الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[امام علی علیه‌السلام]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[چند نکته مهم درباره رؤیت هلال]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR02338.jpg|بندانگشتی|نجف، حرم مطهر امام علی(ع)|175px]]  
    [[پرونده:NUR00648J1.jpg|بندانگشتی|چند نکته مهم درباره رؤیت هلال|175px]]  


    '''ابوالحسن، على بن ابى‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى بن كلاب''' (۱۳ رجب سال ۲۳ قبل از هجرت - ۲۱ رمضان سال ۴۰قنخستين امام از امامان دوازده‌گانه، دومين معصوم از چهارده معصوم(ع) و از ديدگاه اهل‌سنت خليفه چهارم از خلفاى راشدين است. آن حضرت دومين شخص عالم اسلام -پس از رسول اكرم(ص)- و وصى و ولى مطلق هستند و اعتقاد به امامت (ولایت و رهبری آن حضرت و يازده امام بعد از او) يكى از اصول مذهب اماميه است.  
    '''چند نکته مهم درباره رؤیت هلال'''، اثر [[مکارم شیرازی، ناصر|آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی]] (متولد 1305شنوشتاری مختصر از ایشان است درباره رؤیت هلال و اثبات اول ماه که به زبان فارسی درباره این موضوع فقهی نوشته شده و به‌صورت کتابچه‌ای توسط مدرسة الامام علی بن ابیطالب در سال 1384 شمسی مطابق با 1426 قمری، به چاپ رسیده است.


    امام علی(ع) روز سيزدهم ماه رجب سال سى‌ام عام الفيل، در خانه كعبه متولد شد. مى‌گويند كسى پيش از آن حضرت و پس از ايشان در خانه كعبه متولد نشده است. اگر تولد حضرت رسول(ص) در عام‌الفيل اتفاق افتاده باشد و عام‌الفيل بنا بر بعضى محاسبات با سال 570م. منطبق باشد، بايد تولد حضرت امام علی(ع) در حدود سال 600م. اتفاق افتاده باشد، يعنى 21 سال قبل از هجرت (با در نظر گرفتن اختلاف سالهاى قمرى و ميلادى اين تاريخها تقريبى است).  
    [[مکارم شیرازی، ناصر|آیت‌الله مکارم]] در ابتدای کتاب می‌نویسد: جمعى از برادران روحانى از این‌جانب خواستند که نظر خود را درباره مسائل مربوط به رؤیت هلال با ذکر دلیل کوتاه و مختصر بیان کنم. این نوشتار به‌عنوان اجابت دعوت این عزیزان و انجام‌وظیفه در این شرایط خاص، تنظیم شده است، و عمدتاً به اصل مسأله «رؤیت هلال» سپس به «مسأله رؤیت هلال با تلسکوپ» و بعد به «مسأله اتّحاد افق» مربوط مى‌شود.


    از جمله نعمت‌هاى الهى در حق على ابن ابى‌طالب(ع) يكى آن بود كه وقتى قريش در قحطى بزرگى افتادند و ابوطالب را فرزند و عيال زياد و توانايى مالى كم بود، حضرت رسول(ص) به عموى خود عباس كه مردى توانگر بود گفت برويم و از بار زندگى ابوطالب بكاهيم و هر كدام يكى از پسران او را برگيريم و پيش خود نگاهداريم. عباس اين پيشنهاد را پذيرفت و هر دو پيش ابوطالب رفتند و گفتند ما مى‌خواهيم هر كدام يكى از پسران ترا نزد خود نگاهداريم تا اين مصيبت قحطى از ميان ما برداشته شود. ابوطالب كه از ميان فرزندان خود عقيل را از همه بيشتر دوست داشت گفت اگر عقيل را نزد من بگذارید هر يك از پسران ديگر مرا كه مى‌خواهيد مى‌توانيد ببريد. پس عباس جعفر را و حضرت رسول(ص)، على(ع) را همراه خود به خانه برد. على(ع) نزد رسول خدا(ص) بزرگ شد تا آنكه آن حضرت به نبوت مبعوث شد و على(ع) به آن حضرت ايمان آورد.
    ولى قبل از همه به مسأله‌اى که شاید مهم‌تر از این‌ها باشد مى‌پردازم و آن اختلاف اسفناکى است که بارها در طی سال‌هاى اخیر، در امر «رؤیت هلال شوّال» رخ داد و شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهى امروز نماز عید مى‌خواندند و مى‌گفتند «أسألک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا...» و فردا گروه دیگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد، عین همین عبارت را مى‌گفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟! عدّه‌اى به هم تبریک عید مى‌گفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى یا على یا عظیم... و هذا شهر عظمته و کرمته... و هو شهر رمضان... مى‌خواندند و گاه در یک‌ لحظه و حتّى یک‌ خانه این اختلاف جایگاه دیده مى‌شد، درحالی‌که اسلام دین «توحید» در تمام زمینه‌هاست و خواهیم دید حتّى باوجود اختلاف فتاوى هیچ موجبى براى این اختلاف‌ها نیست. مردم از این بیم دارند که در سال‌هاى بعد نیز این امر تکرار شود، و درنتیجه بعضى از ناآگاهان تعلیمات اسلام را زیر سؤال ببرند.


    بسيارى از سيره‌نويسان و محدثان اهل سنت، على(ع) را نخستين كسى مى‌دانند كه اسلام آورد و آنها كه خديجه را نخستين اسلام آورنده مى‌دانند امام علی(ع) را نخستين اسلام آورنده از مردان مى‌شمارند.......<div class="mw-ui-button">[[امام علی علیه‌السلام|'''ادامه''']]</div>
    این امر هنگامى نگران‌کننده‌تر مى‌شود که مى‌بینیم در اغلب کشورهاى اسلامى مسأله رؤیت هلال حل شده و لااقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند، ولى در کشور ما چگونه است؟ شاید تنها ما هستیم که این مسأله را حل نکرده‌ایم، بااینکه فقهاى قوى و آگاهى داریم. مشکل اصلى در این است که ما با مسأله رؤیت هلال که از «موضوعات» است مانند یک مسأله فقهى و «حکمى از احکام شرع» برخورد مى‌کنیم. درحالی‌که مى‌دانیم مردم هرچند در مسائل و احکام فقهى یا باید مجتهد باشند یا از مجتهدى پیروى کنند، ولى در موضوعات (مانند رؤیت هلال) هر کس مى‌تواند به‌یقین و اطمینان خود عمل کند......<div class="mw-ui-button">[[چند نکته مهم درباره رؤیت هلال|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۴۶

    چند نکته مهم درباره رؤیت هلال

    چند نکته مهم درباره رؤیت هلال، اثر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی (متولد 1305ش)، نوشتاری مختصر از ایشان است درباره رؤیت هلال و اثبات اول ماه که به زبان فارسی درباره این موضوع فقهی نوشته شده و به‌صورت کتابچه‌ای توسط مدرسة الامام علی بن ابیطالب در سال 1384 شمسی مطابق با 1426 قمری، به چاپ رسیده است.

    آیت‌الله مکارم در ابتدای کتاب می‌نویسد: جمعى از برادران روحانى از این‌جانب خواستند که نظر خود را درباره مسائل مربوط به رؤیت هلال با ذکر دلیل کوتاه و مختصر بیان کنم. این نوشتار به‌عنوان اجابت دعوت این عزیزان و انجام‌وظیفه در این شرایط خاص، تنظیم شده است، و عمدتاً به اصل مسأله «رؤیت هلال» سپس به «مسأله رؤیت هلال با تلسکوپ» و بعد به «مسأله اتّحاد افق» مربوط مى‌شود.

    ولى قبل از همه به مسأله‌اى که شاید مهم‌تر از این‌ها باشد مى‌پردازم و آن اختلاف اسفناکى است که بارها در طی سال‌هاى اخیر، در امر «رؤیت هلال شوّال» رخ داد و شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهى امروز نماز عید مى‌خواندند و مى‌گفتند «أسألک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا...» و فردا گروه دیگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد، عین همین عبارت را مى‌گفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟! عدّه‌اى به هم تبریک عید مى‌گفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى یا على یا عظیم... و هذا شهر عظمته و کرمته... و هو شهر رمضان... مى‌خواندند و گاه در یک‌ لحظه و حتّى یک‌ خانه این اختلاف جایگاه دیده مى‌شد، درحالی‌که اسلام دین «توحید» در تمام زمینه‌هاست و خواهیم دید حتّى باوجود اختلاف فتاوى هیچ موجبى براى این اختلاف‌ها نیست. مردم از این بیم دارند که در سال‌هاى بعد نیز این امر تکرار شود، و درنتیجه بعضى از ناآگاهان تعلیمات اسلام را زیر سؤال ببرند.

    این امر هنگامى نگران‌کننده‌تر مى‌شود که مى‌بینیم در اغلب کشورهاى اسلامى مسأله رؤیت هلال حل شده و لااقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند، ولى در کشور ما چگونه است؟ شاید تنها ما هستیم که این مسأله را حل نکرده‌ایم، بااینکه فقهاى قوى و آگاهى داریم. مشکل اصلى در این است که ما با مسأله رؤیت هلال که از «موضوعات» است مانند یک مسأله فقهى و «حکمى از احکام شرع» برخورد مى‌کنیم. درحالی‌که مى‌دانیم مردم هرچند در مسائل و احکام فقهى یا باید مجتهد باشند یا از مجتهدى پیروى کنند، ولى در موضوعات (مانند رؤیت هلال) هر کس مى‌تواند به‌یقین و اطمینان خود عمل کند......