الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۹: خط ۷۹:
#استفاده گسترده از روايات: سبك تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمى‌كرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبك يادشده، از روايات نيز، به‌صورت گسترده بهره برده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان گفت، افزون بر تفسير قرآن، يك دوره تفسير روايى را نيز در بر دارد و كمتر صفحه‌اى را مى‌توان يافت كه به‌گونه‌اى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود.
#استفاده گسترده از روايات: سبك تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمى‌كرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبك يادشده، از روايات نيز، به‌صورت گسترده بهره برده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان گفت، افزون بر تفسير قرآن، يك دوره تفسير روايى را نيز در بر دارد و كمتر صفحه‌اى را مى‌توان يافت كه به‌گونه‌اى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود.
#:مهم‌ترين محورهايى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (به‌عنوان نمونه، ر.ك: متن كتاب، ج5، ص275؛ ج30، ص21 و 25).
#:مهم‌ترين محورهايى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (به‌عنوان نمونه، ر.ك: متن كتاب، ج5، ص275؛ ج30، ص21 و 25).
معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مى‌شود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهره‌گيرى گسترده از روايات به‌گونه‌اى كه در غير تفسير روايى مانند آن ديده نمى‌شود، يكى از برجستگى‌هاى تفسير الفرقان بشمار مى‌آيد.
#:معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مى‌شود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهره‌گيرى گسترده از روايات به‌گونه‌اى كه در غير تفسير روايى مانند آن ديده نمى‌شود، يكى از برجستگى‌هاى تفسير الفرقان بشمار مى‌آيد.
#بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام به‌صورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشته‌اند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر به‌صورت بيان مسائل و به‌گونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، به‌صورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكته‌هاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرح‌شده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را به‌گونه گسترده فراهم آورده است.
#بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام به‌صورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشته‌اند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر به‌صورت بيان مسائل و به‌گونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، به‌صورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكته‌هاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرح‌شده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را به‌گونه گسترده فراهم آورده است.
#:مفسر خود در مقدمه تفسير، بر ضرورت بحث و تحليل آيات الاحكام تأكيد كرده و يادآور شده است كه اگر آيات الاحكام در تفسير، مورد بحث قرار نگيرد، از آنجا كه در فقه نيز به‌گونه‌اى بايسته از آن بحث نمى‌شود، در نتيجه آيات الاحكام، هميشه تفسيرناشده باقى مى‌ماند و اين كار نتايج زيان‌بارى را در فقه به وجود مى‌آورد. به‌هرحال، تلاش‌هاى مفسر در پرداختن به آيات الاحكام به‌صورت كم‌سابقه، يكى از عوامل پيدايش آرا و ديدگاه‌هاى جديد از ناحيه مفسر در فقه است.
#:مفسر خود در مقدمه تفسير، بر ضرورت بحث و تحليل آيات الاحكام تأكيد كرده و يادآور شده است كه اگر آيات الاحكام در تفسير، مورد بحث قرار نگيرد، از آنجا كه در فقه نيز به‌گونه‌اى بايسته از آن بحث نمى‌شود، در نتيجه آيات الاحكام، هميشه تفسيرناشده باقى مى‌ماند و اين كار نتايج زيان‌بارى را در فقه به وجود مى‌آورد. به‌هرحال، تلاش‌هاى مفسر در پرداختن به آيات الاحكام به‌صورت كم‌سابقه، يكى از عوامل پيدايش آرا و ديدگاه‌هاى جديد از ناحيه مفسر در فقه است.
#گستردگى منابع: مشخصه ديگر تفسير الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است. در بررسى اجمالى در جلدهاى تفسير، نتايج زير به دست آمد:
#گستردگى منابع: مشخصه ديگر تفسير الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است. در بررسى اجمالى در جلدهاى تفسير، نتايج زير به دست آمد:
#:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مى‌شود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است.
#:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مى‌شود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است.
ب)- منابع تفسيرى: بيش از 25 تفسير، مورد مراجعه الفرقان بوده است كه بيشتر آن‌ها براى نقل روايت و برخى براى نقل و يا نقد نظريه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسير نور الثقلين، در المنثور، قمى و البرهان بيشترين تكيه‌گاه مفسر در نقل روايت است و تفسير فخر رازى، المنار، صدر المتألهين، الميزان و طنطاوى از تفاسيرى است كه مفسر به نقل و يا نقد نظريات آنها پرداخته است <ref>ر.ك: همان، ج6، ص367</ref>.
#:ب)- منابع تفسيرى: بيش از 25 تفسير، مورد مراجعه الفرقان بوده است كه بيشتر آن‌ها براى نقل روايت و برخى براى نقل و يا نقد نظريه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسير نور الثقلين، در المنثور، قمى و البرهان بيشترين تكيه‌گاه مفسر در نقل روايت است و تفسير فخر رازى، المنار، صدر المتألهين، الميزان و طنطاوى از تفاسيرى است كه مفسر به نقل و يا نقد نظريات آنها پرداخته است <ref>ر.ك: همان، ج6، ص367</ref>.
ج)- منابع لغوى: كتاب‌هاى لغوى استفاده‌شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهايه ابن اثير. اين منابع متعدد است، اما از آنجا كه مفسر به بحث لغت بيشتر به‌صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوى مى‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌هاى آنها، كمتر به چشم مى‌خورد.
ج)- منابع لغوى: كتاب‌هاى لغوى استفاده‌شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهايه ابن اثير. اين منابع متعدد است، اما از آنجا كه مفسر به بحث لغت بيشتر به‌صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوى مى‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌هاى آنها، كمتر به چشم مى‌خورد.
د)- منابع پراكنده: بالغ بر 60 كتاب و مقاله در زمينه‌هاى مختلف مورد مراجعه بوده است، كه در ميان آن‌ها، كتاب‌هاى علمى، اجتماعى، تاريخى، دائرةالمعارف‌ها و گاه مجلات و روزنامه، ديده مى‌شوند. بيشتر آنها براى نقل نظريه و در تأييد يك مطلب تفسيرى استفاده شده است، ولى برخى در جهت نقد نظريه نويسنده در پرتو آيات و مفاهيم قرآن نيز مورد استفاده قرار گرفته است.
د)- منابع پراكنده: بالغ بر 60 كتاب و مقاله در زمينه‌هاى مختلف مورد مراجعه بوده است، كه در ميان آن‌ها، كتاب‌هاى علمى، اجتماعى، تاريخى، دائرةالمعارف‌ها و گاه مجلات و روزنامه، ديده مى‌شوند. بيشتر آنها براى نقل نظريه و در تأييد يك مطلب تفسيرى استفاده شده است، ولى برخى در جهت نقد نظريه نويسنده در پرتو آيات و مفاهيم قرآن نيز مورد استفاده قرار گرفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش