۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از جمله براهین دیگر، برهان تمیز است؛ بدین تقریر که: اگر واجب الوجود بالذات متعدد باشد، باید هرکدام از دیگرى تمیز داشته باشد و تمیز دو واجب الوجود از یکدیگر محال است؛ زیرا اگر تمیز عین ذات آنها باشد، واجب الوجود بودن خارج از ذات آنهاست و بر ذات آنها عارض است، پس هیچکدام از آنها بذاته واجب الوجود نیست و اگر عین ذات آنها نباشد، ذات آنها متعدد نخواهد بود و اگر بالذات متعدد نباشند، ذات آنها واحد و یکتاست و تعین آن هم قهرا واحد یکتا خواهد بود و تعدد به آن راه ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>. | از جمله براهین دیگر، برهان تمیز است؛ بدین تقریر که: اگر واجب الوجود بالذات متعدد باشد، باید هرکدام از دیگرى تمیز داشته باشد و تمیز دو واجب الوجود از یکدیگر محال است؛ زیرا اگر تمیز عین ذات آنها باشد، واجب الوجود بودن خارج از ذات آنهاست و بر ذات آنها عارض است، پس هیچکدام از آنها بذاته واجب الوجود نیست و اگر عین ذات آنها نباشد، ذات آنها متعدد نخواهد بود و اگر بالذات متعدد نباشند، ذات آنها واحد و یکتاست و تعین آن هم قهرا واحد یکتا خواهد بود و تعدد به آن راه ندارد<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>. | ||
در ادامه نگارنده براهین گوناگونی دال بر این مدعا مطرح | در ادامه نگارنده براهین گوناگونی دال بر این مدعا مطرح میکند؛ براهینی چون: برهان اقتضاء، برهان ترکب، برهان بساطت و برهان فرجه. | ||
بخش دوم کتاب در باب عدل است. عدل در اصطلاح به معنای منزه بودن پروردگار متعال از ظلم و ستم است؛ همان طور که در قرآن بهصراحت به این مطلب مطرح شده است، خدا مىفرماید: '''إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يظْلِمُ مِثْقٰالَ ذَرَّةٍ''' (نساء: ۴۰) (خدا بهقدر سنگینى یک ذره هم ظلم نمىکند). | بخش دوم کتاب در باب عدل است. عدل در اصطلاح به معنای منزه بودن پروردگار متعال از ظلم و ستم است؛ همان طور که در قرآن بهصراحت به این مطلب مطرح شده است، خدا مىفرماید: '''إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يظْلِمُ مِثْقٰالَ ذَرَّةٍ''' (نساء: ۴۰) (خدا بهقدر سنگینى یک ذره هم ظلم نمىکند). | ||
مهمترین قسمت این بخش، به موضوع جبر و اختیار مربوط است. اشاعره اهل سنّت معتقد به جبر و معتزله اهل سنّت معتقد به تفویض شدهاند و امامیه به متابعت آنچه از ائمه معصومین(ع) رسیده است، قائل به امر بین الامرین هستند، که نگارنده در جهت اثبات عقیده امامیه، به استدلالاتی از آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) اشاره | مهمترین قسمت این بخش، به موضوع جبر و اختیار مربوط است. اشاعره اهل سنّت معتقد به جبر و معتزله اهل سنّت معتقد به تفویض شدهاند و امامیه به متابعت آنچه از ائمه معصومین(ع) رسیده است، قائل به امر بین الامرین هستند، که نگارنده در جهت اثبات عقیده امامیه، به استدلالاتی از آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) اشاره میکند. آیاتى که دلالت بر نفى جبر و بطلان عقیده به آن دارد، بر هفت نوع است: نوع اوّل، آیاتى است که خوبى کردن و بدى کردن را به خود بنده نسبت مىدهد؛ مانند آیه ۱۵ سوره اسراء که میفرماید: '''فَمَنِ اهْتَدىٰ فَإِنَّمٰا یهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّمٰا يضِلُّ عَلَيهٰا''' (هرکس به راه هدایت رفت، به نفع خود اوست و هرکس به راه ضلالت رفت به ضرر خود اوست). در ادامه نویسنده با ذکر و تشریح انواع این آیات به بسط مطلب میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص108-119</ref>. | ||
بخش سوم کتاب، در باب نبوت است که در دو قسمت مجزا و مفصل ابتدا به بررسی و اثبات نبوت عامه و سپس به نبوت خاصه پرداخته شده است. در نبوت عامه که بر اصل اعتقاد به ارسال انبیا تاکید شده، نگارنده بر این باور است که مهمترین حجت برای اثبات آن ارائه معجزه و امری خارقالعاده از جانب مدعی نبوت است که هریک از انبیا معجزاتی مختص به خود را به ظهور رسانده است. در این راستا در ادامه وارد در بحث نبوت خاصه میشود و برای اثبات حقانیت نبوت پیامبر اکرم(ص)، یکبهیک متذکر معجزات گوناگون آن حضرت میشود که اصلیترین معجزه ایشان قرآن کریم است با ویژگیهای خاص آن و تا روز قیامت این اعجاز با قدرت باقی است<ref>ر.ک: همان، ص120-177</ref>. | بخش سوم کتاب، در باب نبوت است که در دو قسمت مجزا و مفصل ابتدا به بررسی و اثبات نبوت عامه و سپس به نبوت خاصه پرداخته شده است. در نبوت عامه که بر اصل اعتقاد به ارسال انبیا تاکید شده، نگارنده بر این باور است که مهمترین حجت برای اثبات آن ارائه معجزه و امری خارقالعاده از جانب مدعی نبوت است که هریک از انبیا معجزاتی مختص به خود را به ظهور رسانده است. در این راستا در ادامه وارد در بحث نبوت خاصه میشود و برای اثبات حقانیت نبوت پیامبر اکرم(ص)، یکبهیک متذکر معجزات گوناگون آن حضرت میشود که اصلیترین معجزه ایشان قرآن کریم است با ویژگیهای خاص آن و تا روز قیامت این اعجاز با قدرت باقی است<ref>ر.ک: همان، ص120-177</ref>. |
ویرایش