نهضت حدیثی شیخ بهایی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1401]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط جلال یقموری]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط جلال یقموری]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۱
نهضت حدیثی شیخ بهایی | |
---|---|
پدیدآوران | ربانی، محمد حسن (نويسنده) |
ناشر | آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1397ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-06-0205-5 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نهضت حدیثی شیخ بهایی، عنوان کتابی است از محمدحسن ربانی بیرجندی، پیرامون نهضت بزرگی که جناب شیخ بهایی در زمینه حدیث پدید آورد و توجه عالمان اصفهان را به حدیث و شرح آن برانگیخت.
شیخ بهایى از زمره شخصیتهاى حوزه فلسفه اصفهان است. از ویژگىهاى این حوزه توجه فیلسوفانش به تفسیر روایات اهلبیت(ع) بود. نگرش این فیلسوفان وراى آنچه بود که ظاهربینان و اهل حدیث نسبت به روایات دریافته بودند. گرایش فلسفى حوزه اصفهان بر پایه حکمت متعالیه استوار شده که اساس آن پیوند میان حکمت، عرفان و قرآن است[۱].
در تعبیرها و کلام شیخ بهایى نوعى گرایش به اشراق مشهود است. شیخ بهایى علوم ظاهرى را به چشم قیل و قال نگریسته و آنها را براى نیل به کمال ناقص شمرده است. بااینحال، در کنار تمایل به عرفان اسلامى، وظیفه شرعى خود را بهعنوان یک مجتهد و شیخالاسلام بهنیکى انجام داده است. بعضى از عالمان شیعه از تسامح شیخ در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کردهاند، ولى آنچه مسلّم است وى فقیه معتدلى بوده و به شیوه قدما به اقوال و آثار عامه نظر داشته است. شیخ بهایى در حل مسائل فقهى از ریاضى بهنحو مطلوبى استفاده نموده و در کتاب کشکول نیز شمارى از مسائل ریاضى و هندسى را طرح کرده است[۲].
محورىترین درس شیخ بهایی، حدیث و مهمترین کتابهایش در این زمینه بود. او در آغاز قرن یازدهم با تألیف چند کتاب درباره فقه الحدیث، توجه عالمان اصفهان را به حدیث و شرح آن برانگیخت و پس از وى، اصفهان تا دو قرن مرکز شرح و تفسیر حدیث بود. شیخ بهایى دورى فقیهان را از متون روایى و توجه بیش از حد آنان را به مباحث اصولى و عبارتهاى اصولیان دیده و احساس خطر کرده بود؛ به این سبب در سه رشته از علوم حدیث، یعنی فقه الحدیث، رجال الحدیث و درایة الحدیث، تألیفات قابل اعتنایى از خود برجاى گذاشت. او بسیارى از کتابهاى حدیثى را تدریس کرده و از شاگردانش میخواست احکام مستفاد از احادیث را استخراج کنند. توجه شیخ بهایى به حدیث موجب شد تا یک نهضت حدیثى در حوزههاى علمیه شیعه به وجود آید[۳].
پانویس
منابع مقاله
سخن ناشر.