دیوان طبیب اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''دیوان طبیب اصفهانی''' مجموعه اشعار عبدالباقی بن محمد | '''دیوان طبیب اصفهانی''' مجموعه اشعار [[طبیب اصفهانی، عبدالباقی بن عبدالرحیم|عبدالباقی بن محمد رحیم]]، معروف به [[طبیب اصفهانی، عبدالباقی بن عبدالرحیم|طبیب اصفهانی]] (متوفی 1171ق)، شامل غزلها، قصیدهها، رباعیات و مفرداتی است که برخی از آنها، زبانزد اهالی خاص و عام است. | ||
آنطور که در تذکرهها آمده است، طبیب در ایام حیات کوتاهش، دیوان اشعارش را خود ترتیب داده و چنین مینماید که این کار به تشویق میرسید علی مشتاق، انجام پذیرفته است<ref>ر.ک: سمیعی، غلامرضا، ص18</ref>. | آنطور که در تذکرهها آمده است، [[طبیب اصفهانی، عبدالباقی بن عبدالرحیم|طبیب]] در ایام حیات کوتاهش، دیوان اشعارش را خود ترتیب داده و چنین مینماید که این کار به تشویق میرسید علی مشتاق، انجام پذیرفته است<ref>ر.ک: سمیعی، غلامرضا، ص18</ref>. | ||
تعداد ابیات کتاب، حدود دو هزار بیت است که در تمام نسخههای موجود، با اندک تفاوتی آمده و هدایت در «مجم الفصحا» تعداد ابیات او را «دو سه هزار» بیت ذکر کرده است<ref>همان</ref>. | تعداد ابیات کتاب، حدود دو هزار بیت است که در تمام نسخههای موجود، با اندک تفاوتی آمده و هدایت در «مجم الفصحا» تعداد ابیات او را «دو سه هزار» بیت ذکر کرده است<ref>همان</ref>. | ||
طبیب چندین قصیده مهم دارد که همه آنها در مدح پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است. در این قصاید، طبیب بیشتر به «غم» پرداخته است، در صورتی که یکی از مشخصات و خصوصیات شعر فارسی، شادی آفرین بودن و نشاط آور بودن شعر است، ولیکن طبیب شاید به دلیل ضربهای که به روح حساس و آرام وی در حمله افغان وارد شده باشد، اینگونه شده است؛ زیرا میدانیم که وی در حدود ده سالگی، شاهد حمله افاغنه بوده است و خونریزی و کشتوکشتار و قتل پدر و اقوام، روح حساس شاعر را آنچنان رنجانده است که طالب غم بوده و اینها غیر از اشعار عارفانه اوست: | [[طبیب اصفهانی، عبدالباقی بن عبدالرحیم|طبیب]] چندین قصیده مهم دارد که همه آنها در مدح پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است. در این قصاید، طبیب بیشتر به «غم» پرداخته است، در صورتی که یکی از مشخصات و خصوصیات شعر فارسی، شادی آفرین بودن و نشاط آور بودن شعر است، ولیکن طبیب شاید به دلیل ضربهای که به روح حساس و آرام وی در حمله افغان وارد شده باشد، اینگونه شده است؛ زیرا میدانیم که وی در حدود ده سالگی، شاهد حمله افاغنه بوده است و خونریزی و کشتوکشتار و قتل پدر و اقوام، روح حساس شاعر را آنچنان رنجانده است که طالب غم بوده و اینها غیر از اشعار عارفانه اوست: | ||
ای عشرتیان این همه انکار ز غم چیست | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''ای عشرتیان این همه انکار ز غم چیست''|2=''رفتم بچشانم به شما لذت غم را''}} | |||
و نیز میگوید: | و نیز میگوید: | ||
غم نیست اگر برشکند محفل عشرت | {{شعر}} | ||
{{ب|''غم نیست اگر برشکند محفل عشرت''|2=''یارت که شکستی نرسد مجلس غم را''<ref>همان، ص12</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
وقتی که طبیب، مدح حضرت علی(ع) را مینماید، میگوید: | وقتی که طبیب، مدح حضرت علی(ع) را مینماید، میگوید: | ||
سینه پرخون، طبع محزون، کام خشک و دیدهتر | {{شعر}} | ||
{{ب|''سینه پرخون، طبع محزون، کام خشک و دیدهتر''|2='' بخت تار و تن نزار و جان فکار و دل کباب''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
در جایی که وصف بهار میکند، میگوید: | در جایی که وصف بهار میکند، میگوید: | ||
مزده بلبل را که آمد گل به باغ شاخسار | {{شعر}} | ||
{{ب|''مزده بلبل را که آمد گل به باغ شاخسار''|2=''شد دگر صحن چمن چون محفل از رخسار یار''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
که چه شعر فاخری است<ref>همان، ص12- 13</ref>. | که چه شعر فاخری است<ref>همان، ص12- 13</ref>. | ||
وقتی طبیب به اشعار عربی میپردازد، آنچنان فصیح سخن میگوید که در حد اعجاز است: | وقتی طبیب به اشعار عربی میپردازد، آنچنان فصیح سخن میگوید که در حد اعجاز است: | ||
انت غیث الندی الدی الاحسان | {{شعر}} | ||
{{ب|''انت غیث الندی الدی الاحسان''|2=''انت بحر السخلدی الافضال''<ref>همان، ص13</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
از ویژگیهای مهم شعر طبیب، استفاده از کلمات سالم و صحیح و دوری از کلمات مهجور است: | از ویژگیهای مهم شعر طبیب، استفاده از کلمات سالم و صحیح و دوری از کلمات مهجور است: | ||
خط ۶۳: | خط ۷۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات آبان 01 مکرمی]] | [[رده:مقالات آبان 01 مکرمی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]] | [[رده:مقالات بازبینی نشده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]] |
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۱۴
دیوان طبیب اصفهانی | |
---|---|
پدیدآوران | طبیب اصفهانی، عبدالباقی بن عبدالرحیم (نویسنده) |
ناشر | موسسه انتشارات نگاه |
مکان نشر | تهران |
چاپ | یکم |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | د9 / 6742 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان طبیب اصفهانی مجموعه اشعار عبدالباقی بن محمد رحیم، معروف به طبیب اصفهانی (متوفی 1171ق)، شامل غزلها، قصیدهها، رباعیات و مفرداتی است که برخی از آنها، زبانزد اهالی خاص و عام است.
آنطور که در تذکرهها آمده است، طبیب در ایام حیات کوتاهش، دیوان اشعارش را خود ترتیب داده و چنین مینماید که این کار به تشویق میرسید علی مشتاق، انجام پذیرفته است[۱].
تعداد ابیات کتاب، حدود دو هزار بیت است که در تمام نسخههای موجود، با اندک تفاوتی آمده و هدایت در «مجم الفصحا» تعداد ابیات او را «دو سه هزار» بیت ذکر کرده است[۲].
طبیب چندین قصیده مهم دارد که همه آنها در مدح پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است. در این قصاید، طبیب بیشتر به «غم» پرداخته است، در صورتی که یکی از مشخصات و خصوصیات شعر فارسی، شادی آفرین بودن و نشاط آور بودن شعر است، ولیکن طبیب شاید به دلیل ضربهای که به روح حساس و آرام وی در حمله افغان وارد شده باشد، اینگونه شده است؛ زیرا میدانیم که وی در حدود ده سالگی، شاهد حمله افاغنه بوده است و خونریزی و کشتوکشتار و قتل پدر و اقوام، روح حساس شاعر را آنچنان رنجانده است که طالب غم بوده و اینها غیر از اشعار عارفانه اوست:
و نیز میگوید:
ای عشرتیان این همه انکار ز غم چیست | رفتم بچشانم به شما لذت غم را |
غم نیست اگر برشکند محفل عشرت | یارت که شکستی نرسد مجلس غم را[۳] |
وقتی که طبیب، مدح حضرت علی(ع) را مینماید، میگوید:
سینه پرخون، طبع محزون، کام خشک و دیدهتر | بخت تار و تن نزار و جان فکار و دل کباب |
در جایی که وصف بهار میکند، میگوید:
مزده بلبل را که آمد گل به باغ شاخسار | شد دگر صحن چمن چون محفل از رخسار یار |
که چه شعر فاخری است[۴].
وقتی طبیب به اشعار عربی میپردازد، آنچنان فصیح سخن میگوید که در حد اعجاز است:
انت غیث الندی الدی الاحسان | انت بحر السخلدی الافضال[۵] |
از ویژگیهای مهم شعر طبیب، استفاده از کلمات سالم و صحیح و دوری از کلمات مهجور است: چند در خوابی این مبارک پی/ چند در خوابی ای همایون فال[۶].
پانویس
منابع مقاله
سمیعی، کیوان، «دیوان طبیب اصفهانی»، تهران، انتشارات سنایی، جاپ یکم، سده 13.