خدمات متقابل اسلام و ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

+
(+)
خط ۴۷: خط ۴۷:
به گفته [[مطهری، مرتضی|مطهری]] ايرانيان بيش از هر ملت ديگر نيروهاى خود را در اختيار اسلام قرار دادند و بيش از هر ملت ديگر در اين راه صميميت و اخلاص نشان دادند. ... ايرانيان شاهكارهاى خود را در راه خدمت به اسلام به وجود آوردند و جز نيروى عشق و ايمان نيروى ديگرى قادر نيست شاهكار خلق كند. و در حقيقت اين اسلام بود كه استعداد ايرانى را تحريك كرد و در او روح تازه‌‏اى دميد و او را به هيجان آورد. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64543?pageNumber=323&viewType=html&query=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%20%D8%B7%D8%A8%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%89%20%D8%A2%D9%86%20%D8%B1%D9%88%D8%B2%20%D8%B1%D8%A7 متن کتاب، ص 323.]</ref>
به گفته [[مطهری، مرتضی|مطهری]] ايرانيان بيش از هر ملت ديگر نيروهاى خود را در اختيار اسلام قرار دادند و بيش از هر ملت ديگر در اين راه صميميت و اخلاص نشان دادند. ... ايرانيان شاهكارهاى خود را در راه خدمت به اسلام به وجود آوردند و جز نيروى عشق و ايمان نيروى ديگرى قادر نيست شاهكار خلق كند. و در حقيقت اين اسلام بود كه استعداد ايرانى را تحريك كرد و در او روح تازه‌‏اى دميد و او را به هيجان آورد. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64543?pageNumber=323&viewType=html&query=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%20%D8%B7%D8%A8%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%89%20%D8%A2%D9%86%20%D8%B1%D9%88%D8%B2%20%D8%B1%D8%A7 متن کتاب، ص 323.]</ref>


نویسنده به شبهه دو قرن سکوت که از سوی برخی خاورشناسان مطرح شده، پاسخ داده است. او نوشته است:  
نویسنده در پایان، به شبهه [[دو قرن سکوت]] که از سوی برخی خاورشناسان مانند [[ملکم، جان |سِر جان ملكم]] مطرح شده، پاسخ داده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64543?pageNumber=577&viewType=html&query=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%20%D8%B7%D8%A8%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%89%20%D8%A2%D9%86%20%D8%B1%D9%88%D8%B2%20%D8%B1%D8%A7  متن کتاب، ص 577- 584.]</ref>
#اگر از ديد امثال سرجان ملكم بنگريم، يعنى توده ايرانى را نديده بگيريم و به تحولات فرهنگى و غير فرهنگى ثمربخش بى‏نظير كه در همين دو قرن رخ داد و سخت به حال توده ملت ايران مفيد افتاد توجه نكنيم و تنها طبقه حاكمه را در نظر بگيريم، حق داريم دوره‏اى را كه ايران جزء قلمرو خلافت بوده دوره سكوت و سكون بشماريم.
#آرى، اگر تنها طبقه حجاج بن يوسف و ابو مسلم خراسانى را در نظر بگيريم كه آن يكى صد و بيست هزار نفر را به باد فنا داد و اين يكى ششصد هزار نفر را قتل عام كرد و مانند يك عرب متعصب نژادپرست نوحه‏سرايى كنيم كه چرا اين ششصد هزار نفر را نيز حجاج كه يك عنصر عربى است به باد فنا نداد، و يا مانند يك متعصب ايرانى سوگوارى كنيم كه چرا ابو مسلم در جاى حجاج ننشست تا آن صد و بيست هزار نفر هم با دست تواناى او قتل عام شوند، حق داريم كه دو قرن اول را دوره سكون و سكوت از نظر ايران بناميم، چون با مقايسه با دوره‏هاى ديگر تنها چيزى كه مايه تأسف است اين است كه فى المثل به جاى ابومسلم‏ها نام حجاج‏ها برده مى‏شود.
#اما اگر توده ملت ايران را، يعنى موزه‏گرزاده‏ها و كوزه‏گرزاده‏ها را، همانهايى كه سيبويه‏ها و ابوعبيده‏ها و ابوحنيفه‏ها و آل نوبخت‏ها و بنى شاكرها و صدها افراد ديگر و خاندان ديگر از ميان آنها برخاستند، در نظر بگيريم كه استعدادهاشان شكفت و توانستند در ميدان يك مسابقه آزاد فرهنگى شركت كنند و گوى افتخار را بربايند و براى اولين بار در تاريخ ايران به صورت پيشواى ادبى، علمى، مذهبى ملل ديگر درآيند و آثارى جاويدان از خود باقى بگذارند و نام خويش و آب و خاك خويش را قرين عزت و افتخار و جاويدانى سازند، اين دو قرن دو قرن خروش و نشاط و جنبش و نغمه و سخن است.
*در اين دو قرن بود كه ايرانيان با يك ايدئولوژى جهانى و انسانى فوق نژادى آشنا شدند؛ حقايقش را به عنوان حقايقى آسمانى و ما فوق زمان و مكان پذيرفتند و زبانش را به عنوان زبانى بين المللى اسلامى كه به هيچ قوم خاص تعلق ندارد و تنها زبان يك مسلك است، از آن خود دانسته و بر زبان قومى و نژادى خويش مقدم شمردند.
 
==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references/>
۹٬۷۹۹

ویرایش