بهگزین علینامه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نقطذارى' به 'نقطهگذارى') |
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = | ||
| کتابخوان همراه نور =34880 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
این منظومه در مقایسه با تقریباً ده منظومه شیعى بعد از خود، علاوه بر فضل تقدم، از دو وجه با آنها تفاوت دارد: | این منظومه در مقایسه با تقریباً ده منظومه شیعى بعد از خود، علاوه بر فضل تقدم، از دو وجه با آنها تفاوت دارد: | ||
# چهره تاریخى این منظومه، به اعتبار اینکه سراینده پیاپى از مآخذ خود نام میبرد، جدیتر به نظر میرسد، هرچند چنانکه استاد دکتر شفیعى در صفحه بیستوشش مقدمه خود بهحق یادآور شدهاند شاعر | # چهره تاریخى این منظومه، به اعتبار اینکه سراینده پیاپى از مآخذ خود نام میبرد، جدیتر به نظر میرسد، هرچند چنانکه استاد دکتر شفیعى در صفحه بیستوشش مقدمه خود بهحق یادآور شدهاند شاعر افسهگانه را در تاریخ گنجانده است. اشتباه تاریخى هم در آن کم نیست، مثلاً در جنگ جمل، قتل طلحه را به سبب تیراندازى اشتباه زبیر میداند، حالآنکه قاتل طلحه، مروان حکم است؛ یا میگوید عبدالله بن زبیر در جنگ جمل به دست حسین(ع) کشته شد، درحالىکه او در سال ۷۳ق یعنى دوازده سال پس از شهادت حسین(ع) در مکه، به دست حجاج بن یوسف به قتل رسید. | ||
#وجه دوم تفاوت علینامه با منظومههاى دینى - حماسى بعدازآن این است که زبان علینامه به سبب آنکه در ۴۸۲ق سروده شده، یعنى تقریباً پنجاه سال پس از مرگ فردوسى، بهطور طبیعى و خودبهخود بسیار شبیه زبان شاهنامه است نه چون منظومههاى مشابه بعدى از سر تقلید و محاکات؛ و این نکته باریک و دقیقى است. بهویژه در حوزه واژگان این مطلب صادقتر است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستونه و سی</ref> | #وجه دوم تفاوت علینامه با منظومههاى دینى - حماسى بعدازآن این است که زبان علینامه به سبب آنکه در ۴۸۲ق سروده شده، یعنى تقریباً پنجاه سال پس از مرگ فردوسى، بهطور طبیعى و خودبهخود بسیار شبیه زبان شاهنامه است نه چون منظومههاى مشابه بعدى از سر تقلید و محاکات؛ و این نکته باریک و دقیقى است. بهویژه در حوزه واژگان این مطلب صادقتر است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستونه و سی</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
اگرچه گرمارودی معتقد است سه هزار بیت ستایش برانگیز، آن هم با داورى یکى از برجستهترین سخنسنجان و شعرشناسان روزگار ما، توفیق کمى در شاعرى نیست، اما این اثر داراى ابیاتى چنان سست است که بهراحتى میتوان احتمال داد که اشعار موجود در کتاب حاضر از دو نفر صادر شده است. احتمالاً نسخهاى اصلى از علینامه از همان قرن شاعر حقیقى آن، یعنى ربیع، در دسترس کاتب دیگرى، جز کاتب نسخه حاضر (محمد بن مسعود مقدم تسترى)، بوده و آن نسخه، بر اثر کهنگى و مراجعه، نواقص و افتادگیهایى داشته است. افتادگى داشتن حتى در نسخه حاضر هم، از سوى استاد ایرج افشار و دکتر امید سالار احتمال داده شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوچهار و بیستوپنج</ref> | اگرچه گرمارودی معتقد است سه هزار بیت ستایش برانگیز، آن هم با داورى یکى از برجستهترین سخنسنجان و شعرشناسان روزگار ما، توفیق کمى در شاعرى نیست، اما این اثر داراى ابیاتى چنان سست است که بهراحتى میتوان احتمال داد که اشعار موجود در کتاب حاضر از دو نفر صادر شده است. احتمالاً نسخهاى اصلى از علینامه از همان قرن شاعر حقیقى آن، یعنى ربیع، در دسترس کاتب دیگرى، جز کاتب نسخه حاضر (محمد بن مسعود مقدم تسترى)، بوده و آن نسخه، بر اثر کهنگى و مراجعه، نواقص و افتادگیهایى داشته است. افتادگى داشتن حتى در نسخه حاضر هم، از سوى استاد ایرج افشار و دکتر امید سالار احتمال داده شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوچهار و بیستوپنج</ref> | ||
گرمارودی افتادگیهاى نسخه اصلى را به متشاعرى نسبت میدهد که با نظم سست و ضعیف خود انباشته و کاتبان بعدى ناچار همان را رونویسى کردهاند: «منشأ مطالب نادرست و حتى سخیف و نیز دشنامها - خطاب به اشقیا - که گاه به دهان اولیا نهاده میشود و | گرمارودی افتادگیهاى نسخه اصلى را به متشاعرى نسبت میدهد که با نظم سست و ضعیف خود انباشته و کاتبان بعدى ناچار همان را رونویسى کردهاند: «منشأ مطالب نادرست و حتى سخیف و نیز دشنامها - خطاب به اشقیا - که گاه به دهان اولیا نهاده میشود و افسهگانههاى عامیانهاى که در لابهلاى تاریخ جنگهاى جمل و خاصه صفین گنجانده شده، به نظر من، از همین متشاعر است».<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوپنج</ref> | ||
وی سپس بهدشواری کار خود در بزینی اشاره کرده مینویسد: «مجموعاً میتوان گفت که شعر خوب و بد در سراسر کتاب پراکنده است، و اشکال بزینى در این اثر از همین جاست؛ یعنى اگر قرار باشد هنگام بزینى شعرهاى «قابلقبول» و «ستایش برانگیز» به سیر داستان هیچ لطمهاى نخورد، کار بسیار مشکل خواهد شد».<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستونه</ref> | وی سپس بهدشواری کار خود در بزینی اشاره کرده مینویسد: «مجموعاً میتوان گفت که شعر خوب و بد در سراسر کتاب پراکنده است، و اشکال بزینى در این اثر از همین جاست؛ یعنى اگر قرار باشد هنگام بزینى شعرهاى «قابلقبول» و «ستایش برانگیز» به سیر داستان هیچ لطمهاى نخورد، کار بسیار مشکل خواهد شد».<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستونه</ref> |
نسخهٔ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۹
بزین علینامه | |
---|---|
پدیدآوران | ربيع (نویسنده) موسوی گرمارودی، علی (گردآورنده و مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر | علي نامه. برگزيده |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1390ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-203-033-7 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 5ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 4641/5 /ع8018 |
بزین علینامه کهنترین منظومه شیعی فارسی از سرایندهای با تخلص ربیع (سروده 482ق) است که توسط علی موسوی گرمارودی گردآوری و گزینش شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر پیشگفتار عالمانهای از استاد گرمارودی و متن اثر در دو دفتر است که در هر دفتر تعدادی از اشعار علینامه گزینش شده است.
شمارگان اشعار کتاب علینامه ۱۱۲۲۰ بیت است که گرمارودی ۴۲۳۴ بیت از آن، یعنى بیش از یکسوم از تمام کتاب، را برگزیده است.[۱]
تفاوت زبان علینامه (فقط در زبان و نه جوهر شعر) با شاهنامه در شمار لغات عربى است که طبعاً، به دلیل موضوع دینى و زمینه عربى داستان، در علینامه افزونتر است. در شیوه بیان مطالب هم، چنانکه دکتر شفیعى یادآورى کردهاند، به سبب انس بسیار با شاهنامه، همان راه را میپوید.[۲]
گزارش محتوا
«علینامه» ازجمله منظومههای روایی دینی است که موضوعات دینى شیعى را، به پیروى از شاهنامه، در بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف سرودهاند.[۳]
این منظومه در مقایسه با تقریباً ده منظومه شیعى بعد از خود، علاوه بر فضل تقدم، از دو وجه با آنها تفاوت دارد:
- چهره تاریخى این منظومه، به اعتبار اینکه سراینده پیاپى از مآخذ خود نام میبرد، جدیتر به نظر میرسد، هرچند چنانکه استاد دکتر شفیعى در صفحه بیستوشش مقدمه خود بهحق یادآور شدهاند شاعر افسهگانه را در تاریخ گنجانده است. اشتباه تاریخى هم در آن کم نیست، مثلاً در جنگ جمل، قتل طلحه را به سبب تیراندازى اشتباه زبیر میداند، حالآنکه قاتل طلحه، مروان حکم است؛ یا میگوید عبدالله بن زبیر در جنگ جمل به دست حسین(ع) کشته شد، درحالىکه او در سال ۷۳ق یعنى دوازده سال پس از شهادت حسین(ع) در مکه، به دست حجاج بن یوسف به قتل رسید.
- وجه دوم تفاوت علینامه با منظومههاى دینى - حماسى بعدازآن این است که زبان علینامه به سبب آنکه در ۴۸۲ق سروده شده، یعنى تقریباً پنجاه سال پس از مرگ فردوسى، بهطور طبیعى و خودبهخود بسیار شبیه زبان شاهنامه است نه چون منظومههاى مشابه بعدى از سر تقلید و محاکات؛ و این نکته باریک و دقیقى است. بهویژه در حوزه واژگان این مطلب صادقتر است.[۴]
در خصوص جایگاه ادبی علینامه، استاد شفیعى کدکنى در این مورد نظر دادهاند: با چشمپوشى از خطاهاى بیشمار کاتب و بعضى ضعفهایى که احتمالاً متوجه شخص گوینده است، میتوان گفت که ربیع (سراینده علىنامه)، بعضى ابیات خوب و قابلتوجه نیز سروده است. از میان یازده تا دوازده هزار بیت موجود در این نسخه، میتوان حدود دو سه هزار بیت قابل نقل و حتى ستایش برانگیز یافت.[۵]
اگرچه گرمارودی معتقد است سه هزار بیت ستایش برانگیز، آن هم با داورى یکى از برجستهترین سخنسنجان و شعرشناسان روزگار ما، توفیق کمى در شاعرى نیست، اما این اثر داراى ابیاتى چنان سست است که بهراحتى میتوان احتمال داد که اشعار موجود در کتاب حاضر از دو نفر صادر شده است. احتمالاً نسخهاى اصلى از علینامه از همان قرن شاعر حقیقى آن، یعنى ربیع، در دسترس کاتب دیگرى، جز کاتب نسخه حاضر (محمد بن مسعود مقدم تسترى)، بوده و آن نسخه، بر اثر کهنگى و مراجعه، نواقص و افتادگیهایى داشته است. افتادگى داشتن حتى در نسخه حاضر هم، از سوى استاد ایرج افشار و دکتر امید سالار احتمال داده شده است.[۶]
گرمارودی افتادگیهاى نسخه اصلى را به متشاعرى نسبت میدهد که با نظم سست و ضعیف خود انباشته و کاتبان بعدى ناچار همان را رونویسى کردهاند: «منشأ مطالب نادرست و حتى سخیف و نیز دشنامها - خطاب به اشقیا - که گاه به دهان اولیا نهاده میشود و افسهگانههاى عامیانهاى که در لابهلاى تاریخ جنگهاى جمل و خاصه صفین گنجانده شده، به نظر من، از همین متشاعر است».[۷]
وی سپس بهدشواری کار خود در بزینی اشاره کرده مینویسد: «مجموعاً میتوان گفت که شعر خوب و بد در سراسر کتاب پراکنده است، و اشکال بزینى در این اثر از همین جاست؛ یعنى اگر قرار باشد هنگام بزینى شعرهاى «قابلقبول» و «ستایش برانگیز» به سیر داستان هیچ لطمهاى نخورد، کار بسیار مشکل خواهد شد».[۸]
وی شیوه کار خود در این بزین را اینگونه توضیح داده است:
- نخست، کل کتاب را بر اساس چاپ حروفى آن خواندم و بیتهایى را که برگزیدم علامت گذاردم.
- ملاک اصلى گزینش من، استوارى بیت به لحاظ زبان و بیان و صحت آن به لحاظ وزن و قافیه بود.
- ملاک بعدى، حفظ ارتباط طولى و سیر منطقى داستان بود. اگر در موردى این ملاک مرا مجبور به گزینش شعرى فاقد ملاک قبلى میکرد، ناگزیر، مشکل نااستوارى یا ردیف یا قافیه یا وزن آن را با کمترین تصرف ممکن در کلمه یا مصراع یا بیت رفع کردم ولى در پانویس، صورت قبلى کلمه یا مصراع یا بیت را آوردم تا خواننده بداند که صورت اصلى چه بوده است.
- چاپ حروفى کتاب متأسفانه اغلاط چاپى فراوانى دارد (حدود صد مورد یافتم که با ذکر صفحه و شماره بیت یا سطر، براى تصحیح در چاپهاى بعدى، به مرکز پژوهشى میراث مکتوب دادم).
نیز، در برخى موارد، خوانش اینجانب از کلمات متن اصلى (چاپ عکسى) با خوانش مصححان محترم تفاوت داشت، ناگزیر تمام ۴۲۳۴ بیت برگزیده خود را یک بار هم با متن اصلى چاپ عکسى تطبیق دادم و مواردى که خوانش من متفاوت بود، فقط از آن خود را در پانویس یادآور شدم.
- ازآنجاکه بسیارى از کلمات در نسخه اصلى با اشتباه کاتب دگرگون یا ناقص یا بینقطه یا با نقطهگذارى نابجا کتابت شده و در چاپ حروفى کتاب، مصححان محترم ناگزیر شدهاند براى آن موارد کلمهاى جایگزین و کلمه اصلى نادرست را در پانوشت همان صفحه ذکر کنند، من در نسخه به گزیده خود هر جا به این موارد برخوردم، براى آنکه حق آنان محفوظ بماند، این موارد را با یک یا دو و یا چند ستاره مشخص کردهام. جز آن، تمام پانوشتها از اینجانب است و اگر از کسى دیگر مطلبى آوردهام به نام خود او نقل کردهام.
- معانى لغات متن را، خود با مراجعه به فرهنگها و اغلب با ذکر مرجع و شواهد شعرى (حتیالمقدور از شعراى قرن چهارم و پنجم و ششم) در پانوشت صفحهاى که نخستین بار به آن برخوردهام آورده و در پایان کتاب هم به ترتیب الفبایى تکرار کردهام تا براى مراجعات بعدى خوانندگان آسان باشد.
- براى اجتناب از شلوغ شدن پانوشتها، کلماتى را که کاتب در متن دستنویس به تکرار اما نادرست و یا به نحو خاص خویش کتابت کرده است، در پایان همین مقدمه، در جدولى ذکر کردهام و کلمه جایگزین هر یک را در متن هم روبهروى آن آوردهام.
- چنانکه پیشتر هم گفتهام، جنگ جمل و جنگ صفین در علینامه، برخى زوائد و شاخ و برگها و جابهجایى در نام اشقیا و اولیا و گاه نسبتهاى ناروا به اشخاص دارد. اینجانب تا جایى که به سیر منطقى داستانها (دست کم در اسکلت اصلى) لطمهاى وارد نشود، موارد یادشده نادرست یا تکرارى را حذف کردم، اما همچنان هر دو داستان (و بهویژه صفین) در نسبت با تاریخ صحیح، ناهماهنگیهاى بسیار دارد که چون از حیطه وظیفه و مقصود این بزین بیرون بود مطلقاً به آن نپرداختم و فقط برخى از اشتباههاى مهم تاریخى را که خود دیده بودم (یا دکتر رسول جعفریان اشاره فرموده بودند به نام خود ایشان) در پانویسها یادآور شدم.
- در نمایهها از آوردن نمایههاى آیات و نیز احادیث و کتابهاى مرجع هر حدیث صرفنظر کردم، زیرا در نسخه چاپى تصحیح آقایان بیات و غلامى همه این موارد با ذکر شماره ابیات آمده است. تنها مواردى نادر از احادیث را، که منابع مهمترى براى آن یافتم، در پانوشت آوردم.
- براى بخشهاى گوناگون داستانها عنوانهاى مناسب گذاردم.[۹]
وضعیت کتاب
در پاورقیها علاوه بر آنچه محقق در شیوه تحقیقی خود بیان نموده معانی الفاظ نیز ذکر شده است.
در انتهای کتاب نیز معانی واژگان، نمایهها (کسان، جایها، گروهها و قبایل، کتابها، وقایع و جنگها) و کتابنامه ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار و متن کتاب.