فطرت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    }}
    }}
       
       
    '''فطرت'''، مجموعه 10 سخنرانی‌ از [[مطهری، مرتضی|فقیه و اسلام‌شناس معاصر، مرتضی مطهری]] (فریمان 1298-1358ش. قم)، مطرح‌شده در جمع معلمان و دبیران مدرسه نیکان تهران در سالهای 1355 و 1356ش. که معانی و ویژگی‌های سرشت پاک و الهی انسان را با استفاده از آیات و روایات تحلیل و تبیین می‌کند. هرچند قرار بود که سخنرانی‌های مذکور ادامه یابد ولی به خاطر کثرت فعالیتهای مبارزاتی و اجتماعی [[مطهری، مرتضی|استاد مطهری]] در سال 1356ش. متوقف شد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64582?pageNumber=9&viewType=pdf ر.ک: مقدمه ناشر، ص9.]</ref>.  
    '''فطرت'''، مجموعه 10 سخنرانی‌ از [[مطهری، مرتضی|فقیه و اسلام‌شناس معاصر، مرتضی مطهری]] (فریمان 1298-1358ش. قم)، مطرح‌شده در جمع معلمان و دبیران مدرسه نیکان تهران در سال‌های 1355 و 1356ش است که معانی و ویژگی‌های سرشت پاک و الهی انسان را با استفاده از آیات و روایات تحلیل و تبیین می‌کند.


    == مباحث ==
    هرچند قرار بود که سخنرانی‌های مذکور ادامه یابد، ولی به‌خاطر کثرت فعالیت‌های مبارزاتی و اجتماعی [[مطهری، مرتضی|استاد مطهری]] در سال 1356ش، متوقف شد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64582?pageNumber=9&viewType=pdfر.ک: مقدمه ناشر، ص9]</ref>.
    موضوعات اصلی این سخنرانی‌ها به ترتیب عبارت است از:  


    معناى فطرت، فطريّات انسان‏، گرايشهاى مقدّس‏، عشق و پرستش؛ توجيه گرايشهاى انسانى‏، عشق روحانى ‏ماركسيسم و ثبات ارزشهاى انسانى، تكامل اصالتهاى انسانى‏، مبنا و منشأ مذهب‏، عشق و عبادت‏، فطرى بودن دين‏، بررسى و نقد نظريّه دوركهيم و نظر قرآن درباره منشأ دين‏.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64582?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص3- 7.]</ref>.  
    ==مباحث==
    موضوعات اصلی این سخنرانی‌ها به‌ترتیب عبارت است از:
    معناى فطرت، فطریات انسان‏، گرایش‌هاى مقدّس‏، عشق و پرستش - توجیه گرایش‌هاى انسانى‏، عشق روحانى - ‏مارکسیسم و ثبات ارزش‌هاى انسانى، تکامل اصالت‌هاى انسانى‏، مبنا و منشأ مذهب‏، عشق و عبادت‏، فطرى بودن دین‏، بررسى و نقد نظریه دورکهیم و نظر قرآن درباره منشأ دین<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64582?pageNumber=3&viewType=pdfر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص3-7]</ref>.  


    == نمونه ==
    ==نمونه==
    [[مطهری، مرتضی|مطهری]] می‌گوید:
    [[مطهری، مرتضی|مطهری]] می‌گوید:
    می‌‏‏دانید در قدیم گنج را در زیر زمین دفن می‌‏‏کردند، نه براى اینکه مثلًا فاسد نشود، بلکه براى اینکه کسى از آن اطلاع پیدا نکند. قهراً رویش را خاک می‌‏پاشیدند که کسى نمی‌‏‏فهمید اینجا گنج است؛ شخص از روى آن رد می‌‏‏شد و نمی‌‏دانست که زیر پاى او گنجى وجود دارد. پیغمبران آمدند مردم را آگاه کنند که در عمق روح شما، در اعماق عقل‌هاى شما و در اعماق ضمیر باطن شما گنج‌ها وجود دارد، خودتان غافلید؛ آمدند روى گنج‌ها را عقب بزنند تا بشر متوجّه بشود که عجب! این‏همه گنج در ما وجود داشته و ما بی‌‏خبر بودیم؟!
    '''سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌‏کرد
    آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌‏کرد'''
    '''بی‌‏دلى در همه احوال خدا با او بود
    او نمی‌‏دیدش و از دور خدایا می‌‏کرد'''.


    می‌‏‏دانيد در قديم گنج را در زير زمين دفن می‌‏‏كردند، نه براى اين كه مثلًا فاسد نشود، بلكه براى اين كه كسى از آن اطّلاع پيدا نكند. قهراً رويش را خاك می‌‏پاشيدند كه كسى نمی‌‏‏فهميد اينجا گنج است، شخص از روى آن رد می‌‏‏شد و نمی‌‏دانست كه زير پاى او گنجى وجود دارد. پيغمبران آمدند مردم را آگاه كنند كه در عمق روح شما، در اعماق عقلهاى شما و در اعماق ضمير باطن شما گنجها وجود دارد، خودتان غافليد؛ آمدند روى گنجها را عقب بزنند تا بشر متوجّه بشود كه عجب! اين‏همه گنج در ما وجود داشته و ما بی‌‏خبر بوديم؟!
    از این ‏‌جهت است که در قرآن، ما به دو گونه آیات برمی‌‏خوریم: آیات آفاقى و آیات انفسى. آیات آفاقى، یعنى آنچه بیرون از ضمیر انسان است: خلقت انسان‌هاى دیگر، آسمان، زمین، ستارگان، کوه، دریا، گیاه، حیوان و...؛ ولى آیات انفسى، یعنى آنچه در ضمیر خود انسان وجود دارد و قرآن براى آیات انفسى اهمیت بیشترى از آیات آفاقى قائل است و این اصطلاح «آفاق و انفس» هم از خود قرآن گرفته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64582?pageNumber=251&viewType=pdfر.ک: متن کتاب، ص251]</ref>.


    {{شعر}}
    ==پانویس==
    {{ب|'''سالها دل طلب جام جم از ما می‌‏كرد'''|2='''آنچه خود داشت ز بيگانه تمنّا می‌‏كرد'''}}
    <references/>
    {{ب|'''بی‌‏دلى در همه احوال خدا با او بود'''|2='''او نمی‌‏ديدش و از دور خدايا می‌‏كرد'''}}
    {{پایان شعر}}


    ازاين‏‌جهت است كه در قرآن، ما به دو گونه آيات بر می‌‏خوريم: آيات آفاقى و آيات انفسى. آيات آفاقى يعنى آنچه بيرون از ضمير انسان است: خلقت انسانهاى ديگر، آسمان، زمين، ستارگان، كوه، دريا، گياه، حيوان و ...؛ ولى آيات انفسى يعنى آنچه در ضمير خود انسان وجود دارد؛ و قرآن براى آيات انفسى اهمّيّت بيشترى از آيات آفاقى قائل است، و اين اصطلاح «آفاق و انفس» هم از خود قرآن گرفته شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64582?pageNumber=251&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص251.]</ref>
    ==منابع مقاله==
    مقدمه ناشر، فهرست مطالب و متن کتاب.


     
    ==پانویس ==
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    مقدمه ناشر و متن کتاب.
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    خط ۶۵: خط ۶۴:
    [[رده:کلام و عقاید]]
    [[رده:کلام و عقاید]]
    [[رده:آثار مرتضی مطهری]]
    [[رده:آثار مرتضی مطهری]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده آبان 01]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
    [[رده:قرآن و مباحث دیگر]]

    نسخهٔ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۵۲

    فطرت
    فطرت
    پدیدآورانمطهری، مرتضی (نويسنده)
    ناشرصدرا
    مکان نشرایران - تهران
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فطرت، مجموعه 10 سخنرانی‌ از فقیه و اسلام‌شناس معاصر، مرتضی مطهری (فریمان 1298-1358ش. قم)، مطرح‌شده در جمع معلمان و دبیران مدرسه نیکان تهران در سال‌های 1355 و 1356ش است که معانی و ویژگی‌های سرشت پاک و الهی انسان را با استفاده از آیات و روایات تحلیل و تبیین می‌کند.

    هرچند قرار بود که سخنرانی‌های مذکور ادامه یابد، ولی به‌خاطر کثرت فعالیت‌های مبارزاتی و اجتماعی استاد مطهری در سال 1356ش، متوقف شد[۱].

    مباحث

    موضوعات اصلی این سخنرانی‌ها به‌ترتیب عبارت است از: معناى فطرت، فطریات انسان‏، گرایش‌هاى مقدّس‏، عشق و پرستش - توجیه گرایش‌هاى انسانى‏، عشق روحانى - ‏مارکسیسم و ثبات ارزش‌هاى انسانى، تکامل اصالت‌هاى انسانى‏، مبنا و منشأ مذهب‏، عشق و عبادت‏، فطرى بودن دین‏، بررسى و نقد نظریه دورکهیم و نظر قرآن درباره منشأ دین[۲].

    نمونه

    مطهری می‌گوید: می‌‏‏دانید در قدیم گنج را در زیر زمین دفن می‌‏‏کردند، نه براى اینکه مثلًا فاسد نشود، بلکه براى اینکه کسى از آن اطلاع پیدا نکند. قهراً رویش را خاک می‌‏پاشیدند که کسى نمی‌‏‏فهمید اینجا گنج است؛ شخص از روى آن رد می‌‏‏شد و نمی‌‏دانست که زیر پاى او گنجى وجود دارد. پیغمبران آمدند مردم را آگاه کنند که در عمق روح شما، در اعماق عقل‌هاى شما و در اعماق ضمیر باطن شما گنج‌ها وجود دارد، خودتان غافلید؛ آمدند روى گنج‌ها را عقب بزنند تا بشر متوجّه بشود که عجب! این‏همه گنج در ما وجود داشته و ما بی‌‏خبر بودیم؟! سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌‏کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌‏کرد بی‌‏دلى در همه احوال خدا با او بود او نمی‌‏دیدش و از دور خدایا می‌‏کرد.

    از این ‏‌جهت است که در قرآن، ما به دو گونه آیات برمی‌‏خوریم: آیات آفاقى و آیات انفسى. آیات آفاقى، یعنى آنچه بیرون از ضمیر انسان است: خلقت انسان‌هاى دیگر، آسمان، زمین، ستارگان، کوه، دریا، گیاه، حیوان و...؛ ولى آیات انفسى، یعنى آنچه در ضمیر خود انسان وجود دارد و قرآن براى آیات انفسى اهمیت بیشترى از آیات آفاقى قائل است و این اصطلاح «آفاق و انفس» هم از خود قرآن گرفته شده است[۳].

    ==پانویس==
    

    منابع مقاله

    مقدمه ناشر، فهرست مطالب و متن کتاب.

    وابسته‌ها