۱۱۱٬۸۲۱
ویرایش
Alphabetit (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR85312J1.jpg | عنوان = نهضت حدیثی شیخ بهایی | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ربانی، محمد حسن (نويسنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهای اسلامى | مک...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''نهضت حدیثی شیخ بهایی'''، عنوان کتابی است از محمدحسن ربانی | '''نهضت حدیثی شیخ بهایی'''، عنوان کتابی است از [[ربانی، محمدحسن|محمدحسن ربانی بیرجندی]]، پیرامون نهضت بزرگی که جناب [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] در زمینه حدیث پدید آورد و توجه عالمان اصفهان را به حدیث و شرح آن برانگیخت. | ||
شیخ بهایى از زمره شخصیتهاى حوزه فلسفه اصفهان است. از ویژگىهاى این حوزه توجه فیلسوفانش به تفسیر روایات اهلبیت(ع) بود. نگرش این فیلسوفان وراى آنچه بود که ظاهربینان و اهل حدیث نسبت به روایات دریافته بودند. گرایش فلسفى حوزه اصفهان بر پایه حکمت متعالیه استوار شده که اساس آن پیوند میان حکمت، عرفان و قرآن است<ref>ر.ک: سخن ناشر، ص12</ref>. | [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] از زمره شخصیتهاى حوزه فلسفه اصفهان است. از ویژگىهاى این حوزه توجه فیلسوفانش به تفسیر روایات اهلبیت(ع) بود. نگرش این فیلسوفان وراى آنچه بود که ظاهربینان و اهل حدیث نسبت به روایات دریافته بودند. گرایش فلسفى حوزه اصفهان بر پایه حکمت متعالیه استوار شده که اساس آن پیوند میان حکمت، عرفان و قرآن است<ref>ر.ک: سخن ناشر، ص12</ref>. | ||
در تعبیرها و کلام شیخ بهایى نوعى گرایش به اشراق مشهود است. شیخ بهایى علوم ظاهرى را به چشم قیل و قال نگریسته و آنها را براى نیل به کمال ناقص شمرده است. بااینحال، در کنار تمایل به عرفان اسلامى، وظیفه شرعى خود را بهعنوان یک مجتهد و شیخالاسلام بهنیکى انجام داده است. بعضى از عالمان شیعه از تسامح شیخ در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کردهاند، ولى آنچه مسلّم است وى فقیه معتدلى بوده و به شیوه قدما به اقوال و آثار عامه نظر داشته است. شیخ بهایى در حل مسائل فقهى از ریاضى بهنحو مطلوبى استفاده نموده و در کتاب کشکول نیز شمارى از مسائل ریاضى و هندسى را طرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص12-14</ref>. | در تعبیرها و کلام [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] نوعى گرایش به اشراق مشهود است. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] علوم ظاهرى را به چشم قیل و قال نگریسته و آنها را براى نیل به کمال ناقص شمرده است. بااینحال، در کنار تمایل به عرفان اسلامى، وظیفه شرعى خود را بهعنوان یک مجتهد و شیخالاسلام بهنیکى انجام داده است. بعضى از عالمان شیعه از تسامح شیخ در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کردهاند، ولى آنچه مسلّم است وى فقیه معتدلى بوده و به شیوه قدما به اقوال و آثار عامه نظر داشته است. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] در حل مسائل فقهى از ریاضى بهنحو مطلوبى استفاده نموده و در کتاب کشکول نیز شمارى از مسائل ریاضى و هندسى را طرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص12-14</ref>. | ||
محورىترین درس شیخ بهایی، حدیث و مهمترین کتابهایش در این زمینه بود. او در آغاز قرن یازدهم با تألیف چند کتاب درباره فقه الحدیث، توجه عالمان اصفهان را به حدیث و شرح آن برانگیخت و پس از وى، اصفهان تا دو قرن مرکز شرح و تفسیر حدیث بود. شیخ بهایى دورى فقیهان را از متون روایى و توجه بیش از حد آنان را به مباحث اصولى و عبارتهاى اصولیان دیده و احساس خطر کرده بود؛ به این سبب در سه رشته از علوم حدیث، یعنی فقه الحدیث، رجال الحدیث و درایة الحدیث، تألیفات قابل اعتنایى از خود برجاى گذاشت. او بسیارى از کتابهاى حدیثى را تدریس کرده و از شاگردانش میخواست احکام مستفاد از احادیث را استخراج کنند. توجه شیخ بهایى به حدیث موجب شد تا یک نهضت حدیثى در حوزههاى علمیه شیعه به وجود آید<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | محورىترین درس [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، حدیث و مهمترین کتابهایش در این زمینه بود. او در آغاز قرن یازدهم با تألیف چند کتاب درباره فقه الحدیث، توجه عالمان اصفهان را به حدیث و شرح آن برانگیخت و پس از وى، اصفهان تا دو قرن مرکز شرح و تفسیر حدیث بود. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] دورى فقیهان را از متون روایى و توجه بیش از حد آنان را به مباحث اصولى و عبارتهاى اصولیان دیده و احساس خطر کرده بود؛ به این سبب در سه رشته از علوم حدیث، یعنی فقه الحدیث، رجال الحدیث و درایة الحدیث، تألیفات قابل اعتنایى از خود برجاى گذاشت. او بسیارى از کتابهاى حدیثى را تدریس کرده و از شاگردانش میخواست احکام مستفاد از احادیث را استخراج کنند. توجه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] به حدیث موجب شد تا یک نهضت حدیثى در حوزههاى علمیه شیعه به وجود آید<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |