۱۴۴٬۸۸۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه اول: در اين مقدمه، وضعيت و جايگاه فقه اماميه تبيين گرديده است. مؤلف، هفت ويژگى براى اين فقه بيان فرموده كه عبارتند از: | مقدمه اول: در اين مقدمه، وضعيت و جايگاه فقه اماميه تبيين گرديده است. مؤلف، هفت ويژگى براى اين فقه بيان فرموده كه عبارتند از: #جامعيّت فقه شيعى و شموليّت آن نسبت به جميع افراد، ازمنه و مجتمعات انسانى، به طورى كه اين فقه تمام ابعاد زندگى انسان را در بر گرفته و احكام و قوانين اجتماعى، سياسى و اقتصادیش در همه جاى آن به چشم مىخورد. در بعضى از نصوص داريم كه خداوند هيچ چيز لازمى را از پيامبر(ص) خود فرو گذار نكرده است. | ||
#دومين ويژگى فقه اماميه، توجه به عقل بوده و احكام عقليّهى دقيقى در آن قابل مشاهده مىباشد. اين دسته احكامى كه در علم اصول فقه از آنها به تفصيل بحث شدهاند، مانند اينكه آيا امر به شىء نهى از ضدّ خاصش مىكند يا نه و امثال ذلك. | |||
#فقه شيعه، اهميّت خاصى نيز به مصالح و مفاسد احكام مىدهد؛ بدين معنا كه هر حكم شرعى، تابع ملاك بوده و احكام شارع مبتنى بر ملاكات مىباشد. | |||
#از ديگر ويژگىهاى اين فقه، تعبدبه ظواهر شرعيه مىباشد. بسيار مشاهده مىشود كه فقهاى ما به ظاهر آيات و روايات عمل كرده و از آن تعبير به حجيت ظهور مىنمايند. | |||
#قواعد فقهيه در اين فقه، جايگاه مهمى داشته، به طورى كه فقهاى ما كتابهاى جداگانهاى در اين زمينه تأليف نمودهاند. 6- سير تكاملى فقه شيعى از ديگر ويژگىهاى آن است كه در طول ساليان متمادى همواره حركتى رو به جلو و پويا داشته است. 7- اتصال فقه ما به پيامبر(ص)، از طريق اهلبيت(ع)، آخرين ويژگى مورد توجّه مؤلف و از بزرگترين افتخارات اين فقه اصيل مىباشد. | |||
مقدمهى دوم: در اين مقدمه، ابتدا، اشتغال به علم فقه، سزاوار براى هر فرد مسلمانى معرفى شده كه باعث شناخت حلال از حرام و صحيح از فاسد مىگردد. خداوند نيز در آيهى 122 سورهى توبه به اين نكته تأكيد ورزيده، مىفرمايد: '''«فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فىالدين»'''. پيامبر(ص) نيز مىفرمايد: «افضل العبادة الفقه». | مقدمهى دوم: در اين مقدمه، ابتدا، اشتغال به علم فقه، سزاوار براى هر فرد مسلمانى معرفى شده كه باعث شناخت حلال از حرام و صحيح از فاسد مىگردد. خداوند نيز در آيهى 122 سورهى توبه به اين نكته تأكيد ورزيده، مىفرمايد: '''«فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فىالدين»'''. پيامبر(ص) نيز مىفرمايد: «افضل العبادة الفقه». | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۷: | ||
باب دوم: اين باب كه در مورد حضانت مىباشد، تنها يك فصل دارد كه در آن شش مبحث مطرح شده است. مؤلف، حق حضانت را از مسائل مهمى مىداند كه شريعت اسلامى بدان تأكيد دارد. وجوب و عدم وجوب آن، اولين مسئلهاى است كه مورد بحث واقع شده است. بعد از آن معانى لغوى و اصطلاحى حضانت، حكم حضانت و ادلهى آن، مستحقين حضانت و مراتب آنها، شروط مستحقين حضانت، پايان حضانت و گرفتن اجرت براى حضانت، مسائلى هستند كه در اين باب مورد بررسى واقع گرديدهاند. | باب دوم: اين باب كه در مورد حضانت مىباشد، تنها يك فصل دارد كه در آن شش مبحث مطرح شده است. مؤلف، حق حضانت را از مسائل مهمى مىداند كه شريعت اسلامى بدان تأكيد دارد. وجوب و عدم وجوب آن، اولين مسئلهاى است كه مورد بحث واقع شده است. بعد از آن معانى لغوى و اصطلاحى حضانت، حكم حضانت و ادلهى آن، مستحقين حضانت و مراتب آنها، شروط مستحقين حضانت، پايان حضانت و گرفتن اجرت براى حضانت، مسائلى هستند كه در اين باب مورد بررسى واقع گرديدهاند. | ||
باب سوم: نفقهى اطفال از مسائل مهمى است كه چگونگى و حد آن در كمتر جايى از فقه مشخص شده است. در اين باب، مؤلفين در صدد حل اين مسئله با استناد به آيات و روايات هستند. اولين فصل از فصول سهگانه اين باب داراى سه مبحث زير مىباشد: | باب سوم: نفقهى اطفال از مسائل مهمى است كه چگونگى و حد آن در كمتر جايى از فقه مشخص شده است. در اين باب، مؤلفين در صدد حل اين مسئله با استناد به آيات و روايات هستند. اولين فصل از فصول سهگانه اين باب داراى سه مبحث زير مىباشد: | ||
#حكم نفقه و ادلهى آن. | |||
#شروط نفقه. | |||
#ترتيب نفقه دادن. در قسمت اول، مطالب مهمى مورد بحث هستند كه مفهوم نفقه، حكم نفقه، قول فقها دربارهى نفقه و نفقه اولاد بر پدر و مادر از آن جمله مىباشند. | |||
فصل دوم، در نفقهى ايتام و اطفال فقرا و مساكين مىباشد. آخرين فصل هم در حرمت تغذيه اطفال از مال غير و عين نجاست مىباشد. | فصل دوم، در نفقهى ايتام و اطفال فقرا و مساكين مىباشد. آخرين فصل هم در حرمت تغذيه اطفال از مال غير و عين نجاست مىباشد. | ||
| خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
باب ششم: اين باب راجع به نسب اطفال مىباشد كه اولين فصل آن دربارهى ثبت نسب طفل، فصل دومش در الحاق اولاد به پدر و مادر و فصل سوم دربارهى كودكان سرراهى و بىسرپرست مىباشد. آخرين فصل اين باب هم در قبول سرپرستى كودكان بىسرپرست مىباشد. | باب ششم: اين باب راجع به نسب اطفال مىباشد كه اولين فصل آن دربارهى ثبت نسب طفل، فصل دومش در الحاق اولاد به پدر و مادر و فصل سوم دربارهى كودكان سرراهى و بىسرپرست مىباشد. آخرين فصل اين باب هم در قبول سرپرستى كودكان بىسرپرست مىباشد. | ||
باب هفتم: اين باب، در تربيت اولاد است كه خود از مسائل مهم مىباشد و شريعت مقدسهى اسلام راجع به دورههاى مختلف عمر كودك، مواردى را براى تربيت گوشزد كرده است تا انسانهاى سالم و صحيحى براى جامعه آماده گردند. مؤلف، ابتدا راجع به معنا و مفهوم تربيت، سخن گفته، بعد در چهار فصل، مسائل مربوط به اين باب را توضيح داده است كه عبارتند از: | باب هفتم: اين باب، در تربيت اولاد است كه خود از مسائل مهم مىباشد و شريعت مقدسهى اسلام راجع به دورههاى مختلف عمر كودك، مواردى را براى تربيت گوشزد كرده است تا انسانهاى سالم و صحيحى براى جامعه آماده گردند. مؤلف، ابتدا راجع به معنا و مفهوم تربيت، سخن گفته، بعد در چهار فصل، مسائل مربوط به اين باب را توضيح داده است كه عبارتند از: | ||
#حكم تربيت و متولى در آن. | |||
#راههاى مؤثر در تربيت. | |||
#ذكر مصاديقى كه اوليا براى تربيت اطفالشان به كار مىبردهاند. | |||
#بيان آثار تربيت دينى و امورى كه در اخلاق اطفال تأثيرگذار مىباشند؛ براى مثال در مورد راههاى مؤثر در تربيت، ابتدا، مراحل تربيت بيان شده است كه مرحله اول، دوران آزادى كودك است كه از ابتدا تا سن هفت سالگى را شامل مىشود. در اين دوران، پدر و مادر بايد ضمن مراقبت از اعمال و رفتار كودك، آزادىهاى لازم را براى بازىهاى مناسب سن و سال كودك فراهم نمايند. | |||
مرحله دوم، از هفت سالگى تا دوران بلوغ است كه در واقع اصلىترين مرحلهى تربيت بوده و آموزش احكام، اخلاق و خير و شرّ، در اين مرحله صورت مىگيرد. | مرحله دوم، از هفت سالگى تا دوران بلوغ است كه در واقع اصلىترين مرحلهى تربيت بوده و آموزش احكام، اخلاق و خير و شرّ، در اين مرحله صورت مىگيرد. | ||