خلق أفعال العباد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این کتاب از فتنه‌ای که معتزله و جهمیه برپا کردند یعنی سخنشان مبنی بر اینکه «گفتند قرآن مخلوق است» صحبت می‎کند. وی اقوال و آرای آنان را رد می‎کند و علیه آنان اقامه دلیل می‌نماید. سلیمان بن داود هاشمی گفته: «من قال القرآن مخلوق فهو کافر و ان کان القرآن مخلوقا کما زعموا فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار إذ قال: «أنا ربکم الأعلی» و زعموا أن هذا مخلوق و الذی قال: إننی أنا الله لا اله الا انا فاعبدنی. هذا ایضا قد ادعی ما ادعی فرعون فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار من هذا و کلا منهما عنده مخلوق...؟» وی سپس در این کتاب از حدیث مستفیضی از جهمیه و افعال آنان صحبت می‎کند؛ او می‎گوید: ابوجعفر روایت کرده یحیی بن ایوب گفته که از ابونعیم بلخی شنیده که گفته: مردی از اهل مرو رفیق جهم بود. سپس وی با او قطع دوستی کرد و جفا بر وی روا داشت. به وی گفتند چرا بر وی جفا می‎کنی؟ گفت از وی چیزی دیدم که اصلاً تصورش را هم درباره‌اش نمی‎کردم؛ روزی آیه فلان را می‌خواندم (آیه را یحیی فراموش کرده) او به من گفت: پیامبر اکرم(ص) چه ظرفیتی داشته! این سخنش را حمل بر صحت کردم. سپس وی سوره طه را خواند و هنگامی‎که به آیه «الرحمن علی العرش استوی» رسید گفت: خدا شاهد است که اگر راهی برای حذف آن بود، این آیه را از مصحف حذف می‎کردم. این سخنش را دیگر حمل بر صحت نکردم و رشته دوستی از وی بریدم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/24 ر.ک: مقدمه محقق، ص24-25]</ref>
[[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این کتاب از فتنه‌ای که معتزله و جهمیه برپا کردند یعنی سخنشان مبنی بر اینکه «گفتند قرآن مخلوق است» صحبت می‎کند. وی اقوال و آرای آنان را رد می‎کند و علیه آنان اقامه دلیل می‌نماید. سلیمان بن داود هاشمی گفته: «من قال القرآن مخلوق فهو کافر و ان کان القرآن مخلوقا کما زعموا فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار إذ قال: «أنا ربکم الأعلی» و زعموا أن هذا مخلوق و الذی قال: إننی أنا الله لا اله الا انا فاعبدنی. هذا ایضا قد ادعی ما ادعی فرعون فلما صار فرعون اولی بأن یخلد فی النار من هذا و کلا منهما عنده مخلوق...؟» وی سپس در این کتاب از حدیث مستفیضی از جهمیه و افعال آنان صحبت می‎کند؛ او می‎گوید: ابوجعفر روایت کرده یحیی بن ایوب گفته که از ابونعیم بلخی شنیده که گفته: مردی از اهل مرو رفیق جهم بود. سپس وی با او قطع دوستی کرد و جفا بر وی روا داشت. به وی گفتند چرا بر وی جفا می‎کنی؟ گفت از وی چیزی دیدم که اصلاً تصورش را هم درباره‌اش نمی‎کردم؛ روزی آیه فلان را می‌خواندم (آیه را یحیی فراموش کرده) او به من گفت: پیامبر اکرم(ص) چه ظرفیتی داشته! این سخنش را حمل بر صحت کردم. سپس وی سوره طه را خواند و هنگامی‎که به آیه «الرحمن علی العرش استوی» رسید گفت: خدا شاهد است که اگر راهی برای حذف آن بود، این آیه را از مصحف حذف می‎کردم. این سخنش را دیگر حمل بر صحت نکردم و رشته دوستی از وی بریدم.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/24 ر.ک: مقدمه محقق، ص24-25]</ref>


از حفص بن غیاث درباره آنان سؤال شد و وی سخن ابن ادریس درباره لزوم قتل جهمیه را تکرار کرد و گفت: تاکنون نشنیده بودم که کسی قائل به مخلوق بودن قرآن باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> نویسنده سپس در کتاب از افعال بندگان صحبت کرده و به نظر خود نظر صحیح‎تر را که تقریر کتاب و سنت و علمای سلف است را توضیح می‎دهد. او می‌نویسد: درباره افعال عباد از علی بن عبدالله روایت شده که مروان بن معاویه روایت کرده که ابومالک از ربعی بن حراش از حذیفه روایت کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «ان الله یصنع کل صانع و صنعته» یعنی هر سازنده و محصول او را خدا خلق کرده است و برخی به آخر این عباراتِ روایت، عبارت: «و الله خلقکم و ما تعملون» را هم افزوده‌اند. وی همچنین می‎گوید از عبدالله بن سعید شنیدم که می‎گفت: از یحیی بن سعید شنیده که می‎گفته: همواره از اصحاب می‎شنیدم که می‎گفتند: «ان افعال العباد مخلوقة» یعنی افعال بندگان خدا مخلوق است؛ حرکاتشان و اصواتشان و اکتسابشان و نوشتنشان مخلوق است و اما قرآن و نوشتن آنان نیز مخلوق است ولی قرآنی که خوانده می‎شود و مبین است و در مصاحف نوشته شده، کلام الله است و خلق وی نیست؛ چرا که خود خدا فرموده: «بل هو آیات بینات فی صدور الذین أوتوا العلم.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref>
از حفص بن غیاث درباره آنان سؤال شد و وی سخن ابن ادریس درباره لزوم قتل جهمیه را تکرار کرد و گفت: تاکنون نشنیده بودم که کسی قائل به مخلوق بودن قرآن باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> نویسنده سپس در کتاب از افعال بندگان صحبت کرده و به نظر خود نظر صحیح‎تر را که تقریر کتاب و سنت و علمای سلف است را توضیح می‌دهد. او می‌نویسد: درباره افعال عباد از علی بن عبدالله روایت شده که مروان بن معاویه روایت کرده که ابومالک از ربعی بن حراش از حذیفه روایت کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «ان الله یصنع کل صانع و صنعته» یعنی هر سازنده و محصول او را خدا خلق کرده است و برخی به آخر این عباراتِ روایت، عبارت: «و الله خلقکم و ما تعملون» را هم افزوده‌اند. وی همچنین می‎گوید از عبدالله بن سعید شنیدم که می‎گفت: از یحیی بن سعید شنیده که می‎گفته: همواره از اصحاب می‎شنیدم که می‎گفتند: «ان افعال العباد مخلوقة» یعنی افعال بندگان خدا مخلوق است؛ حرکاتشان و اصواتشان و اکتسابشان و نوشتنشان مخلوق است و اما قرآن و نوشتن آنان نیز مخلوق است ولی قرآنی که خوانده می‎شود و مبین است و در مصاحف نوشته شده، کلام الله است و خلق وی نیست؛ چرا که خود خدا فرموده: «بل هو آیات بینات فی صدور الذین أوتوا العلم.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref>


نویسنده سپس مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق) در این قضیه را روشن می‌سازد؛ او می‌نویسد: اما آنچه فریقین به آن از مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] استناد کرده‌اند و هرکدام مدعی شده‌اند که از خودشان است، در بسیاری از اخبارشان ثابت نیست و چه‎بسا که دقت مذهب وی را متوجه نشوند. بلکه معروف از احمد و اهل علم این است که کلام الله غیر مخلوق است و ماسوای آن مخلوق و آنان از بحث و تنقیب از اشیای غامض کراهت دارند و از اهل کلام و خوض و تنازع اجتناب می‎کنند، مگر در مواردی که علم و بیّنه از رسول خدا(ص) وجود داشته باشد و خدای متعال گفت: آنچه از کتاب پروردگارت بر تو وحی شده را بخوان. نویسنده بیان می‎کند که تلاوت از نبی(ص) و اصحابش است و وحی از ربّ و از این باب است سخن عایشه که گفت: «ما کنت أظن ان الله منزل فی شأنی وحیا یتلی».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref>
نویسنده سپس مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق) در این قضیه را روشن می‌سازد؛ او می‌نویسد: اما آنچه فریقین به آن از مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] استناد کرده‌اند و هرکدام مدعی شده‌اند که از خودشان است، در بسیاری از اخبارشان ثابت نیست و چه‎بسا که دقت مذهب وی را متوجه نشوند. بلکه معروف از احمد و اهل علم این است که کلام الله غیر مخلوق است و ماسوای آن مخلوق و آنان از بحث و تنقیب از اشیای غامض کراهت دارند و از اهل کلام و خوض و تنازع اجتناب می‎کنند، مگر در مواردی که علم و بیّنه از رسول خدا(ص) وجود داشته باشد و خدای متعال گفت: آنچه از کتاب پروردگارت بر تو وحی شده را بخوان. نویسنده بیان می‎کند که تلاوت از نبی(ص) و اصحابش است و وحی از ربّ و از این باب است سخن عایشه که گفت: «ما کنت أظن ان الله منزل فی شأنی وحیا یتلی».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/25 ر.ک: همان]</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:
به‌هرحال از نظر محقق کتاب این کتاب از نفیس‎ترین کتاب‎هایی است که سلف در رد بر جهمیه اولی و معتزله و معطله و... نوشته‌اند. او می‌نویسد: چه خوب است که امت اسلامی به منابع اصیل خودش باز گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/26 ر.ک: همان، ص26]</ref>
به‌هرحال از نظر محقق کتاب این کتاب از نفیس‎ترین کتاب‎هایی است که سلف در رد بر جهمیه اولی و معتزله و معطله و... نوشته‌اند. او می‌نویسد: چه خوب است که امت اسلامی به منابع اصیل خودش باز گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/26 ر.ک: همان، ص26]</ref>


مهم‎ترین بحث [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این کتاب درباره نفی مخلوق بودن قرآن است. او با استفاده از نقل‎قول برخی از صحابه و دیگران که به قران مراجعه کرده و از آیات «قل هو الله احد» و «اننی انا الله لا اله الا انا» برای نفی مخلوق بودن قرآن کمک گرفته‌اند، می‎گوید کسانی که معتقدند که قرآن مخلوق است نسبت به این آیات شریفه چگونه عمل می‎کنند؟ <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref> مقصود او از این کلام این است که اگر قرآن مخلوق باشد پس این آیات نیز مخلوقند و لازمه آن این است که «الله» که در این آیات وجود دارند باید مخلوق باشند ([[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] بین اسم و مسمی تمایزی قائل نشده است)؛ لذا با این تفکر مبارزه نموده و هرآن کس که معتقد به خلق قرآن باشد را کافر و مهدور الدم می‎داند.
مهم‎ترین بحث [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این کتاب درباره نفی مخلوق بودن قرآن است. او با استفاده از نقل‎قول برخی از صحابه و دیگران که به قران مراجعه کرده و از آیات «قل هو الله احد» و «اننی انا الله لا اله الا انا» برای نفی مخلوق بودن قرآن کمک گرفته‌اند، می‎گوید کسانی که معتقدند که قرآن مخلوق است نسبت به این آیات شریفه چگونه عمل می‎کنند؟ <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39853/1/33 ر.ک: متن کتاب، ص33]</ref> مقصود او از این کلام این است که اگر قرآن مخلوق باشد پس این آیات نیز مخلوقند و لازمه آن این است که «الله» که در این آیات وجود دارند باید مخلوق باشند ([[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] بین اسم و مسمی تمایزی قائل نشده است)؛ لذا با این تفکر مبارزه نموده و هرآن کس که معتقد به خلق قرآن باشد را کافر و مهدور الدم می‌داند.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش