرتبه حیوانی تنزّل می نماید. در اندیشه سیاسی ایشان، آزادی حقی است الهی و ذاتی برای انسان؛ حقی برای انتخاب خود و سرنوشت خود، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی؛ و حقی در انتخاب اندیشه، اعتقادات، راه و رسم و نوع زندگی.
 
6.قانون: در منظر امام معیار همه چیز قانون است و حرف آخر را در همه امور قانون می زند و جز با تحقق قانون سعادت فرد و جامعه تأمین نمی شود؛ و اسلام دین قانون است و حکومت در اسلام، حکومت قانون.


==پانویس ==
==پانویس ==