المرشد إلی القواعد و الإعراب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (Mkheradmand110 صفحهٔ المرشد إلی القواعد الإعراب را به المرشد إلی القواعد و الإعراب منتقل کرد: اسم اول (روی جلد): المرشد إلی القواعد العربیة، اسم دوم (صفحه اول): المرشد إلی القواعد و الإعراب)

    نسخهٔ ‏۲۳ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۰۸

    المرشد إلی القواعد الإعراب
    المرشد إلی القواعد و الإعراب
    پدیدآوراننورالدین، حسن (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرالمرشد إلی القواعد العربیة
    ناشررشاد برس
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1428ق
    چاپ1
    شابک9953-473-04-8
    موضوعزبان عربی - صرف و نحو
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏ن‎‏9‎‏م‎‏4 6151 ‏PJ‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المرشد الی القواعد و الاعراب تألیف حسن نورالدین که به شیوه جدید و آسان با ارائه جدول‌ها و ذکر مثال به طرح مباحث نحوی پرداخته است.

    نویسنده هدف از نگارش این کتاب را ارائه علم نحو به زبان ساده و روشن به شیوه‌ای عملی تطبیقی دانسته که هم‌زمان برای دانشجویان و سایر علاقه‌مندان به زبان عربی قابل‌استفاده باشد.[۱]

    در ابتدا ضمن جدول‌هایی، الفاظ معرب و مبنی به تفکیک ذکر شده است. پس از آن علامات اعراب و بنا و اینکه بر کدام‌یک از الفاظ اسم، فعل و حرف وارد می‌شوند، ذکر شده است.[۲]

    مباحث در سه باب ارائه شده است: کلمه، جمله و توابع. کلمه خود بر سه قسم است: اسم، فعل و حرف که هر یک با ذکر تعریف، علامات و اقسام آن بیان شده است.[۳]‏ حروف مصدری، اعراب و علاماتش، مضارع منصوب و مجزوم، بنا، اسامی اشاره، استفهام، افعال از جمله مباحث مطرح شده در این باب است.

    دررابطه‌با جمله در سه فصل جمله اسمیه، فعلیه و جایگاه جمله موردبحث قرار گرفته است. نویسنده معتقد است که اصل در جمله آن است که محلی از اعراب نداشته باشد؛ چراکه اعراب عبارت از علاقه‌هایی است که بین مفردات برقرار است و جمله این علاقه‌ها را ندارد؛ لکن هرگاه جمله در جای مفرد قرار بگیرد تأویل به مفرد رفته و اعراب محلی می‌گیرد؛ بدین جهت جمله‌ها بر دو قسم هستند: جملاتی که محلی از اعراب دارند: مانند جمله‌ای که خبر یا مفعولٌ‌به واقع شده است و جمله‌ای که محلی از اعراب ندارد؛ مانند جمله ابتدائیه یا استینافیه.[۴]

    توابع آخرین مبحث است. نعت یا صفت از جمله کلماتی است که تابع اسم ماقبل خود است؛ یعنی اعراب کلمه ماقبل خود را می‌گیرد. اصل در صفت آن است که مشتق باشد؛ مانند اسم‌فاعل یا مفعول و البته گاه اسم جامد می‌آید و در هفت حالت تأویل به مشتق می‌رود که به آن‌ها اشاره شده است.[۵]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص6-5
    2. ر.ک: متن کتاب، ص10-7
    3. ر.ک: همان، ص18-13
    4. ر.ک: همان، ص154-153
    5. ر.ک: همان، ص161

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها