أوضح المسالك إلی معرفة البلدان و الممالك: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
# مقدمه مؤلف. | # مقدمه مؤلف. | ||
# متن کتاب. | # متن کتاب. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | |||
مقدمه و متن کتاب | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۵: | ||
[[رده:جغرافیا (عمومی)، اطلس، نقشه]] | [[رده:جغرافیا (عمومی)، اطلس، نقشه]] | ||
[[رده: تاریخ جغرافیا]] | [[رده: تاریخ جغرافیا]] | ||
[[رده:فروردین(1401)]] |
نسخهٔ ۲۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۷
أوضح المسالك إلی معرفة البلدان و الممالك | |
---|---|
پدیدآوران | بروسوی، محمد بن علی (نویسنده) عبدالرواضیه، مهدی (محقق) |
عنوانهای دیگر | تقویم البلدان. شرح |
ناشر | دار الغرب الإسلامی |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1427 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | ابوالفداء، اسماعیل بن علی، 672 - 732ق. - تقویم البلدان - نقد و تفسیر
ایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 کشورهای اسلامی - جغرافیا |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | G 93 /الف2 ت702 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أوضح المسالك إلی معرفة البلدان و الممالك، کتابى است به زبان عربى در جغرافياى رياضى.
اين کتاب در واقع خلاصهاى است از کتاب «تقویم البلدان»، عمادالدين اسماعيل؛ معروف به ابوالفداء كه حلقه اتصال جغرافياى ادبى و جغرافياى رياضى است. البته ابن سپاهى زاده، خود مطالبى بدان افزوده است.
نگارش کتاب در 13 رجب 980ق. به پایان رسيده و مؤلف آن را به سلطان مرادخان سوم، پسر سلطان سليم دوم، از سلاطين عثمانى تقديم كرده است.
ساختار
کتاب؛ مشتمل بر مقدمهاى به قلم محقق[۱]، دو جدول كه به معرفى حساب جمل به ترتيب مغربى و مشرقى مىپردازد[۲]، مقدمهاى به قلم مؤلف[۳] و پنج بخش ذيل است:
بخش اول: درياها.
بخش دوم: درياچهها.
بخش سوم: رودهاى بزرگ.
بخش چهارم: كوهها.
بخش پنجم: اقليم حقيقى و اقليم عرفى كه خود مشتمل بر 27 فصل است. فصول به ترتيب حروف الفبا مرتب گرديدهاند.
گزارش محتوا
چنانكه مؤلف در مقدمه کتاب يادآور شده، وى در نگارش این کتاب بر «تقویم البلدان» ابوالفداء، حكمران حَماه كه در سال 721ق. نگاشته شده، متمركز شده است[۴]. ابن سپاهى زاده این کتاب را جزو بهترين آثارى كه در علم جغرافيا نگاشته مىداند؛ چرا كه معتقد است این کتاب بين آثار متقدمان و نيز جغرافيا دانان متأخر گرد آورده است.
به جهت این ارتباط تنگاتنگ ما بين اوضح المسالك و کتاب تقویم البلدان لازم است، اشاره شود كه تقویم البلدان به دو بخش اصلى تقسيم مىگردد:
بخش نخست، مقدمه کتاب است كه درباره تقسيمات زمین، خط استواء، اقليمهاى هفتگانه، قسمتهاى آبادان زمین و مساحت هر یک مطالب مهمى را بيان مىدارد[۵].
بخش بعدى، كه طولانىتر است، خود مشتمل بر 28 قسمت است كه در هر قسمت درباره یکى از اقاليم سبعه و اخلاق و عادات ساكنان آن و نيز آثار باستانى موجود در آنها و... سخن گفته شده است[۶].
ابن سپاهى زاده در این کتاب به همان روش کتاب ابوالفداء به معرفى شهرها، البته به ترتيب حروف الفبا مىپردازد و در ضبط دقيق اسامى از کتابهاى لغت و انساب نظير: الصحاح؛ جوهرى، العباب الزاخر و اللباب الفاخر؛ صنعانى، القاموس المحيط؛ فيروزآبادى و...بهره مىبرد كه با این كار زحمت خواننده را در دستيابى به ضبط دقيق شكل اسامى، كه بىتوجهى بدان باعث بروز تحريف و افتادگى در آثار بسيارى از جغرافيا نویسان شده، كم كرده است. هرچند در بسيارى موارد آنچه را كه در تقویم البلدان آمده، مغفول گذارده و بابى را بدان اختصاص نداده است و لو از آنها در خلال ديگر مطالب ياد كرده است. سپاهى زاده جز اينكه کتاب را در قالب تازه عربى ريخته، قسمتهایى از این کتاب را نيز به تركى برگردانده است.
مؤلف، در مقدمه کتاب به منابعى كه از آنها در نگارش این کتاب سود جسته، منابعى كه عمدتاً همان منابع تقویم البلدان هستند، اشاره مىكند كه از آن جملهاند: نزهة المشتاق؛ شريف ادريسى، المسالك و الممالك؛ ابن خردادبه، القانون المسعودى؛ ابوريحان بيرونى و...[۷]
در بخش نخست كه به معرفى درياها اختصاص دارد[۸]، مؤلف از پنج درياى: محيط، چين، روم، نِيطِش و خزر به عنوان درياهاى بزرگ ياد مىكند و به معرفى ساير درياها و طول و عرض جغرافيايى هر یک مىپردازد. برخى از این درياها عبارتند از: درياى قلزم، فارس، اخضر، اقيانوس و....
در بخش دوم، درياچهها و طول و عرض جغرافيايى آنها معرفى گرديده است[۹]. برخى از این درياچهها عبارتند از: درياچه سودان، فيّوم، زُغَر، بانياس، دمشق، بقاع، أنطاكيه، تلا و.... مؤلف همچنين درباره برخى درياها و درياچهها به نقل حكايات شگفت مىپردازد.
در بخش سوم، به معرفى رودهاى بزرگى؛ چون: رود نيل در مصر، كه به گفته نویسنده در بين رودهاى جهان بىنظير است[۱۰]، رود أشبيليه، رود اردن، رود يرموك، رود جيحون، رود فرات، رود دجله و...پرداخته شده و طول و عرض جغرافيايى آنها بيان گرديده است.
در بخش چهارم به معرفى كوههاى: القَمَر يا القُمر (به سكون میم)، دَرَن، طارق، جالوت، طور، جودى، دماوند و...پرداخته شده و طول و عرض جغرافيايى هر یک ذكر شده است[۱۱].
در بخش پنجم، از دو اقليم نام برده شده است: اقليم حقيقى كه شامل اقاليم هفتگانه است و اقليم عرفى كه شامل هر سرزمینى است كه خود شمار زيادى از اماكن و شهرها را در بر دارد[۱۲]؛ مانند: شام و عراق و غيره. به گفته مؤلف، گاهى اقليمى عرفى بخشى از یک اقليم حقيقى و يا جزئى از دو اقليم حقيقى و يا بيشتر است؛ مانند شام كه بخشى از آن جزء اقليم سوم از اقاليم سبعه است و بخشى ديگر جزيى از اقليم چهارم از اقاليم سبعه. يا مانند چين كه مىگویند چون عرض جغرافيايى آن از طولش بيشتر است، مشتمل بر رؤوس اقاليم شرقى و حتى اطراف اقاليم سبعه نيز مىباشد.
به گفته مؤلف، جمهور جغرافيا دانان، مبدأ طول جغرافيايى را از ساحل درياى غربى (اقيانوس اطلس) و جزاير خالدات، و عرض جغرافيايى را از خط استوا در نظر گرفتهاند. اما يادآور مىشود كه در ترتيب اقاليم به حسب عرض جغرافيايى آنها اختلاف نظر وجود دارد؛ يعنى برخى مبدأ اقليم نخست را خط استوا و آخر اقليم هفتم را منتهاى قسمت معموره زمین دانستهاند؛ اما ديدگاه محققان، كه مؤلف خود آن را برگزيده است، این است كه ابتداى اقليم نخست عرض دوازده درجه و دو سوم درجه و انتهاى اقليم هفتم عرض پنجاه درجه و یک سوم درجه است. مؤلف نيز مبدأ عرض جغرافيايى اقاليم سبعه را بر اساس همین ديدگاه مختار مرتب ساخته است؛ اما درباره مبدأ طول جغرافيايى اقاليم همان نظر جمهور را پذيرفته است.
در این بخش، همچنين مؤلف به بررسى موضوعى كه از جنبه جغرافياى عمومى حائز اهمیت است؛ يعنى بررسى موضوع مساحت پرداخته و به مناسبت درباره اختلاف نظرهاى موجود درباره اصطلاحات: ذراع، میل و فرسخ بحث كرده است. از آن پس به بيان مساحت اقاليم هفتگانه بنا بر ديدگاه قدما و متاخرين پرداخته است.
در برخى موارد هم كه طول و عرض صحيح برخى اقاليم برای مؤلف واضح نبوده، بر پايه فاصله این اقاليم از سرزمینهایى كه طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب كرده و همچون ابوالفداء، در این محاسبات از ابوريحان بيرونى پيروى كرده است.
در پایان این بخش، مؤلف يادآور مىشود كه شهرهاى فراوانى وجود دارند كه در هيچ یک از اقاليم سبعه نمىگنجند و اينها شهرهایى هستند كه در وراى اقليم اول در طرف جنوب و نيز پس از آخرين نقطه اقليم هفتم از سمت شمال و نيز آخرين نقطه معموره زمین در شمال قرار گرفتهاند. از آن پس، مؤلف از اقاليم عرفى كه بالغ بر بيست و نه اقليم است، نام مىبرد.
در ادامه این بخش، كه قسمت عمده کتاب را به خود اختصاص داده است، مؤلف به معرفى شهرها و آبادىهاى موجود در اقاليم مذكور به ترتيب حروف الفبا مىپردازد و طول و عرض جغرافيايى آنها را ذكر مىكند.
وضعيت کتاب
کتاب؛ مشتمل بر پاورقىهایى به قلم محقق، آقاى المهدى عبدالرواضية و فهرستهاى ذيل مىباشد:
فهرست اعلام، اماكن و جاىها، قبائل و گروهها و فهرست کتابهایى كه در متن از آنها نام برده شده است.
منابع مقاله
- كحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين، ج11، ص12.
- ربيعى، منيژه، دانشنامه جهان اسلام، ج7، ص868.
- كراچكوفسكى، ايگناتى يولیانوویچ، تاريخ نوشتههاى جغرافيايى در جهان اسلامى، ترجمه: ابوالقاسم پاينده، ص307 - 309.
- مقدمه محقق.
- مقدمه مؤلف.
- متن کتاب.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب