دیوان مخفی زیب‌النساء بیگم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۸۷: خط ۸۷:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمه و متن کتاب.
    # مقدمه و متن کتاب.
    # علیخان، زیب‌النساء، «حیات زیب‌النساء مخفی در پرتو کلامش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهش ادبیات معاصر جهان، پاییز و زمستان 1380، شماره 11، ص133 تا 146، به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:88315|علیخان، زیب‌النساء، «حیات زیب‌النساء مخفی در پرتو کلامش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهش ادبیات معاصر جهان، پاییز و زمستان 1380، شماره 11، ص133 تا 146]].
    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/88315
     
     


    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==

    نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۵۴

    ديوان مخفي «زينب النساء بيگم»
    دیوان مخفی زیب‌النساء بیگم
    پدیدآورانمخفی، زیب‌النسا بیگم (نویسنده) کرمی، احمد
    ناشرما
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1362ش
    موضوعشعر فارسي - قرن 11ق
    زبانفارسی
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏6541‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9

    دیوان مخفی زیب‌النساء بیگم، حاوی اشعار «زیب‌النساء بیگم»، متخلص به «مخفی»، نامدارترین زن پارسی‌گوی شبه‌قاره هند (متوفی 1048ق) است. این اثر به کوشش و با مقدمه احمد کرمی منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه احمد کرمی و به ترتیب غزلیات، قصاید، ترکیب‌بندها و یک تضمین است.

    گزارش محتوا

    شماره اشعار مخفی را پانزده هزار بیت یاد کرده‌اند و اگر این گفته نادرست نباشد، دیوان‌های مطبوعه‌ای که هم‌اکنون از وی در دست است بیش از یک‌پنجم مجموعه اشعار او را در بر ندارد[۱]‏.

    در دیوان مخفی شعر خوب فراوان است. غزل‌های لطیف او می‌رساند که به سرودن غزل، بیش از دیگر انواع شعر رغبت داشته و توفیق وی نیز در غزل‌سرایی بیش از دیگر انواع شعر بوده است. در شعر مخفی باریک‌اندیشی اشعاری که به سبک هندی معروف است، قوتی چندان ندارد. ظاهراً یافتن مضمون‌های دقیق، در حد وسواس و به گونه بیشتر گویندگان هم‌عصر، پسند خاطر او نبوده است. سخن مخفی نشان می‌دهد که طبع وی بیش‌وکم از شیوه عرفی تأثیر پذیرفته است. مجموعه اشعار او بر روی هم از طبع روان و ظرافت اندیشه و خاطر حساس او حکایت دارد و مضمون‌های لطیف، در جای‌جای سخن او جلوه می‌کند:

    عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را دزد دانا می‌کشد اول چراغ خانه را[۲]‏.

    محقق اثر ارائه این دیوان را به خواهش دوستان دانسته است؛ چراکه نسخه‌های موجود از این دیوان پرغلط و مغشوش است: «دیوانی که اینک از مخفی عرضه می‌شود، بر بنیاد پنج نسخه مطبوعه هند و پاکستان فراهم شده است و با تأسف باید بگویم که هر پنج نسخه یادشده، سراسر مغشوش و نادرست بوده است، تا بدان جا که هرگاه خواهش پارهای از دوستان ارجمند که اطاعت از امر آنان را بر خود فرض میدانم، در کار نبود، از عرضه دیوان مخفی تا به دست آوردن دست‌نویس‌های قابل‌اعتمادی از آن، خودداری می‌کردم.

    بااین‌حال کوشش بسیار به‌کاررفته است تا دیوان حاضر از هر نسخه مطبوعه دیگر دیوان مخفی، صحیح‌تر و کامل‌تر و شایسته‌تر تقدیم هواخواهان اشعار وی گردد. غلط‌های مشهود و بارز نسخه‌های یادشده، به‌صورت چشمگیری در این چاپ ازمیان‌رفته است و اگر بیم تصرف نمی‌رفت، بسیاری از نادرستی‌های دیگر، به شیوه تصحیح قیاسی، صورت مطلوب نمی‌یافت[۳]‏.

    تسامح در قافیه و وزن و لغزش در ایراد کلمات و ترکیب‌ها، در بیشتر صفحات دیوان کم نیست. همچنین در جای‌جای دیوان، اشعاری نامفهوم و مغشوش دیده می‌شود، مانند این بیت:

    سر گرانی نرود از سر او تا دم صور هرکه او مست به دامان ایاغی نبود[۴]‏.

    در غزلی با مطلع «من آن چشم غماز را می‌شناسم» که در بحر متقارب مثمن سالم گفته شده، برخی از مصراع‌های نخستین ابیات در وزن متقارب مثمن مقصور یا محذوف آمده است[۵]‏.

    در پارهای از غزل‌ها یا اشعار دیگر لقب شعری یا تخلص شاعر، وزن شعر را مختل کرده است و این خود نماینده آن تواند بود که آن اشعار، از آن گویندگانی دیگر بوده و در دست تصرف کاتبان به این صورت در دیوان مخفی جای گرفته است، مانند:

    مخفی هرلحظه من از بخت سؤالی دارم تا به‌یک‌بار کند لب به جواب آلوده[۶]‏.

    با توجه به این لغزش‌ها و نارواها که نمونه‌هایی از آن در اینجا باز نموده شد، به‌احتمال می‌توان گفت که اشعاری که در این دیوان گرد شده، همه از آن زیب‌النساء مخفی نیست، بلکه بی‌توجهی و نادانی کاتبان، سخنانی از شاعران کم‌مایه را در جمع اشعار مخفی جایگزین کرده است و یا آنکه تصرف بی‌رحمانه کاتبان نادان، بخشی از اشعار مخفی را به این صورت درآورده است[۷]‏.

    خان آرزو در شرح‌حال عاقل خان رازی نوشته که رازی جواب غزل مشهور زیب‌النساء را که مطلعش این است:

    گرچه من لیلی‌اثاثم دل چو مجنون بینواست

    سر به صحرا می‌زدم لیکن حیا زنجیر پاست، نوشته: اشعار مخفی از طبع روان، ظرافت اندیشه و خاطر حساس او حکایت دارد و مضمون‌های لطیف در جای‌جای سخن او جلوه‌گر است[۸]‏.

    مخفی از همگان گله دارد که هیچ‌کس آن‌طور که باید و شاید او را نشناخته:

    خورشید جهان تابم و نشناخت مرا کس افسوس که صاحب‌نظران را نظری نیست[۹]‏.

    در ارادت به حضرت علی(ع) می‌نویسد:

    مخفیا در روز محشر بی‌نصیب از کوثر است آنکه دست دوستی بر دامن حیدر نزد

    زبان در کام کش مخفی و پای صبر در دامن که آخر پنجه شاه ولایت دست من گیرد[۱۰]‏.

    وضعیت کتاب

    فهرست اشعار در انتهای کتاب ذکر شده است.

    از جمله ایرادات وارد بر این دیوان، تفکیک نشدن غزلیات از یکدیگر است. محقق اثر می‌توانست با انتخاب عناوینی برای غزل‌ها یا لااقل ایجاد فاصله آن‌ها را از هم جدا کند.

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، صفحه ب
    2. ر.ک: همان، صفحه ب
    3. ر.ک: همان، صفحه ج
    4. ر.ک: همان، صفحه د
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: علیخان، زیب‌النساء، ص142
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان، ص143-142

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. علیخان، زیب‌النساء، «حیات زیب‌النساء مخفی در پرتو کلامش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهش ادبیات معاصر جهان، پاییز و زمستان 1380، شماره 11، ص133 تا 146.

    وابسته‌ها